از شعار”امروز مهران فردا تهران” تا کمپ موقت ترانزیت و خیابانهای آلبانی

این روزها فرقه تروریستی رجوی کاسه گدایی اش را در سازمان ملل پهن کرده است و از این ارگان بین المللی خواسته است که برای اسکان نیروهایش در کشورهای اروپایی  پول جمع کنند! کسانی که با شگردهای رجوی کم و بیش آشنا باشند خوب میفهمند که این جنگولک بازیها  فقط برای تاخیر در خروج نیروها از عراق است و بس! فرقه رجوی در جمع بندی که از انتقالی ها به آلبانی داشته بخوبی مشاهده کرده است که صد نفری که به کشور آلبانی منتقل شده اند نزدیک به هشتاد نفر از این گروه جدا شده اند و حتی محل استقرار خود را هم نیز عوض نموده اند. باز هم ثابت شد که پیش بینی جداشده ها از فرقه رجوی درست است چرا که سالیان قبل گفته بودیم که بالای هشتاد در صد نیروها از فرط  ناچاری و اجبار و نداشتن گزینه ای دیگر برای انتخاب با فرقه رجوی مانده اند! از این رو میداند که اگر باقیمانده نیروها هم به کشورهای دیگر منتقل شوند دیگر کسی جز نفری پا به سن گذاشته که حال راه رفتن ندارند چه رسد به مبارزه و جنگ برایشان باقی نخواهد ماند! اما از این صحبتها که بگذریم نمیدانم چرا (رییس جمهور برگزیده مقاومت خواهر مریم) داستان جدیدی در خصوص رفتن به اروپا هوا نکرده است که این متلاشی شدن تشکیلات و سازمان را بنوعی ایدئولوژیک نشان دهد یا اگر هم حرفی زده من نشنیده ام!؟ در چنین مواقعی شگرد سازمان اینست که برای اینکه کم نیاورد شکست و عقب نشینی شان را طوری ایدئولوژیک نشان میدهند که خیلی هم آبرو ریزی نباشد مثلا بهترین جمله ای که من به (خواهر مریم) پیشنهاد میدهم اینست که بگوید که انقلاب ما جهانی است و محدود به ایران نمیشود از این رو ما خودمان برای جنگ صد برابر و برای گسترده تر کردن جبهه میخواهیم به اروپا برویم و از مسیر اروپا با جنگ صد برابر و آمادگی هر چه بیشتر به ایران حمله کنیم! به نظرم این جمله شیک و خوبی است. مثلا  بیست و چند سال پیش شعار "امروز مهران فردا تهران" سر دادند الان هم میشود شعار داد امروز آلبانی یا آلمان یا هر کشوردیگر فردا یونان پس فردا اندونزی وهر کشوردیگر! واقعیت اینست که کف گیر فرقه تروریستی رجوی خورده به ته دیگ، طوری که ته دیگ رو سوراخ کرده و گند داستان بالا آمده است! خانم رجوی بجای اینکه هزینه های سرسام آور برای کمک به تروریستهای سوریه بکنی بجای اینکه آب به آسیاب دشمن مردم ایران یعنی اسراییل بریزی و آرزوی این را داشته باشی که روزی اسراییل به ایران حمله نظامی کند که شاید از این ظرف شکسته به تو چیزی برسد بجای اینکه هزینه سرسام آور برای جلب حمایت سیاسیون از دور خارج شده اروپایی و امریکایی بکنی و با پرداخت پول های آنچنانی برای چند کلامی حرف زدن در برنامه هایتان  دنبال ذره ای ترهم از سوی کشورهای خارجی باشی در صدی از این پولها را برای خارج کردن و اسکان دادن نیروهایی هزینه کن که سالیان سال جانشان را برای تو و مسعود رجوی خیانتکار کف دستشان گرفته اند تا لااقل یکی یکی و ده تا ده تا در بیابانهای عراق به خاک و خون کشیده نشوند! در دو سال گذشته بیش از یکصد تن از همین بچه ها بخاطر اصرار جنون آمیز تو و رجوی در عراق کشته شدند و ده ها تن دیگر به سختی مجروح شدند! اصلا به ذهن کثیفت زد که جلوی این خونریزی را میتوانی بگیری؟! آیا تو به تنها چیزی که فکر میکنی اینست که چطور قدرت را در ایران بدست آوری؟
بیاد دارم در یکی از نشستهای تشکیلاتی ایدئولوژیک در قرارگاه اشرف که با مهوش سپهری (نسرین) داشتیم در لابه لای صحبتش گفت گور پدر خلق قهرمان! و ادامه داد که اگر رهبری نباشد نمیخواهیم حتی یک نفر از خلق قهرمان هم باشد و خلق قهرمان با وجود مسعود هویت میگیرد و… این حرف برای خیلی ها آنزمان بنظر شوخی یا لااقل یک حرف احساسی آمد اما زمان که گذشت بخوبی روشن شد که نه تنها حرفی احساسی نبوده است بلکه از عمق تفکر و ساختار عقیدتی فرقه رجوی نشات میگرفته است و زمان این موضوع را هم اثبات کرد! اکنون میبینیم که نه تنها مرزهای خیانت را نسبت به خلق قهرمان درنوردید بلکه به نیروهای قسم خورده خودش هم رحم نکرد!
مراد
 

خروج از نسخه موبایل