روز گذشته سیمای سازمان مجاهدین خلق در بخش چهارم یک مستند دنباله دار در خصوص وقایع اول سپتامبر سال جاری که منجر به بسته شدن خونین پادگان اشرف در عراق گردید با نشان دادن تصاویری مدعی شد که مسعود دلیلی که مدت ها قبل از فرقه رجوی جدا شده و در بغداد سکونت داشت همراه با نیروهای مهاجم عراقی به منظور کمک به آنها وارد اشرف شده و سپس توسط همان نیروها و عوامل عراق و ایران کشته شده است. این مستند همچنین مدعی شد که وی نفوذی ایران در سازمان مجاهدین خلق بوده و قصد ترور رهبر این فرقه را داشته است. در همین مستند دست نوشته های دلیلی که در گذشته اظهار وفاداری به مسعود رجوی کرده بود نیز نشان داده شد. همچنین مقداری پول ایرانی پخش شده در کنار جسد او هم به نمایش گذاشته شد. این فیلم ها البته همان موقع توسط خود سازمان مجاهدین خلق گرفته شد. در این مستند از وی با عنوان “پاسدار دلیلی” یاد گردید.
در جریان واقعه 1 سپتامبر پادگان اشرف، سازمان مجاهدین خلق بلافاصله اعلام نمود که 53 نفر کشته شدند اما تنها نام 52 نفر را اعلام نمود که الان مشخص گردیده که فرد نام برده نشده مسعود دلیلی بوده است. فرقه رجوی مدعی است که نفرات عراقی مهاجم به پادگان اشرف که وابسته به رژیم ایران هستند و 7 نفر را هم با خود برده اند با همکاری مسعود دلیلی این کار را انجام داده و سپس او را همانجا همراه با سایر نفرات به قتل رسانده اند. این ادعا نه تنها کاملا غیر منطقی بلکه مضحک به نظر میرسد چرا که زنده او خیلی بیشتر از جسد بجا مانده او در اشرف به درد ایران و عراق میخورد. رژیم ایران که تیم های ترور مجاهدین خلق در داخل کشور را آزاد کرده است به چه دلیل باید برود یک جداشده فرقه را در عراق به قتل برساند. همچنین جای سؤال دارد که چرا فرقه رجوی کشته شدن او را تاکنون مسکوت گذاشته و حالا ادعا میکند که وی توسط نیروهای مهاجم به اشرف که به زعم فرقه وابسته به ایران هستند کشته شده است.
احتمال بسیار قوی اینست که مسعود دلیلی قبلا توسط فرقه رجوی از بغداد ربوده شده و یا با فریب به پادگان اشرف کشانده شده است. این امر در فرقه رجوی به کرات در گذشته اتفاق افتاده است. خانم بتول سلطانی زمانی که در بغداد اقامت داشت در سلسله مصاحبه هائی با بنیاد خانواده سحر پرده از فریبکاری های فرقه رجوی و افرادی مانند مژگان پارسائی و فهیمه اروانی برداشت که قصد داشتند با واسطه قرار دادن برخی افراد عراقی و حتی نیروهای آمریکائی که توسط فرقه اجیر شده یا بدلایلی همکاری داشتند با وعده و وعید او را به درون فرقه بازگردانند. آنزمان خانم سلطانی افشا نمود که به وی قول پول زیاد و اقامت در اروپا و غیره را داده بودند و حتی مزدوران عراقی فرقه او را تا بعقوبه هم کشانده بودند و نیروهای آمریکائی ارتباط تلفنی او را با سران فرقه برقرار کرده بودند ولی خوشبختانه خانم سلطانی به فرقه اعتماد نکرد و فریب آنها را نخورد و از محل خود در بعقوبه گریخت. همچنین در گذشته در موارد بسیاری حتی شخص مسعود رجوی مستقیما با جداشدگان تماس گرفته و وعده هائی را به آنها داده و سعی کرده بود آنها را به درون سازمان بکشاند. لازم به ذکر است که کسانی که فریب مجدد فرقه را خورده و بازگشتند یا سربه نیست گردیدند یا زیر فشارهای روانی به مرز جنون کشانده شدند.
قرار داشتن جسد مسعود دلیلی که از سازمان مجاهدین خلق جدا شده بوده است در میان کشته شدگان تهاجم به پادگان اشرف این حدس را قوت می بخشد که رجوی مابقی این افراد مانند زهره قائمی و گیتی گیوه چیان که احتمالا همگی مسئله دار و حتی جداشده بوده و در عین حال دارای اطلاعات ویژه مربوط به شخص رجوی بوده اند را هم برای کشته شدن و بعد سوء استفاده از خون آنان در اشرف باقی گذاشته بود. این سؤال در اردوگاه لیبرتی مدام مطرح میشود که “اگر میخواستیم اشرف را نگاه داریم چرا تمامی 3 هزار نفر در آنجا نماندیم و به لیبرتی آمدیم و اگر میخواستیم آنرا تحویل دهیم پس چرا این 100 نفر را این همه مدت در آنجا گذاشتیم تا به این شکل به خاک و خون کشیده شوند؟” اکنون مسعود رجوی برای فرار از پاسخ به این سؤال و کنترل موج مسئله داری در لیبرتی داستان نفوذی بودن مسعود دلیلی و سپس دست داشتن رژیم ایران در قتل او را علم کرده است.
پر واضح است که سازمان مجاهدین خلق سلاح در اختیار داشته است. نفرات جداشده که آنزمان در TIPF بودند اظهار داشته اند که مکررا به نیروهای آمریکائی محل اختفای سلاح توسط فرقه رجوی در اشرف را گزارش کرده اند اما نیروهای آمریکائی هرگز ترتیب اثری نداده اند. یکی از جداشدگان میگفت که خودش به چشم دیده است که افسانه وطن خواه محافظ مژگان پارسائی در لیبرتی یک سلاح کمری کلت با خشاب 13 فشنگی داشته است. بنابراین این گمان که واقعه خونین اشرف با سلاح های خود فرقه رجوی و به منظور یک تصفیه حساب درونی صورت گرفته باشد دور از ذهن نیست. نمونه ها و اسناد و شواهد بسیاری وجود دارد که برخی اعضای سازمان مجاهدین خلق در جریان این سالها در عراق به دست خود سازمان به قتل رسیده اند و بعد اعلام شده که به دلیل شلیک ناخواسته یا خودکشی یا بمباران یا حتی توسط رژیم ایران کشته شده اند.
آنچه موجب نگرانی است و می بایست توجه ارگان های بین المللی و مقامات امنیتی در غرب را به آن معطوف نمود اینست که خط حذف و ترور مخالفان و منتقدان و جداشدگان و بعد آنرا به گردن رژیم ایران انداختن توسط فرقه رجوی پیش گرفته شده و بعید نیست که افرادی را مثلا در پاریس ترور کنند و به گردن رژیم ایران بیندازند. ناگفته مشخص است که رژیم ایران نه تها تاکنون هیچگونه گزندی به جداشدگان فرقه رجوی وارد نکرده بلکه به اعتراف خود سازمان جهت استفاده اطلاعاتی و تبلیغی از آنان بالاترین حد مراقبت و رسیدگی را نسبت به آنها روا داشته است و لذا هر جداشده ای که به قتل برسد انگشت اتهام تنها متوجه شخص مسعود رجوی است که بارها دستور قتل به اصطلاح بریده ها را صادر کرده است. مسعود رجوی در یکی از نشست های خود به نفرات اینطور رهنمود داده بود که اگر در برابر یک پاسدار و یک جداشده قرار گرفتید اول باید به سمت جداشده شلیک کرده و او را از پای درآورید. همچنین مسعود رجوی در نشستی در لیبرتی بعد از واقعه خونین اشرف به صراحت مدعی شده بود که “مقصر اصلی تخلیه اشرف نه من بودم و نه شما بلکه کار یک نفوذی رژیم به اسم مسعود دلیلی بود”. لازم به ذکر است که رجوی اخیرا در نشستی در لیبرتی متذکر شده بود که می بایست میز مذاکره رژیم با غرب را برهم زد که این میتواند شامل فعالیت های تروریستی هم بشود. در جریان تحصن خانواده ها در مقابل دروازه اشرف هم رجوی گفته بود که “حق است که این خانواده ها را بکشید و خونشان را بخورید ولی ما فعلا این کار را نمیکنیم.”
بنیاد خانواده سحر بار دیگر در برابر خط ترور جداشدگان توسط فرقه رجوی هشدار میدهد. همچنین جداشدگان فرقه رجوی در هر کجا که هستند لازم است نظر مقامات امنیتی محلی را نسبت به حفاظت از خودشان در برابر تهدیدات فرقه ای سازمان مجاهدین خلق جلب نمایند. همچنین مقامات عراقی و بین المللی مستقر در بغداد لازم است تحقیقات جامعی را در خصوص نحوه به قتل رسیدن مسعود دلیلی و اینکه سازمان مجاهدین خلق تنها طرفی بوده که از این موضوع اطلاع داشته و بعد از گذشته 4 ماه آنرا برملا نموده است به عمل آورند و مشخص نمایند که وی به چه صورت از هتل در بغداد ربوده شده و به پادگان اشرف برده شده است. قطعا برخی عناصر محلی هم در این امر نقش داشته اند که باید روشن گردد.