چرا باید به ساکنان لیبرتی کمک کنیم؟‏

مقدمتاً برای پرداختن به این موضوع و پاسخ دادن به این سوال باید کمی به عقب برگردیم و به این سوال بپردازیم که اصلاً چرا نیروها به کمپ لیبرتی منتقل شدند؟
همانطور که همگان مطلع هستند رجوی در زمان صدام برای خودش در کمپ اشرف حکومتی راه انداخته بود و حکم فرمایی میکرد. و رجوی ها اصلاً فکرش را هم نمی کردند که یک روزی صدام سرنگون شود. و در این رابطه من یادم است در حالیکه همه دنیا می گفتند که همین روزهاست بین عراق و آمریکا جنگ به وقوع بپیوندد ولی رجوی می گفت که جنگ نمی شود یا تحلیل هایی از این قبیل که به طور مثال می گفت: صلح طناب دار رژیم است یا هر سال می گفت، امسال سال سرنگونی است و با این تحلیل ها همه معترضین در سازمان را به شدیدترین وجه ممکن سرکوب میکرد و بعد هم که صدام سرنگون شد برای اینکه قبول نکند که تحلیلش اشتباه بوده است و با درخواست حکومت عراق برای خروج از عراق مخالفت کند می گفت شهر اشرف. و یک شبه کمپ اشرف را به شهر اشرف تبدیل کرد و به صورت اپوزیسیون دولت عراق در آمد و با تحریک نیروهای عراقی موجبات درگیری با نیروهای عراقی را فراهم کرد و تعدادی را به کشتن داد و بعد هم که مجبور شد بر اثر فشارهای بین المللی کمپ اشرف را ترک کند و با انتقال نیروها به لیبرتی موافقت کند و بعد هم تعداد کمی را به بهانه حفظ اموال در اشرف نگه داشت و به کشتن داد.
خلاصه اینکه هر چیزی که رجوی گفت کاملاً بر عکس اتفاق افتاد. در حالیکه می گفت صلح طناب دار رژیم است صلح طناب دار فرقه رجوی شد و منجر به شکست سیاستهای جنگ طلبانه اش گشت و یا در عین حال که می گفت جنگ نمی شود ولی جنگ اتفاق افتاد و صدام سرنگون شد یا اینکه می گفت سلاح ناموس مجاهد خلق است با یک درخواست تحویل سلاح آمریکا تمامی سلاح ها را دو دستی به آنان تقدیم کرد.
یا اینکه می گفت دنیا بجنبد اشرف نمی جنبد ولی بر خلاف توهماتش اشرف تخلیه کامل شد و اکنون نیروها در کمپ نا امن لیبرتی منتظر منتقل شدن به کشور ثالث هستند.
اکنون با این مقدمه می پردازیم به سوال اصلی که چرا بایستی به ساکنان لیبرتی کمک کنیم؟
دلایلی که از نظر من ایجاب می کند ما به این دوستان قدیمی کمک کنیم به شرح زیر میباشد:
یکم: ما با اکثریت قریب به اتفاق این دوستان سر یک سری از واقعیت هایی که در بالا درباره اش صحبت کردیم توافق داریم، واقعیت هایی مثل: صدام سرنگون شده، سازمان خلع سلاح شده و اشرف تخلیه کامل شده است.
دوم: این نیروها در شرایط جسمی و روحی خوبی قرار ندارند و نیاز به کمک فوری دارند
سوم: این نیروها در کشور نا امن عراق در کمپ لیبرتی از کمترین امنیت جانی برخوردار نیستند
چهارم: سران فرقه و به طور خاص زوج رجوی نه تنها کمترین همکاری با مقامات کمیساریای عالی پناهندگان برای انتقال نیروها به کشور ثالث نمی کنند بلکه از هیچ گونه سنگ اندازی و کار شکنی در این مسیر فرو گذاری نمی کنند و نیروهای نگون بخت را وادار به اعتصاب غذای اجباری کرده اند تا هر چه بیشتر به لحاظ جسمی ضعیف و ناتوان گردند
پنجم: این نیروها در حالیکه با شهامت دست یه یک سری نافرمانی زده اند و با سوالات خود از سران فرقه مخالفت شان با سیاستهای غلط سازمان را نشان داده اند ولی نیاز به کمک از بیرون از تشکیلات را دارند.
لذا ما جدا شدگان از این سازمان وظیفه انسانی و حقوق بشری خود می دانیم که به این دوستان گرفتار خود کمک کنیم تا هر چه زودتر از کمپ لیبرتی که توسط رجوی به زندانی برای آنها تبدیل گشته رهایی پیدا کنند و در این رابطه از همه ایرانیان آزاده و ارگانهای حقوق بشری می خواهیم کمک کنند تا این عزیزان هر چه زودتر از عراق خارج شده و به یک کشور امن ثالث منتقل گردند تا بتوانند خودشان برای زندگیشان تصمیم بگیرند.
 

خروج از نسخه موبایل