فرمانده کل یا عقل کل فرقه که از شکست ها و ضربات پی در پی که دریافت کرد و پیکره سازمانش را هدف قرار داد و سر خوردگی نیروها را طی این مدت موجب شد و از سوی دیگر بی کفایتی خودش به عنوان رهبر پوشالی را بر اعضاء آشکار کرد، از هیچ کدام از ضربات نتوانست چیزی در کیسه خود بریزد و به نفع خود تمام کند، لذا نمایش مسخره اعتصاب غذا را راه انداخت و این بازی تکراری را تا مدتی ادامه داد.
اما سئوال اصلی از این آدم مسخره این است که مگر می شود اعتصاب غذا به صورت چند ماهه به طول کشیده ولی هیچ تلفاتی نداشته باشد. رجوی با این کار جان افراد را در خطر انداخته و یا آنها را به لحاظ جسمی مشکل دار می کند و دقیقا به آنچه در ذات خودش هست می رسد، افرادی را از دور خارج می کند و ظاهرا برای رجوی هم اینطوری بهتر است که پاسخگویی به افراد را به تدریج از سر خود کم کند، آقای رجوی! باید بدانی بازی با جان افراد انگیزه را بیشتر نمی کند تیرهای بی هدفی که شلیک می کنی هیچ صدائی ندارد و فقط گریبان گیر خودت می شود و نتیجه معکوس می دهد.
رجوی از این اقدام غیر اخلاقی تا حال استفاده کرده و نتیجه آن را هم دیده و به همین دلیل بر این اقدام غیرانسانی خود اصرار دارد. اولین مورد از این اقدامات غیراخلاقی، اعتصاب غذا گابن که تعدادی را می خواستند استرداد کنند رجوی دستور اعتصاب غذا داد و توانست به نیت شوم خود برسد. دومین مرحله زمانی بود که نیروهای پلیس دولت فرانسه طبق قانون کشور خودشان به مقر مریم قجر عضدانلو در اور سورواز وارد شده و وی را همراه با تعدادی از افرادش دستگیر کردند و دولت فرانسه هم این پایگاه را به عنوان یک پایگاه تروریستی اعلام کرد. همان موقع رجوی در دستوری به ارتش خود در عراق، از افراد خواست که بیایند و مکتوب در خواست خود سوزی بدهند؟! و داخل کمپ اشرف شعارهائی در حمایت مریم رجوی سر دهند. طبق این دستور تشکیلاتی پلاکاردهایی در حمایت از مریم قجر حمل شد و مقرر گردید به اعضای فرقه ابلاغ کنند که چه کسانی بروند و خود را آتش بزنند؟! یادم هست کسانی که با این اقدام غیرانسانی و مخالف تمام موازین حقوق بشری سرد بر خورد می کردند مورد ماخذه رئوس سازمان قرار می گرفتند و با آنان برخورد سختی می شد. حاصل این تصمیم و اجبار غیرانسانی افراد به خودسوزی، آتش زدن چند نفری بود که بازیچه دست رجوی شده بودند. از سوی دیگر در جلوی مقر اور هم تعدادی به اعتصاب غذا نشستند و نتیجه این شد که با یک زد و بند و نمایش مسخره، مریم قجر آزاد شد. ولی رجوی باید بداند این مرحله اساسا با تجربیات قبلی اش متفاوت است زیرا در این مرحله از اعتصاب غذا هیچ کس نه در خارج و نه در کشور عراق توجهی به این نمایشنامه تکراری نکرد. باید به رجوی گفت سوراخ دعا را اشتباه گرفتی؟! در مرحله قبل شما در اشرف بودید و هم پیمان شما صدام جنایت پیشه حامی تان بود. ولی در حال حاضر شما در کمپ موقت لیبرتی قرار دارید و از هم پیمان شما صدام هم خبری نیست. از سوی دیگر این همه افشاگری توسط افراد جدا شده از مناسبات پنهانی فرقه وجود دارد که اینگونه شما را رسوا و بی آبرو کرده است که کسی برایتان تره هم خرد نمی کند.
بایستی به رجوی گفت ایام فریب و اغفال افکار عمومی گذشته و کسی فریب این نمایشنامه مضحک که نشانه شیادی و کلاهبرداری توست را نمی خورد. متاسفانه تنها کسانی که در این آتش بازی می سوزند افراد و ساکنین لیبرتی هست که سلامتی خودشان را در معرض خطر و خودخواهی رجوی می اندازند. پس باید گفت خدا لعنتت کند رجوی که اینگونه با جان افراد بازی می کنی و از سوی دیگر خود را در حصار پناهگاه ها محفوظ داشته و می خواهی چند صباحی دیگر با به مخاطره انداختن جان اطرافیان به زندگی ننگینت ادامه دهی؟!
اعتصاب غذا یا نمایشنامه ای تکرای و بی نتیجه؟!
