انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین در چند جمله – قسمت سوم

در قسمتهای قبلی در خصوص فلسفه بوجود آمدن انقلاب درونی مجاهدین توضیحات مختصر داده شد و گفتیم که داستان بند الف و ب در سازمان از چه قرار بود. در این مقاله به اختصار در خصوص بند ج خدمت شما خواننده محترم توضیحاتی داده خواهد شد تا بلکه بتوانیم شما را کمی با آنچه بطور واقعی در فرقه کثیف و تروریستی مجاهدین اتفاق افتاده است آشنا کنیم!
بند (ج) بند سوم انقلاب درونی فرقه رجوی بود.در یک جمله یعنی محرومیت همگانی! یعنی اینکه تمامی زنها نه تنها در سازمان بلکه در جهان در حریم رهبری سازمان یعنی مسعود رجوی هستند! یعنی اینکه هیچ مردی در سازمان حق ندارد در ذهن خود حتی به زنی فکر کند و این کار برای او حرام و نامشروع است. بخوبی بیاد دارم که رجوی در نشستهای انقلاب که مکررا در قرارگاه اشرف یا بدیع زادگان یا باقرزاده برگزار میشد رو به زنهای سازمان با کلی عشوه و لوس کردن خودش میگفت که بیاید مرا دوست داشته باشید تا در امر مبارزه ثابت قدم بمانید! او در ادامه توضیحاتش میگفت که شما یک دانه یعنی همسر و فرزندان و خانواده بطور کلی را بمن بدهید تا از من صد باغ مزید بگیرید! این حرف را پیرو شعر معروف یک دانه بدو دادی صد باغ مزید آمد میگفت. مسعود رجوی در هوس بازی و کثیفی اخلاق براستی نمونه بود. او حتی از کادرهای حفاظت نزدیک خودش هم از زنانی استفاده میکرد که به لحاظ ظاهری رنگ و روی بهتری داشته باشند! یادم میاید زمانی میگفتند که قذافی دیکتاتور پیشین لیبی هم همیشه تمامی کادرهای حفاظتی اش زن بودند رجوی هم البته از چندین لحاظ اینکار را میکرد. اول اینکه کلا با زنها راحت تر بود! بعدش هم اینکه چون زنها به لحاظ احساسی حساستر از مردان هستند آنها را در برخوردها و رفتارش در شرایطی عاطفی قرار میداد که هرگز از این بابت ضربه ای نخورد! یکی دو تا از محافظین نزدیکش مانند علیرضا صدر یا محمد اکبرزادگان یا یکی دو تا دیگه از مردان بودند ولی اساسا مابقی از دختران جوان و زنان خاص انتخاب میشدند. در محتوای بند (ج) این آمده بود که حتی یک زن عادی که در خیابان هم ببینید در حریم رهبری است و حق و مال اوست و طبیعتا نگاه آلوده و جنسی باو کردن عین گناه است. رجوی میگفت: خانه و خانواده نداریم و اگر در خانه کس است یک حرف بس است! او میگفت اعضاء هیچ حقی جز حق فدای حداکثر خود در راه رهبری ندارند!مهدی ابریشمچی که از نزدیکترین کسان به مسعود رجوی است در نشست میگفت حتی بعد از انقلاب وقتی پیروز شدیم هم اگر زورمان برسد بساط خانه و خانواده را برمیچینیم! میگفت خانواده مرکز فساد است و این است که مانع شکوفایی زنان در جامعه شده است. بند(ج) در واقع بیان منتهای ایدئولوژی و افکار کثیف رجوی است!او با این کار پایه و اساس بندهای دیگر و کثافتکاریهای بعدیش را که در مصاحبه ها و مقالات خانم نسرین ستوده گفته شده میباشد!  مریم قجر که در تمام جنایات رجوی نخستین شریک او میباشد در نشستهای انقلاب میگفت که باید هرگونه حس به جنس مخالف را درونتان از بین ببرید چون باعث گناه و دوری از مسعود میشود! میگفت که تمامی احساسات و عواطفتان را معطوف  به نقطه رهبری کنید تا رستگار شوید! یا مثلا خود رجوی برای گول زدن بچه ها میگفت شما آخرت تان را به دنیا ندهید! او میگفت: در قرآن هم آمده که کسانیکه به بهشت میروند هر مدلی که سفارش بدهند خدا برایشان مهیا میکند! همین جمله عمق لجنزار درونش را نشان میدهد! رجوی در نشستهای بند (ج) رو به زنانی که در حال عبور دادن خود از بحث ها بودند میگفت: اگر در ذهنتان هم به همسران سابقتان فکر کنید بمن خیانت کرده اید چرا که شما اکنون در حریم من هستید! در منتهای وقاحت رو به زنان میگفت که من تمامی عواطف و احساساتتان را میخواهم! بعد بخاطراین که صحبت خیلی ضایع نباشد اضافه میکرد البته برای سرنگونی ها!! رو به مردان هم میگفت: که شما بایستی از من متشکر باشید که باعث طلاق شدم! او میگفت: که خیلی از شماها خودتان بدلیل مسائل مختلف میخواستید طلاق بگیرید ولی رویتان نمیشد که بگویید که من کار شما را راحت کردم! که البته این حرف رجوی دروغ محض بود!  و ادامه میداد شما برادران بایستی آنقدر از همسر قبلی تان منتفر بشوید که در ذهن سر او را به دیوار بکوبید و مغزش را متلاشی کنید!
خلاصه داستان بند (ج) در فرقه رجوی را خدمتتان توضیح دادم. هرچند که شاید براستی برای شما باورش سخت باشد! اما قسم میخورم که مطالب بالا یک از هزار واقعیات درون فرقه رجوی نیست و خیلی کم گفته شده که زیاد نیست!
ادامه دارد…
مراد
 

خروج از نسخه موبایل