رهبران درمانده ی سازمان مجاهدین خلق به هر روش ممکن سعی در به دست آوردن توجه و مرحمت غرب دارند. به بهانه های متفاوت و اینجا و آنجا تظاهرات و کنفرانس و برنامه های مختلف به راه می اندازند و چهره های سیاسی مشهور را اجیر می کنند تا مطامع سازمان را فریاد بزنند.
صحنه ی ابراز تسلیت مریم رجوی برای درگذشت نلسون ماندلا مشوش کننده بود از آن جایی که شوهرش – رهبر فراری گروه – بارها ماندلا را شدیداً مورد انتقاد و هجمه قرار داد.
برخلاف ماندلا، کسی که عمیقاً مورد احترام جامعه جهانی بود، رجوی ها نمی توانند ادعا کنند که توانسته اند سیاست و عملکردی را هر چند ظاهری در راستای حمایت از حقوق اساسی بشری پیش بگیرند.
با وجود شواهد متقن و نمونه های شوک آور از بی توجهی و عدم رعایت حقوق بشر، رهبران فریب کار فرقه مجاهدین جملات مسحور کننده ای از حمایت خود و گروهشان از حقوق بشر و دمکراسی را بلغور می کنند.
در وب سایت مجاهدین خلق در زیر عنوان " دیدگاه شورای ملی مقاومت در مورد حقوق بشر " چند بند ذکر شده است که بند سوم می گوید:"پایبندی و ترویج بیانیه ی جهانی حقوق بشر".
بیانیه ی جهانی حقوق بشر بیانیه ای است که توسط مجمع عمومی سازمان ملل در تاریخ 10 دسامبر 1948 در پاریس به تصویب رسید. این بیانیه بیانگر اولین اظهار جهانی در مورد حقوقی است که تمامی افراد بشر در حق داشتن آن یکسان هستند. در واقع استانداردی است که بر اساس آن همه ی افراد بشر از هر ملیتی، باید برای پیشبرد حقوق و آزادی هایی که در سی ماده و بند این بیانیه آمده ست تلاش کنند..
بر اساس دستور العملی که در سایت شان آمده، مجاهدین خلق خود را ملزم به رعایت این بیانیه کرده اند. به این معنا که سازمان باید بندهای این بیانیه را در درون گروه خود به عنوان نمونه ای از جامعه ی بزرگ تری که در آرزوی ساختن و هدایتش هستند اجرا کند- هرچند ظاهری. با این حال مجاهدین به عنوان فرقه ای مخرب حتی یکی از میان سی بند بیانیه را هم اجرا نمی کنند. درواقع ماهیت فرقه ای گروه اجازه نمی دهد که ذره ای احترام به حقوق انسان ها در سیستم فرقه راه یابد.
مارتین کوبلر نماینده سابق سازمان ملل در عراق رهبران سازمان مجاهدین را به نقض حقوق بشر متهم کرد. مارتین کوبلر به شورای امنیت گفت:" از نگرانی های عمده ما نقض حقوق بشر در کمپ حریه توسط خود رهبران گروه می باشد… صدها گزارش روزانه حکایت از آن دارد که ساکنین کمپ حریه به شدت تحت کنترل هستند."
هر چند سازمان از این منظر قابل نقد نمی باشد چرا که این مفهوم در فرقه و مناسباتش و حتی در ذهن سران فرقه جایی ندارد و اصولا چیزی که وجود ندارد قابل نقد نیست،اما شاید بد نباشد تا فقط بابت یادآوری مواردی عنوان شود تا شاید تلنگری باشد برای آنهایی که هنوز سنگ فرقه را به سینه می زنند.
بند سوم اعلامیه جهانی حقوق بشر می گوید:" همه افراد حق زندگی، آزادی و امنیت فردی دارند" بند چهارم می گوید:" هیچ کس را نمی توان در بند نگاه داشت و داد و ستد اسیران به هر شکلی که باشد ممنوع است " بند پنجم می گوید:" احدی را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه یا خلاف انسانیت و شئون انسانی یا موهن باشد."
بر طبق گزارش دیدبان حقوق بشر،اعضای سابق مجاهدین از موارد نقض حقوق بشر خبرداده اند. از زندان و اعدام اعضای ساده ای که می خواسته اند سازمان را ترک کنند گرفته تا زندان انفرادی طولانی مدت، ضرب و شتم شدید و همچنین شکنجه اعضای مخالف و ناراضی.
بند 9 بیانیه حبس غیرعادلانه را منع می کند.
بر اساس گزارش دیدبان حقوق بشر، سازمان مجاهدین در دهه ی 90 اعضای ناراضی را در زندان های داخلی خود نگه می داشته و سپس آن ها را تسلیم مقامات عراقی می کرده است که به زندان ابوغریب فرستاده شوند. بسیاری ازاعضای سابق گروه از زندان های طولانی مدت انفرادی خبر داده اند – مثلا در یک مورد به مدت 5 سال و در موردی دیگر 8 سال و نیم. زندان های داخلی همیشه در کمپ های سازمان دایر بوده است.
ماده 12 می گوید احدی نباید در زندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامتگاه یا مکاتبات خود مورد مداخله واقع شود.با این حال کنترل شدید، قبض اموال، کنترل جنسی (شامل طلاق های اجباری و تجرد) ایزوله احساسی، کار اجباری، محرومیت از خواب ،سوء استفاده فیزیکی و عدم توان خروج از نمونه های سوء استفاده های سران گروه ازپیروان شان می باشد.
ماده 13 بیانیه تأکید دارد بر آزادی افراد در عبور و مرور و انتخاب محل اقامت.
بر اساس گزارش مؤسسه رند، برای این که اعضا کمپ های گروه را ترک نکنند ،همه ملزم بودند کارت های هویت خود را برای " نگه داری " به گروه تحویل دهند. به این ترتیب با اعزام افراد به طورغیر قانونی به عراق و ضبط اسناد هویت شان سازمان می توانست آن ها را در دام خود نگه دارد. در میان نمونه های بسیاری که از مجاهدین دراسناد ویکی لیکس افشا شد مواردی هم از حبس اجباری در اشرف وجود داشتند:"سازمان مجاهدین حقوق بشر را با نگاه داشتن افراد در اشرف بر خلاف میل شان نقض می کرد."
ماده 14 اشاره دارد به حق افراد برای انتخاب مکانی امن برای زندگی.
حوادث مرگ بار کمپ اشرف و لیبرتی همه ی افراد مرتبط را نگران سرنوشت و زندگی اعضای گروه مجاهدین می کند. همه طرف های درگیر به این توافق رسیده اند که تنها راه بهبود وضعیت ساکنین لیبرتی انتقال آن ها از عراق می باشد. آنتونی گاترز، رئیس کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل تأکید کرد:" اعضای کمپ حریه شدیداً نیازمند راه حل هایی برای خروج ازعراق هستند." بااین حال رهبران گروه از انتقال اعضا به کشورهای سوم امتناع می کنند چرا که به این ترتیب کنترل فرقه ای خود بر اعضای شان را از دست می دهند.
مارتین کوبلر، نماینده سابق سازمان ملل درعراق، بارها به عدم همکاری ساکنان و رهبران شان اشاره و انتقاد کرده است. در مصاحبه ای با اسوشیتدپرس در بغداد کوبلرگفت:" آزادی حرکت توسط گروه از ساکنین کمپ گروه مخالف ایرانی صلب شده است."
خانم وندی شرمان، معاون وزیر امور خارجه امریکا در امور سیاسی نیز در اجلاس استماع کمیته خارجی سنای آمریکا به کارشکنی های رهبران سازمان مجاهدین خلق در مسیر انتقال اعضا اشاره کرد.
بند 16 بر حق ازدواج و داشتن خانواده تأکید می کند.
طلاق های اجباری، تجرد دائمی و قطع ارتباط با دوستان و اعضای خانواده و فامیل چه در درون مناسبات سازمان و چه خارج از آن ، نمونه ایی از این دست هستند. عشق به رجوی ها باید جایگزین عشق به همسرو خانواده شود. مارتین کوبلر در سخنرانی اش درشورای امنیت در جولای 2013 گفت که ساکنین کمپ لیبرتی برای ارتباط با اعضای خانواده در خارج از عراق و یا ارتباط با دیگر بستگان که حتی در درون کمپ های گروه هستند آزاد نیستند.
ماده 18 بیانیه به آزادی اندیشه اشاره دارد.
اعضای مجاهدین باید روزانه گزارش هایی را از تفکرات و حتی رؤیاهای شبانه خود و همچنین افکار و مشاهدات شان در مورد دیگر اعضا را به عضو بالاتر خود ارائه دهند. حضور اعضا در جلسات مختلف مغزشویی و غسل هفتگی و.. که تلفیقی از تاکتیک های ترس و پروپاگاندا می باشند، اجباریست. اعضا فقط می توانند رادیو و تلویزیون داخلی فرقه را دنبال کنند. اعضا همچنین فقط می توانند بولتن ها و گزارش های داخلی را مطالعه کنند. متخلفان مجازات می شوند. تعداد رو به افزایش جدایی ها و کسانی که دوست دارند کمپ لیبرتی را ترک کنند رهبران فرقه را بر آن داشته است تا فشار بیشتری بر اعضا وارد کنند با بمباران افراد توسط افکار فرقه ای و متدهای مغزشویی.
ماده 19 بیانیه بر آزادی بیان تأکید دارد.
اعضای سابق مجاهدین می گویند که تنبیه به طور مداوم در مورد کسانی که با استراتژی ها و خط مشی سازمان و یا هر چیز دیگری مرتبط با سازمان مخالفت می کنند، اعمال می شود. همچنین کسانی که محفل می زنند و عقاید شخصی خود را با دیگران در میان می گذارند، مورد برخورد سازمانی و فرقه ای قرار می گیرند و به شدت سرکوب می شوند.
تمام مواردی که در بالا اشاره شد تنها نمونه ای جزیی از نقض بارز حقوق بشر در درون مناسبات فرقه مخوف رجوی هاست. در واقع حقوق بشر در درون فرقه مجاهدین محلی از اعراب ندارد. به همین خاطر است که افرادی که درون زندان دوگانه مجاهدین گیر افتاده اند خود را به آب و آتش می زنند و هر خطری را به جان می خرند تا خود را نجات دهند. دریک مورد مثلا خانم زهرا میرباقری ساعت ها چندین کیلومتر را سینه خیز در تاریکی ها طی کرد تا از کمپ اشرف فرار کند. شدت جراحات او به حدی بود که سربازان عراقی که او را پیدا کردند با دیدن وضعیت اسفناکش شوکه شدند و اشک ریختند .
شهادت اعضای جدا شده از وضعیت وخیم حقوق بشر در کمپ لیبرتی حکایت دارد. با این حال ساکنین کمپ صدای شان به گوش کسی نمی رسد. هیچ کس به سرنوشت آن ها اهمیتی نمی دهد و به رنج هایشان.
الف. سپینود