بطری‌های مشروبات‌الکلی و گلدسته‌های مسجد در پادگان مجاهدین

گشایش درهای اشرف به روی خبرنگاران پرده از اسرار سرانی برداشت که ادعای اسلامی بودن فرقه را داشتند.
به گزارش هم اندیشی، بامداد چهارشنبه 21 شهریور ماه سال جاری اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه کمپ اشرف با خروج آخرین گروه اعضای سازمان تروریستی مجاهدین برای همیشه از لوث وجود این فرقه پاکسازی شد و کمپ اشرف به طور کامل در اختیار ارتش عراق قرار گرفت. بر همین مبنا بر آن شدیم تا گزارشی که چند ماه پیش از بخش‌های آزاد شده این پادگان تهیه شده بود را دوباره منتشر کنیم تا آن دسته از خوانندگانی که آشنایی چندانی با جغرافیا و محیط این پادگان و نیز رفتار فرقه‌ای رهبران گروه تروریستی مجاهدین ندارند، بتوانند با نگاهی دقیق‌تر و ظریفتر بر آنچه طی 3 دهه گذشته در این پادگان گذشته شناخت بهتری نسبت به این گروه حاصل کنند.
****

مصادف با پایان سال گذشته (1391) سفری به استان دیالی عراق داشتیم تا از نقاط آزاد شده کمپ اشرف که تحت اختیار ارتش عراق بود گزارشی تهیه کنیم که حاصل این سفر در چند قسمت به خوانندگان ارائه می‌شود.

پادگان اشرف منطقه‌ای نظامی در استان دیالی است با ابعاد 6 کیلومتر مربع در 8 کیلومتر. این پادگان در سال 1364 از سوی صدام به گروه مجاهدین اهدا شد تا آنها خیانت‌های خود علیه جمهوری اسلامی را در این پادگان سازماندهی کنند. البته صدام چندین پادگان در بخش‌های مختلف این استان در اختیار گروه مجاهدین قرار داد.

این پادگان از بخش‌های مختلفی تشکیل شده شامل قرارگاه‌های نظامی، سالن همایش‌ها، آسایشگاه اعضا و… که جمعاً در بیش از 40 سوله گردهم آمده بودند، البته سران مجاهدین تلاش بسیاری داشتند که این پادگان را به عنوان یک شهر معرفی کنند!

* بازوی رسانه‌ای مجاهدین

سیمای نفاق(سیمای آزادی) بازوی رسانه‌ای سازمان مجاهدین است که از فرانسه و پادگان اشرف اقدام به تهیه و پخش برنامه‌های خود می‌کند. این شبکه ماهواره‌ای برنامه‌های خود را به 2 صورت پخش می‌کند، برنامه‌های تلویزیونی برای مخاطبان خارج از اشرف و همان برنامه‌ها، البته با تغییراتی بسیار برای اعضای سازمان در داخل اشرف.

براساس گفته جداشدگان، فیلم‌هایی که برای مخاطبان خارج از اشرف به نمایش در می‌آمد یا سخنرانی‌های رجوی‌ها، در چند مرحله سانسور برای اعضای داخلی پخش می‌شود.

در این پادگان از سال 1364 فعالیت‌های تروریستی و تخریبی زیادی علیه جمهوری اسلامی ایران و ملت عراق طراحی و انجام می‌شد که این فعالیت‌ها با خروج آمریکا از عراق در سال 2011 میلادی و اراده دولت عراق مبنی بر اخراج این گروه تروریستی با مشکل جدی روبرو شد و فرقه را با چالش‌هایی مواجه ساخت.

مجاهدین پس از 25 سال فعالیت در اشرف مجبور به ترک این پادگان و انتقال به کمپ لیبرتی (آزادی) در نزدیکی فرودگاه بغداد شدند تا از آنجا نیز به کشوری ثالث منتقل شوند.

با تخلیه بخشی از اشرف توسط گروه تروریستی مجاهدین فرصتی پیش آمد تا در این پادگان حضور داشته و از نزدیک با آنچه طی 25 سال گذشته در اشرف گذشت آشنا شویم؛ البته هنوز بخشی از ساختمان‌های این اردوگاه در دست حدود 80 عضو رده بالای سازمان است که به زودی آنها نیز باید راهی لیبرتی شوند.

* صفحه گرامافون‌های خوانندگان رپ آمریکایی

در بدو ورود به بخش‌های تخلیه شده اشرف، اولین سوژه جذاب انبار اجناس مجاهدین بود که در آن اجناس مستعمل خود را به فروش می‌رساندند. در این انبار بزرگ همه چیز پیدا می‌شد، از کامپیوترهای کهنه و مستعمل گرفته که فقط سران سازمان حق استفاده از آن را داشتند تا مشروبات الکلی و صفحه گرامافون‌های دهه‌های 60 میلادی با تصاویر خوانندگان رپ آمریکایی.

*ستون‌‌های ساخته شده از پوکه‌های خمپاره

ستون‌های سوله‌های این انبار از پوکه گلوله‌های تانک و توپ 106 میلیمتری ساخته شده که به یکدیگر جوش داده شده و نقش یک ستون فلزی را ایفا می‌کنند.

*بطری‌های مشروبات الکلی در پادگان «مجاهدین»

کیسه‌های تصفیه آب، چکمه‌های مخصوص حملات شیمیایی (ش م ر)، شیشه‌های بزرگ مشروبات الکلی، خمپاره‌های بدون چاشنی، ماشین‌های بستنی ساز، وسایل آشپزخانه و تجهیزات مخصوص پخت کیک و… از دیگر وسایل مستعمل در این انبار بود.

نکته جالب این بود که کمی آنطرف‌تر گلدسته‌های مسجدی با شکوه جلب توجه می‌کرد که چند سال پیش و همزمان با حضور آمریکایی‌ها ساخته شده است.

یکی از اعضای خانواده مجاهدین که حدود 4 سال است در پشت دیوارهای بتنی و حصارهای اردوگاه اشرف حضور دارد و در این بازدید ما را همراهی می‌کرد با نشان دادن لنگه کفشی بچه‌گانه که در جابه‌جایی مجاهدین به جا مانده بود، عنوان می‌کند علی‌رغم تلاش سران سازمان برای سرکوب عواطف انسانی و احساسات اعضا، در دستیابی به اهداف خود ناکام مانده‌اند.

به گفته وی سران مجاهدین تلاش دارند تا با سرکوب احساسات اعضا، آنها را به ماشین‌هایی بدل کنند که فقط مطیع رجوی‌ها باشند.

در قسمت‌های مختلف انبار، پوتین‌های مستعمل زیادی به چشم می‌خورد. یکی از مادرانی که او نیز چندی است در پشت این حصارها روز و شب‌هایش را در حسرت دیدار مجدد فرزندش سپری می‌کند، در این باره گفت: به اعضای رده پایین دستور داده‌اند که پوتین‌های خود را حتی هنگام خواب در نیاورند که این کار باعث عفونت انگشتان پای برخی از آنها شده بود.

آنچه باید درباره مقر ۴۹ دانست

مقر ۴۹ مهمترین مرکز فعالیتی مجاهدین است که در مرکز پادگان اشرف قرار گرفته و اکثر نشست‌های عمومی و همه نشست‌های سران در این مقر برگزار می‌شده و به مدت ۱۰ سال محل اختفای مسعود رجوی و سایر سران این فرقه بود.

۲ پناهگاهی که برای صدام و مسعود ساخته شد

در کنار این مقر یک پناهگاه ضد موشکی در سال ۲۰۰۳ ساخته شد تا جان رجوی را در جنگ عراق حفظ کند. گفته می‌شود زمانی که صدام اطمینان یافت که حمله غرب علیه عراق قطعی است، دستور به ساخت ۲ پناهگاه ضد موشکی داد؛ یکی برای خودش در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری در بغداد و دیگری برای مسعود رجوی در اشرف. این ۲ پناهگاه توسط کارشناسان فرانسوی با بتن‌های مخصوص ساخته شده و کارگران آفریقایی عملیات اجرایی آن را بر عهده داشتند. کارگران هر هفته تغییر می‌کردند تا اطلاعاتی از این بنا به بیرون درز پیدا نکند. ظرفیت پناهگاه واقع در اشرف به نحوی است که ماشین‌های سنگین از جمله تریلی در آن به راحتی تردد داشته و کالا و آذوقه را به آنجا منتقل می‌کرده‌اند.

قبرستان مروارید، سند جنایت سازمان علیه ملت عراق

قبرستان مجاهدین در شمال شرقی پادگان اشرف قرار دارد. گروه تروریستی مجاهدین عملیات سرکوب کردها در جریان انتفاضه شعبانیه سال ۱۹۹۱ را مروارید نامیده و کشته شدگان آن را نیز در این محل دفن کردند و نام این قبرستان را مروارید گذاشتند.

تقسیم‌بندی دفن شدگان در این قبرستان جالب توجه است؛ اعضایی که در عملیات‌ کشته می‌شدند را «شهید»، اعضایی که به واسطه نارضایتی یا درگیری با سران در زندان‌ها یا شکنجه‌گاه‌ها جان می‌باختند را «مبارز» و مردگان به مرگ طبیعی را «مرحوم» می‌نامیدند و سنگ‌ قبرها نیز متفاوت بود. بر سنگ قبر اعضایی که در جنگ کشته شده‌ و یا به مرگ طبیعی جان باخته‌اند، آرم سازمان حک شده و «ستاره‌» نیز علامت سنگ قبر کسانی است که به واسطه مخالفت توسط این گروه به قتل رسیده‌اند.

بر روی سنگ قبر «احمد رازانی» از ناراضیان سازمان که اعدام شد ولی اعلام کردند خودکشی کرده ستاره‌ای حک شده است. در آن زمان پزشکی قانونی عراق اعلام کرد که رازانی با طناب اعدام شده و آثار جراحت و شکنجه بر بدن او مشهود است اما این موضوع به مذاق سران خوش نیامد و خانواده او را وادار کردند تا در سیمای آزادی حاضر شده و اعلام کنند که رازانی بیمار روانی بوده و خودکشی کرده است.

یادمان کشته شدگان در سرکوب انتفاضه شعبانیه

سران سازمان بارها ادعا کرده‌اند که در سرکوب شیعیان جنوب عراق نقشی نداشته‌اند، اما در قبرستان مروارید یادمانی برای کشته شدگان در این جنگ نصب شده بود و از آنها به عنوان «شهیدان کربلا» یاد می‌کنند و همین یادمان سندی آشکار از نقش غیر قابل انکار سازمان در قتل عام شیعیان جنوب عراق است. در این مکان قبر نادر افشار فرمانده نیروهای سازمان در قتل عام شیعیان جنوب عراق به چشم می‌خورد.

یادمان کشته شدگان عملیات مروارید(کشتار شیعیان جنوب عراق)

«شهیدان راهگشایی»، هلاک شدگان برای هیچ

یادمانی سنگی در گوشه‌ای از قبرستان به چشم می‌خورد که نام ۲۴ نفر بر آن حک شده است. این ۲۴ نفر از جمله کسانی بودند که به مرزهای ایران اعزام می‌شدند تا از نقاط مرزی اقدام به خرابکاری یا جذب نیرو کنند که در درگیری با نیروهای ایران کشته ‌شدند. البته بعدها به دلیل حجم بالای کشته شدگان سازمان با استفاده از این شیوه، مسعود این نحوه جذب نیرو را متوقف کرد.

یادمانی نیز برای مزدوران عراقی که با گروه مجاهدین همکاری داشته و کشته شده‌اند در گوشه‌ دیگری از قبرستان قرار داشت.

قبرستان مروارید، زاغه مهماتی برای روزهای مبادا

یکی از جداشدگان فرقه مجاهدین در خصوص این قبرستان می‌گوید که در زمان حمله آمریکا به عراق، مجاهدین برخی از قبور را شکافته و در آنها سلاح جاسازی کردند تا در مواقع خاص از آن استفاده کنند.

غسالخانه در کنار شکنجه گاه

از قبرستان به سمت زندان و شکنجه گاه سازمان می‌رویم. بر کف حیاط زندان و شکنجه گاه اشرف نوشته شده، «الحب عذاب» یعنی «عشق عذاب است» و این شاهدی دیگر بر تلاش‌های گروه مجاهدین برای از بین بردن احساسات و عاطفه در بین اعضاست.
در اشرف سوله‌هایی وجود دارد که از آن به عنوان شکنجه گاه استفاده می‌شد. سیم‌های برق برای وارد کردن شوک برقی به اعضا یا میله‌هایی که به سقف جوش داده شده و اعضا را برای مدت‌های طولانی از آن آویزان می‌کردند، تنها بخشی از ابزار و ادوات شکنجه در این پادگان است، البته بسیاری از ابزار شکنجه از اشرف به لیبرتی منتقل شده یا از بین رفته است.

این سوله‌ها قابلیت تبدیل به زندان‌های انفرادی را داشته که با قرار دادن صفحه‌های فلزی در کنار هم، تعداد زیادی زندانی را به صورت انفرادی و برای مدتی طولانی زندانی می‌کردند.

غسالخانه اشرف و سنگ قبر تراشی، درست در کنار این شکنجه گاه قرار گرفته است. کنار هم قرار گرفتن شکنجه گاه و غسالخانه نیز قابل توجه است.

شکنجه گاه مجاهدین

زاغه‌هایی که در آن هلیکوپتر هم بود/آموزش خلبانی جنگنده به برخی اعضا

در فاصله کوتاهی از پادگان اشرف تعداد زیادی زاغه مهمات وجود دارد که در دوران صدام و تا پیش از اشغال عراق توسط آمریکا، همواره مملو از سلاح بود. این زاغه‌ها پیش از حمله آمریکا به عراق توسط فرانسوی‌ها ساخته شد.

برخی جداشدگان سازمان با اشاره به محتویات این زاغه‌ها یادآور شده‌اند که به دلیل ثروت فراوان حاصل از فروش بخشی از نفت عراق از سوی سران سازمان، رجوی هر سلاحی که می‌خواست تهیه می‌کرد، از سلاح‌های سبک و نیمه سنگین گرفته تا تانک، موشک و حتی هلیکوپترهای جنگی.

در سازمان، افرادی نیز به آموزش خلبانی جنگنده مشغول بوده‌اند که این موضوع جای تامل دارد.

خروج از نسخه موبایل