پادگان اشرف در نهایت تخلیه شد. " فرحان حق " سخنگوی سازمان ملل پنج شنبه گذشته اعلام کرد معدود افرادی که هنوز در این پادگان بودند به کمپ لیبرتی منتقل شدند.
به گفته یکی از سایت های وابسته به فرقه تروریستی مجاهدین خلق، مریم رجوی دستور انتقال 42 نفر باقی مانده در این پادگان را به کمپ لیبرتی صادر کرد.
اما سوال اینجاست که مریم رجوی چرا تا قبل از این با انتقال به کمپ لیبرتی موافقت نکرده بود؟ وی و دیگر عوامل فرقه مجاهدین خلق چرا به تعهدات و قوانین بین المللی مبنی بر احترام به حق حاکمیت دولت ها بر قلمرو جغرافی شان که در ماده 2 منشور سازمان ملل مورد تصریح قرار گرفته و مفاد توافق نامه دولت عرق و سازمان ملل در خصوص انتقال همه ساکنان پادگان اشرف به کمپ لیبرتی در سال 2012 میلادی پایبند نبوده و به تخلیه پادگان اشرف رضایت نمی دادند؟ آیا آنها احتمال حادثه دهم شهریور و قتل و کشتار در داخل پادگان اشرف را نمی دادند؟
مریم رجوی و دیگر عوامل فرقه تروریستی مجاهدین خلق باید پادگان اشرف را به شکل مسالمت آمیز تخلیه می کردند اما نه تنها حاضر به این کار نشدند که خواهان بازگشت ساکنان لیبرتی به این پادگان بودند. این در حالی بود که ساکنان لیبرتی به منظور زمینه سازی برای دریافت پناهندگی از کشورهای ثالث از پادگان اشرف به آنجا منتقل شده بودند و این بخشی از پروسه خروج از عراق بود.
به نظر می رسد عوامل فرقه مجاهدین خلق با توجه به حوادث پیشین مربوط به پادگان اشرف و دو درگیری قبلی انتظار چنین حادثه ای را داشتند. این امر با توجه به سابقه فعالیت خشونت بار مجاهدین خلق در عراق و اتهاماتی که متوجه این فرقه در خصوص جنایت جنگی عوامل آن در جریان قیام کردها و شیعیان عراقی در سال 1991 میلادی وجود دارد و با توجه به ناامنی های نسبی موجود عراق، بسیار محتمل بود. سخنان رجوی و دیگر عوامل فرقه نیز گویای این واقعیت است که آنها متوجه چنین وضعیتی بحرانی بوده اند.
این نکته از مباحث مهم حوادث دهم شهریور پادگان اشرف است. فرقه تروریستی مجاهدین خلق همواره با بهره گیری از استراتژی مظلم نمایی سعی کرده توجهات را به خود جلب نماید. این فرقه تمام تلاشش را به کار بسته خود را قربانی نقض حقوق بشر جلوه داده و این گونه حمایت دولتمردان غربی را به دست آورد. از نظر رهبران فرقه حمله به پادگان اشرف همواره فرصت مناسبی برای این فرقه فراهم می آورد تا خود را قربانی حقوق بشر نشان دهد. در این میان چیزی که اهمیت ندارد زندگی افرادی است که در اسارت این فرقه در عراق گرفتار شده اند.
این موضوع وقتی مهم تر جلوه می کند که بر اساس گزارش ها، قربانیان حمله دهم شهرویر خود از افراد سابقه دار و مجرمان شناخته شده این فرقه بوده و امکان اخذ پناهندگی برای افراد سابقه دار و شناخته شده تروریستی به مراتب بسیار دشوارتر بوده و و وجود آنها می توانست سبب مشکلات فراوان برای این فرقه شود.
به عبارتی قربانیان حملات دهم شهریور ظاهرا در یک فرایند هدایت شده در وضعیت خیلی دشوار و خطرناک همراه با تهدید های جانی قرار گرفتند. عوامل مجاهدین خلق این افراد را ابزار پی گیری خواسته های خود قرار دارند. آنها امیدوار بودند ادامه حضور این افراد در پادگان اشرف زمینه ساز بازگشت دیگر اعضاء از کمپ لیبرتی به پادگان اشرف شود. این اولویت اول رهبران فرقه بود به همین دلیل مریم رجوی در مناسبت های مختلف علنا بر بازگشت به پادگان اشرف اصرار می ورزید.
در همین حال عوامل فرقه تروریستی مجاهدین خلق البته احتمال درگیری را می دادند. ولی ظاهرا رفتن تحولات به این سمت نیز تامین کننده بخشی از خواسته های آنها در راستای به دست آوردن فرصت مظلو م نمایی بوده و لذا مطلوب بوده است.
در واقع عوامل فرقه مجاهدین خلق با سیاست نگه داشتن بیش از یکصد نفر از اعضای سابقه دار و شناخته شده تروریستی خود در پادگان اشرف به دنبال این بودند دولت عراق را وادار به عقب نشینی کرده و با به راه انداختن تبلیغات مانع اخراج خود از عراق شوند.
از نظر آنها حتی اگر چنین سیاستی به واقعیت نپیوندد در نهایت به درگیری کشیده و می تواند خوراک لازم تبلیغاتی برای رهبران و سایت های وابسته به فرقه ایجاد کند. به نحوی که مریم رجوی در دیدار خود با دولتمردان اروپایی با مظلومیت حاضر شده و به عنوان فرقه ای قربانی تقاضای حمایت و کمک نماید.
اما ظاهرا واکنش به ادامه حضور در خاک عراق به شکل حمله دهم شهریور خارج از حد انتظار عوامل فرقه مجاهدین خلق بوده و آنها را در بهت فرو برده و شکست سنگینی برای آنها به دنبال داشته است. این شکست قبل از هر چیز بیانگر ادامه نادرستی و ناکار آمدی رجوی ها در تحلیل و ارزیابی تحولات پیش روست. نقطه ضعف بزرگی که مجاهدین خلق را در طوا دهه های گذشته به یک فرقه تروریستی تمام عیار تبدیل کرده است.