فروپاشی و اضمحلال تنها تابلوی پیش روی رجوی

قریب به چهاردهه پروسه خونبار و خائنانه رجوی نشان می دهد که وی تاکنون شیوه های بسیاری را برای به کشتن دادن و قربانی کردن نیروها و اعضایش امتحان کرده است. از پروسه حضور وی و سران دیگرش در سال 60 و قال گذاشتن و به کشتن دادن آنان و جان ناقابل خود را قسر در بردن و اعلام شروع به اصطلاح فاز نظامی در داخل کشور، تا فرار به سوی مرزهای عراق و ایفای نقش مزدوری برای صدام دیکتاتور سابق آن، و از آنجا آغاز عملیاتهای به اصطلاح راهگشایی با شاخص انتحاری، که تنها هدفش، هم کشتن مردم بیگناه کشورمان بوده و هم کشتن نیروهای انتحاری شستشوی مغزی شده، و سپس انجام عملیات جنایتکارانه دروغ جاویدان و قربانی کردن بیش از 1200 نفر از اعضای فریب خورده و زخمی و مجروحین بسیاری که از آن قتلگاه تاریخی فرقه، روی دست رجوی مانده اند، تا شروع جنگ امریکا و عراق و قربانی کردن بیش از50 نفر از اعضای نگونبختش در این جنگ، و سرانجام پس ازخلع سلاح و اصرار بر ماندن در پادگان اشرف، باز با عناد ورزی ابلهانه خود جان تعداد دیگری را گرفت.
و اما سرانجام شاهد برچیده شدن این کانون استراتژیک رجوی، با آن وضعیت خفت بار و ذلیلانه و باز به قیمت قربانی کردن بالاترین کادرها و اعضای فرقه بودیم. و این چرخه خونریزی و ارتزاق از خون قربانیانی که مسیر خیانت پیشگی رجوی را رنگین کرده همچنان ادامه دارد. این چرخه شارلاتانیزم رجوی همچنان قربانی می گیرد.
و اما این روزها شاهد هستیم که بعد از استقرار کشتی طوفان زده و شکسته رجوی در کمپ لیبرتی، و کارشکنی در امر انتقال اعضا به کشور ثالث، نیروهای باقیمانده خود را وادار به اعتصاب غذای اجباری برای آزادی به زعم خود هفت گروگانی که از پادگان اشرف ربوده شده اند، می کند! باز هم، باید این عناصر مفلوک، قیمت و بهای ندانم کاری وکارشکنی های رهبر غیر پاسخگویشان باشند. مثل همه دفعات گذشته در چشم رجوی جانی، این اعضا هستند که باید یک طرفه بی چشمداشت بها بپردازند. آنان هستند که باید پاسخگو باشند چرا آن 52 نفر در اشرف قربانی امیال جاه طلبانه رهبری فرقه اشان شدند!!!. مثل دفعه قبل در عملیات شکست خورده دروغ جاویدان، اعضا با طلاق و پاشاندن کانون خانواده های خود قیمت فرار رجوی از پاسخگویی به این همه خونهای به ناحق ریخته شدند. اصلا منطق حاکم بر اندیشه جاه طلبانه رجوی این طوری حکم می کند!!!
رجوی از پرتاب آخرین تیری که در کمان شکسته اش دارد، نشان داد که هرچه در توان دارد، از نیروهای مفلوک خود نهایت سوء استفاده را خواهد کرد، چه زنده آنها! چه مرده! چه بیمار و علیل! و چه کسانی که سالها درخاک تپیده اند! همه وهمه بسان ابزاری در دستان این چیره دست شیاد هستند.
اینروزها هم و در راستای همان پروسه فریب و خیانت رجوی می بینیم که دستگاه تبلیغاتی فرقه ای، اقدام به انتشار پی در پی گزارشهای پزشکی از حال وخیم ساکنان کمپ لیبرتی که در اعتصاب غذا به سر می برند می کند، بی تردید تمامی این ننه من غریبمهای رجوی عاری از هرگونه اهداف انسانی و بشری هستند.
بی شک رجوی در این نمایشهای مسخره اعتصاب غذا، و نفله کردن اعضای بیمارش، مذبوحانه تلاش می کند تا از فرجام محتوم فروپاشی فرقه ا ش بگریزد. سرکوب، فریب و زندان سازی علیه ساکنان کمپ لیبرتی دردی از دردهای لاعلاج رجوی را درمان نخواهد کرد. و با سرعت تمام بی دنده و ترمز به سوی دره فروپاشی و اضمحلال روان است.
یوسف