رجوی حتی در کشور آلبانی آرامش برادرم را از وی گرفته است

آقای جهانگیر شعبانی از اعضای فعال و مرتبط با انجمن نجات گیلان از یک دهه پیش متعاقب فروپاشی حکومت صدام دیکتاتور برای رهایی منصور شعبانی از اسارتگاه اشرف شروع به فعالیت نمود و بارها با تحمل مشقات سفر خود را به اتفاق سایر خانواده های چشم انتظار به عراق و مقابل اسارتگاه اشرف رساند شاید که بتواند با منصور گرفتار در فرقه رجوی دیدار و ملاقات حضوری داشته باشد ولی هیهات که این خانواده زحمتکش شالیکار گیلانی نه تنها موفق به دیدار با منصور نشد بلکه از جانب گماشته های رجوی بسا مورد اذیت و آزار قرار گرفت.
خدا را بنازم که درآن وانفسا گویا منصور صدای برادرش از بلندگو شنیده بود و مترصد فرصتی برای فرار از تشکیلات جهنمی رجوی بود وهمزمان ضمن یادداشتی به عوامل رجوی خاطرنشان کرده بود که دیگر نمیخواهد در مناسبات بماند و خسته شده است و قصد دارد به وطن وآغوش خانواده اش بازگردد.
رجوی وقتی می بیند منصور حسابی عرصه را برآنان تنگ کرده است در بهار1392 وی را به اتفاق شماری دیگر به کشور آلبانی می فرستد ولیکن بطوراحمقانه ای برایش توطئه می چیند تا کماکان دراسارتش نگهدارد.
خوب است ادامه سرنوشت منصورشعبانی از اعضای رهایی یافته از چنگال رجوی را از زبان آقای جهانگیر شعبانی بشنویم.
" فکر میکنم ماه دوم بهارهمین امسال بود که برادرم به طریقی به شماره موبایل من دسترسی پیداکرد وبا من تماس گرفت ومن ازاین بابت شدیدا شوکه شدم. مطلق باورم نمی شد که منصور باشد و دارم بعد از 25 سال صدای منصور را می شنوم که روزی درلباس مقدس خدمت سربازی به اسارت دشمن درآمده بود ومتاسفانه ازچاله به چاه عمیق فرقه رجوی افتاده بود. دراین سالیان دراز پدرم که از فراق وی بی آنکه حتی صدایش را یکبار بشنود جان سپرده بود و فقط من مانده بودم که میتوانستم به عراق بروم و موجب رهایی وی ازچنگال رجوی خائن بشوم که بارها به عراق رفتم ولی با کارشکنی گماشته های رجوی موفقیتی به دست نیاوردم و با چشمانی اشکبار به ایران بازگشتم. ببخشید حاشیه رفتم داشتم می گفتم منصور بود که گفت دارم از آلبانی با شما تماس میگیرم و دیگرهیچ ارتباطی با رجوی ندارم. جداگانه اتاق گرفتم وهفته دیگریک کامپیوترمیخرم تا با شما ارتباط تصویری داشته باشم. همینطوری هم شد الان به مدت هشت ماه است که ما با منصورارتباط داریم وازاین بابت خیلی خوشحال هستیم که بالاخره منصور از شر رجوی راحت شد. منتهای مراتب منصور هنوز نگران هست و میگوید اینجا هم رجوی و افرادی را که درکمپ آلبانی گماشته است آرامش ما را گرفته اند و یک جورهایی میخواهند کماکان دنبال رو آنان باشیم و ماهیانه 250 دلار به ما جداشدگان پول میدهند و چون میدانند مشکل مالی داریم اینطوری میخواهند ما را بخرند ولی اشتباه میکنند عمده ما پول ماهانه شان را پس میزنیم وبه رابط شان میگوییم فقط دست ازسرما بردارید. "
آقای جهانگیرشعبانی که صمیمانه با مسول انجمن نجات گیلان درد دل میکرد سرآخرافزود: "شما خیلی برای رهایی منصور و منصورها زحمت کشیدید و ازاین بابت ممنون ومتشکرهستیم ولیکن خواهش دارم اگر در توانتان هست کوتاهی نکنید وآن اینکه ترتیبی بدهید که برادرم منصور بتواند از آلبانی به ایران بیاید و ما خوشحال وشادمان ازاین واقعه او را درآغوش بفشاریم چونکه خودش این اواخر مدام درخواست میکند که میخواهد به وطن و کانون گرم و پرمهرخانواده بازگردد."
 

خروج از نسخه موبایل