اشرف، سمبل و نماد فرقه رجوی بسته شد

بسته شدن اشرف از چند جنبه باید نقد و بررسی شود این کمپ با نام همسر مسعود رجوی درسال 65 توسط صدام به رجوی هدید داده شد واز آن روز این فرقه درآن کمپ برای خود یک دولت ایجاد کرد ونام آن را دولت درتبعید گذاشت، سالها بعد همسر سوم مسعود (مریم) به خواسته وی ریئس جهمور شد اما مریم تنها از این مسئولیت صحبت می کند ومسئولیت های قبلی را به رو نمی آورد چون آن مسئولیت ها خون خواه وجود دارند وایشان هم به همین خاطر نام این چند مسئولیت را متعلق به خود نمی داند جانشین مسئول اول سازمان مجاهدین، مسئول اول سازمان مجاهدین، جانشین فرمانده ارتش آزادی بخش.
استراتژی این گروه دراین کمپ سرنگونی رژیم ایران با ارتش آزادی بخش بود که دراین کمپ تشکیل شده بود وهدف آن سرنگونی رژیم ایران و رساندن مریم به تهران بود اما امروز این استراتژی بوجود آوردن فرقه درآن کمپ  بود که بسته شد یعنی نماد اصلی فرقه گری که رجوی می گفت ما از همه چیز خود می گذریم ولی از اشرف نمی گذریم امروز بسته شد ویا اینکه مسعود شعار می داد ای اشرف، ناموس مجاهدین برای تو جان فدا می کنم امروز بسته شد، به نظر من نماد استراتژیک فرقه و فرقه گری با بسته شدن آن کمپ برای همیشه بسته شد.
ایدئولوژی این گروه که مریم درآن کمپ تئوره می کرد وآن را تبدیل به ایدئولوژی فرقه گری نمود وبا آن تئوری سالها درآن کمپ دست به مغز شویی هایی زد که انسانها از خود تهی شوند وبه یک فرد بی اراده تبدیل گردند و خیلی از نفرات  که به خاطر آن مغزشویی ها اسیر معنوی شدند و مریم امروز از آنها به عنوان ابزار استفاده می کند درهمین کمپ اشرف بودند که امروز بسته شد.
تشکیلات این گروه که مریم درآن کمپ بالا سرآن بود از همان اول به یک تشکیلات حذفی تبدیل شد هر کس حرفی غیراز حرف مریم به زبان می آورد درآن کمپ حذف فیزیکی شد طوری که امروز ما گوشه ای از آن جنایت های تشکیلاتی با خبر هستیم واین تشکیلات درآن کمپ بوجود آمده بود که امروز بسته شد.
بلی امروز بسته شدن کمپ اشرف پیامی دیگر دارد که مقر یک فرقه به لحاظ استراتژیک، ایدئولوژیک ونماد آن درعراق به پایان رسید و دیگر رهبران این گروه برای احیای آن نماد شعاری ندارند چون دیگر حرفی برای گفتن ندارند چنانکه قبل از تعطیلی این پایگاه، رهبران فرقه تلاش می کردند بگویند که ما را از لیبرتی به اشرف برگردانید ومی خواستند برای حفظ خود آن نماد را حفظ کنند وبتواند آن تشکیلات شکست خورده را درآینده مجدداً احیا کنند ولی امروز دیگر همان رهبران آن شعار را با خود به گور بردند و این پایگاه را که برای این گروه به لحاظ معنوی حیاطی بود از دست دادند به معنای شکست درتمام زمینه ها قلمداد می شود وهمانطور هم است بعداز 27 سال مقر سمبلیک فرقه که با نام آن انسانهای بی گناه را از خارجه واز داخل به آن جا آورده بودند بی هویت شد و این همان کمپی است که می شود گفت درب خروجی نداشت وانسانها باید برای خود دو راه را انتخاب می کردند یا خودکشی، یا زندگی خفت بار وخیلی ها این زندگی خفت بار را برداشته بودند که دراول فهرست از آن کمپ جدا شدند ویا فرار کردند وامروز خوشحال هستم که آن خاطرات سنگین خود از این کمپ با بسته شدن درب آن دفن می شود و باید بگویم که آینده ظلم این است که اینطور ویران و بسته شود و می دانیم که با بسته شدن این مقر تمامیت این فرقه برای همیشه بسته می شود از شعار گرفته تا بهره برداری احساساتی آن که رهبران فرقه استفاده می کردند ودیگر برای سواستفاده ابزاری مثل اشرف درعراق وجود ندارد که از آن استفاده کنند.
مسعود رجوی دراین کمپ مثل عقرب خودکشی کرد با تمام ارزش های موجود که روزی آنها را به رخ می کشید که من بودم چنین شهری را در عراق برای این گروه درست کردم وانتظار نداشت که یک روز این سمبل را از دست بدهد و به همین خاطر تا حالا موضع گیری نکرده است وفقط توسط سخنگوی خود همه را تهدید کرده است واینجاست که رجوی ماهیت خود را اینطوری برملا کرد که هر کسی با من نیست دشمن من است و دور نیست که توسط همان سخنگو تمام خانواده ها وجداشده ها را تهدید وبه آنها حکم خواهد داد چون بعد از ضربه خوردن هنوز فرصت پیدا نکرده است وباید این شکست خود را به گردن دیگران بیندازد والان هم تنها یک دسته است که می تواند ببیندازد جدا شده ها است وقبلاً هم اعلام کرده است که هر موقع شکست بخورم شما مریدان من اول به حساب  جدا شده ها برسید وزندانهای اروپا مثل هتل 5 ستاره است وما منتظر این اقدام این فرقه هستیم و این علایم درماه های آینده روشن خواهد شد.
سعید

خروج از نسخه موبایل