حمله به پادگان اشرف در روز ده شهریور برگ دیگری به فضای کار سیاسی، تشکیلاتی و تروریستی مجاهدین افزوده است. به اذعان نمایندگان رسانه ای گروه تروریستی مجاهدین:
1- بیش از 11 کشته از 52 نفر افراد بالای 35 سال سابقه کار حضور در سازمان و علی الخصوص عضو شورای دست ساز رجوی بوده و سوابق شرکت در کشتار نواحی مرزی کردستان در مقاطع 60 تا 65 داشتند.
2- فرمانده اطلاعات سازمان گیتی گیوه چیان نیز در این بین جزو کشته شدگان بوده است هکذا زهره قائمی همردیف مسئول اول سازمان که بنوعی یلی برای سازمان بشمار می آمدند. ژیلا طلوع بعنوان معاون مرکز اف ام و یا میترا باقرزاده و…… همگی نفرات مطرح سیاسی و تشکیلاتی فرقه رجوی بشمار می آمدند.
3- در بین هفت نفر مفقود شده، خود وجیهه کربلایی (حکیمه) زمانی فرمانده قرارگاه هفت بشمار می آمد و بی شک از توانمندی های قابل توجهی برای سازمان بشمار می آمد.
4- تحقیر سازمان بابت حفظ اشرف و عدم توانایی تشکیلات برای جمع و جور کردن این افتضاح و شکست پر معنی عملا بعنوان تناقضی اساسی است.
نخست بایستی گفت سازمان چرا این ترکیب 100 نفره را با این میانگین سابقه عضویت و سرسپاری در اشرف مستقر کرده بود. بنظر میرسد سازمان در اتخاذ قبول استراتژی انتقال ساکنان به لیبرتی به هدف رابطه زدن با ایالات متحده امریکا و بنوعی موازی کاری و فرمان پذیر نشان دادن تشکیلات بیشتر اهمیت می داد ولی از سویی دیگر هم، سعی داشت بقول خود این قلعه را برای بهره برداری های نامشخص و یا نمایان بعدی برای خود جهت تحت فشار قراردادن دولتهای عراق و ایران نگه دارد. علیرغم اینکه از همان ابتدا مشخص بود سازمان تمایلی برای انتقال فوری و اصولی ساکنان مطابق نقشه راه سازمان ملل ندارد و هدف دفع الوقت موضوع حضور در عراق با این نیت که حاکمیت جمهوری اسلامی به هر عنوان در سرفصل های سیاسی پیش رو در هر مقطعی سرنگون خواهد شد و راه برای مسلح شدن مجدد آنهم از سوی امریکا برای تشکیلات فراهم خواهد شد، میباشد ولی سازمان با حفظ این افراد تمایل داشت:
1- بگوید اشرف همچنان بعنوان کانون نبرد استراتژیک دست سازمان است ضمن اینکه از مجموع 30 کیلومتر مربع فقط مساحت باقیمانده از دو کیلومتر مربع تجاوز نمی کرد.
2- در فرازهای بعدی دست بسرکردن و کارشکنی های لازم علیه یونامی و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل با توسل به هر بهانه پیش پا افتاده ای طبل بازگشت به اشرف را بکوبد تا یا به این امر موفق گردد و یا حداقل شکل های پیچیده هدر دادن وقت سیاسی پروسه تعیین تکلیف خود را بنمایش بگذارد.
3- حداکثر بهره برداری های لازم را تا هرلحظه ای که برای حفظ اشرف لازم است از بابت پخش برنامه های ماهواره ای سیمای ضد آزادی و حتی تولید برنامه های تلویزیونی مرتبط بنماید.
به هرحال اینک در آستانه حضور ریئس جمهور منتخب مردم ایران در دوم مهرماه در سازمان ملل، سازمان با دغلکاری سعی در ساماندهی فضای بهم ریخته روحی و روانی هواداران خود در اروپا و بالطبع اعضای بخت برگشته در لیبرتی دارد. پرداختن به دستاورد شکست حمله به سوریه از سوی امریکا مغلوبیت عجیبی هم بود که در راستای این تحولات یقه سازمان را به محکمی گرفت تا امیدهای کذایی خود را بی حاصل بیابد. گفته میشود فضای اعضای مسئله دار ساکن آلبانی بسیار وخیم است بطوریکه بیشتر از 80 درصد محل مورد نظر سازمان را ترک و با همکاری دولت آلبانی به سکونتگاه های مستقل و آزادی کوچ نموده اند. در شرایط کنونی تعادل قوای سازمان به واسطه قدرت نمایی عادلانه ایران به شدت در حال افول بوده و امواج بعدی ریزش نیرویی را خبر می دهد.
فرید