خانم مرندی مادر خسروسلیقه دار از اعضای گرفتار در فرقه رجوی است که سالیان سال است درارتباط با انجمن نجات مجدانه پیگیر رهایی فرزند دلبندش از چنگال رجوی خائن است.
بارها و بارها با تحمل مشقات سفر با تنی بیمار و رنجور خود را به عراق ناامن و در مقابل اسارتگاه اشرف رسانده است و خواستار ملاقات چند دقیقه ای با فرزندش شده است ولیکن هربار با کارشکنی سران تشکیلات فرقه رجوی نه تنها موفق به دیدار جگرگوشه اش نشده بلکه از جانب گماشته های رجوی مورد آزار و اذیت قرارگرفته و با چشمانی اشکبار به خانه و کاشانه خود به ایران بازگشته است.
خانم مرندی درادامه درد دلش با مسئول انجمن افزود: " یعنی این جهان اینقدر بی حساب و کتاب است که رجوی سرکش فرزندان مان را براحتی هرچه تمامتر به کشتن میدهد و پاسخگوی کسی هم نیست!؟ چندی قبل100 نفر را به بهانه حفظ اموال بی مقدار اشرف به قربانگاه فرستاد و لجوجانه میگفت اشرف را ترک نمی کنیم ولیکن با به قربانگاه فرستادنشان اشرف به زباله دان تاریخ پیوست. همین پیشترهم به بهانه 7 گروگان احمقانه فرزندانمان را به اعصاب غذای اجباری کشاند وگفت تا تحقق خواسته مان کوتاه نخواهیم آمد ولی وقتی دید نابخردانه آب درهاون می کوبد دستور پایان اعتصاب غذا را صادرکرد درحالیکه مریم رجوی به دروغ مدعی شده بود که نقشی درشروع اعتصاب غذا اعضای لیبرتی ندارد!"
این مادرسالمند چشم انتظار درخصوص وضعیت فرزندش خسروسلیقه دارمی افزاید: " فرزندم دودهه پیشتر برای ادامه تحصیل در کشور آلمان اقامت گرفته بود ولیکن از جانب رجوی اغفال شد و به عراق کشانده شد و زندگی اش را تباه نمود. اخیرا هم شنیدم که شماری از اعضای لیبرتی به کشورآلمان انتقال داده شدند که متاسفانه اسامی آنان دربیرون درج نشده است و من امیدوارم که فرزندم از جمله انتقال یافتگان به کشور آلمان باشد."
در پایان دیدار صمیمانه خانم سلیقه دار با مسول انجمن نجات گیلان، ایشان مصرانه خواستار آن شدند که نامه هایشان درسایت نجات اطلاع رسانی شود شاید که به گوش فرزندش برسد وموجبات رهایی وی ازچنگال رجوی را فراهم نماید واینکه شاید مدافعان حقوق بشر و وجدانهای آگاه برای رهایی 3000 انسان دربند واغفال شده و از دنیا بی خبراز چنگال رجوی قدمی بردارند.
خطابه خانم مرندی به رجوی
بسمه تعالی
ای مقام پرست اجازه نخواهم داد که توی بی وجدان و بی عاطفه فرزندان ما را فدای مقام و قدرت پرستی و خودخواهی خود قرار دهی. ای بی غیرت جوانان را فریب دادی و خودت را درپشت آنان قایم کردی. تو انسان نیستی بلکه یک حیوان به تمام معنی هستی. بچه ها را هرکدام یک نوع فریب دادی تا آنها را آنجا کشانده تا ازآنها بهربرداری سیاسی واجتماعی وقدرت نمایی کنی. آخرکسی نیست به اوبگوید ای بی خاصیت ای بی وجدان توبا این کارهای احمقانه خودت را بی آبرو و بی اعتبارکردی. نزد همه خلایق تو کسی جز یک خیانتکار به تمام معنی نیستی. ای بی وجدان حتی به دین ودنیای بشریت خیانت کردی بازهم به خودنیامدی. چرا؟ چون خداوند ترا نفرین کرده وتوهم یک شیطان شده ای. به شیطان بازهم رحمی است ولی به توهیچ رحمی نیست وهیچ رحمتی به تونیست الا لعنت. اسم تو تک است دردنیا. چه خیال کردی یک زن (مریم قجر) را جلوی خودت انداختی درخارجه پیش این وآن گدایی کند تا توی بی خرد در تباهی زندگی کنی. جواب این مادرها را و حتی خداوند را چگونه خواهی داد؟
فکرت خیلی احمقانه است عوض اینها (پاسخگویی) جوانها را فریب و به کشتن میدهی. برو تاریخ را ببین. سرهیتلر و صدام و یا سران هرزگویین چه آمده. توکه در نامردی خاک پای آنها نمی شوی ونخواهی شد. بدبخت توخودت را نمیتوانی آزاد نگهداری چه برسد ایران را. حیف است این کلمه مقدس (ایران) از دهان تو بیرون بیاید.
ای جلاد جنایتکارزمانه. هیچ فکرکردی که حتی خاک ایران هم تورا قبول نخواهد کرد چه برسد مردم ایران. با جوانان آن کارها را کردی تواگر راست میگویی جوانان (اعضای گرفتاردرلیبرتی) را آزاد کن زنجیرها را ازپایشان بازکن ولی میدانم تواین کاررا نخواهی کرد چونکه تویک ترسوهستی. جوانان را به زور وادار میکنی بیایند حرفهایی بزنند اما توی ترسو وقتی میخواهی حرفی را بزنی خودت را قایم میکنی وفقط عکس خودت را وسط می گذاری ونمایش میدهی!
تو میخواهی همه را آزاد کنی و تواز دین میگویی وقرآن ترجمه میکنی. ای بی دین توقرآن این کلام خداوند را داری پاره پاره میکنی و زیرپا می اندازی. انشاءالله قرآن جانت را بگیرد تا همه ازدست تو راحت شوند.
امضاء: شهربانو مرندی
مادر چشم انتظار خسروسلیقه دارعضو اسیر لیبرتی
نامه خانم مرندی به صلیب سرخ جهانی
بنام ایزد هستی بخش رئوف ومهربان
ریاست محترم سازمان جهانی صلیب سرخ
باسلام و احترام فراوان
از ریاست محترم سازمان جهانی صلیب سرخ که همیشه در کارخداپسندانه مشغول هستید میخواهم و یادآوری میکنم با توجه به قولی که به مادرها در مورد آزادی فرزندانمان از یوق اسارت سازمان رجوی درعراق داده بودید و با توجه به اینکه چندین دولت خارجی حاضر به پذیرش فرزندان ما هستند می بینیم که هنوز از سوی شما هیچگونه اقدامی برای نجاتشان ازاسارت رجوی انجام نگرفته است. آنها هنوز بلاتکلیف مانده اند. تکلیف فرزندم ومن مادرچه میشود. تا کی چشم انتظاری و تا کی بی جواب بمانیم؟ راهی پیش ما بگذارید ؛ راهی که خوشحالی من مادر و نجات و آزادی فرزندانمان بشود.
چشم انتظار کمک شما هستیم.
با تشکرواحترام
امضاء: شهربانومرندی