دو سال از افشاگری «سیمور هرش» در باره مجاهدین خلق می گذرد. او برای اولین بار در روزنامه «نیویورکر» فاش ساخت؛ “برخی از اعضای سازمان مجاهدین از سال ۲۰۰۵ میلادی در خاک آمریکا آموزش نظامی دیده و با اعزام مخفیانه به ایران دانشمندان هسته ای را ترور کرده اند. آیا رجوی به اهداف استراتژیک خود در قلب آمریکا دست خواهد یافت؟
پس از آن در پی سیاست های دولت جورج بوش، رییس جمهوری سابق آمریکا، برای مقابله با برنامه های هسته ای ایران، وی بودجه ای برای جمعآوری اطلاعات و فعالیت های ضد حکومت جمهوری اسلامی در اختیار نیروهای مخالف حکومت ایران قرار داده، که بخشی از آن مستقیم و غیر مستقیم به صورت اسلحه و اطلاعات به دست سازمان مجاهدین خلق رسیده است.”
روز ۱۱ آوریل ۲۰۱۳ نیز شاهد بودیم که دفتر شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق در واشنگتن و همسایگی کاخ سفید گشایش یافت.
اکنون پس از فروپاشی کمپ اشرف و با گذشت دو سال از افشاگری «سیمورهرش»، گمانه زنی هایی درباره تحقق رویای دیرین رجوی برای انتقال جمعی مجاهدین از عراق به آمریکا صورت گرفته است.گویا زمان انتقال مجاهدین از «اشرف» به «لیبرتی» وعده هایی از طرف معاون وزارت امورخارجه آمریکا به مریم رجوی داده شده بود که یکی از وعده ها، انتقال بخشی از اعضای مجاهدین به آمریکا بوده است.
در همین رابطه ۱۰ اسفند سال ۲۰۱۳، مریم رجوی با حضور در جلسه ای در ژنو ضمن انتقاد از سازمان ملل گفته بود؛ “اکنون «تنها راه» این است که این اعضا همگی از عراق به ایالات متحده انتقال داده شوند.”
پس از آن مریم رجوی در نامه ای به معاون وزیر امورخارجه آمریکا ضمن برشمردن برخی توافقات متذکر شده بود، ساکنان «کمپ لیبرتی» را یا به «کمپ اشرف» بازگردانند یا همگی را به آمریکا منتقل نمایند.
مدتی نه چندان دور، اکنون اولین بار نیست که یک مقام سابق آمریکایی در کنار مریم رجوی رسما از دولت خود خواهان انتقال همه اعضای مجاهدین به آمریکا می شود.آیا رجوی به اهداف استراتژیک خود در قلب آمریکا دست خواهد یافت؟
«جان بولتون» که مهمترین سخنران جلسه ۱۹ بهمن مریم رجوی در پاریس می باشد، ضمن هراس و انتقاد از پیشرفت مذاکرات هسته ای آمریکا و ایران،نتیجه مثبت آن را یک خطر جدی برای حیات گروه رجوی تلقی کرده و گفته بود؛”ما در خطرناک ترین دوران های اخیر در چند سال گذشته از این مبارزه هستیم، و این بدلیل توافقی است که در نوامبر ۲۰۱۳ میان پنج عضو دائمی شورای امنیت و آلمان با رژیم ایران صورت گرفت.توافق ژنو ممکن است دقیقا مشابه استانداردهای مونیخ در سال ۱۹۳۸ نباشد،اما خیلی به آن نزدیک است.این یک اقدام فاحش مماشات است…رژیم در خرید وقت برای تکمیل برنامه تسلیحات هسته ای خود می باشد قبل از اینکه اپوزیسیون(مجاهدین) بتواند آن را سرنگون کند! “
او در همین رابطه از آمریکا خواسته بود؛ “واشنگتن باید مسئله پناهندگان کمپ لیبرتی را حل و فصل نماید.اگر کشورهای دیگر آنها را نمی پذیرند، آمریکا باید تک تک آنها را بعنوان پناهنده سیاسی قبول کند.باید بگویم ضعف های ما در این رابطه ملموس است.”
حال با در کنار هم قرار دادن افشاگری سیمورهرش، وعده آمریکایی ها،سفارشات جنگ طلبان،سخنان جان بولتون،درخواست های مریم رجوی و وقایع گذشته، بوضوح می توان درک نمود که نه تنها هیچ کشوری حاضر به پذیرش ساکنان «کمپ لیبرتی» نیست، بلکه تعهد آمریکایی ها برای انتقال جمعی آنان به “لاس و گاس” نیز یک وعده توخالی بیش نبوده است.
از همینجا است که می توان حضور برخی جنگ طلبان آمریکایی در جلسات مریم رجوی را معنی نموده، وحشت آنان از نتیجه مثبت مذاکرات هسته ای را علامت گذاری کرده و تلاش دسته جمعی برای نجات تشکیلات یک فرقه تمام عیار ضد ایرانی را درک کرد.
با این احوال پرسش های بسیاری بدون پاسخ مانده که احتمالا با گذشت زمان روشن خواهد شد.آنطور که «جان بولتون» در لفافه گفته؛ آیا تعلل در چنین اقدامی (وعده هایی که معاون وزارت امورخارجه آمریکا به مریم رجوی داده) به نتیجه مذاکرات هسته ای آمریکا با ایران پیوند خورده است؟
اگر پاسخ چنین پرسشی “آری” باشد، در آینده نزدیک باید شاهد انتقال و استقرار اعضای سازمان ظاهرا “ضد امپریالیستی” در قلب آمریکا باشیم. جایی که سابقا برخی “اضداد مجاهدین” و گروه های مشابه دگردیسی نموده، در بستر منافع گروهی و “نبرد آلترناتیوها” به افتتاح تلویزیون های رنگارنگ پرداخته و با تاخیری سی و چند ساله با یکدیگر به رقابت طولانی مدت در صف “اپوزیسیون”خواهند پرداخت. مکانی به فاصله ده هزار کیلومتری ایران!
آیا آنان خواهند توانست «تروریست های محبوب» خود را برای رسیدن به چنین آرزویی یاری دهند؟
امیر حسین پناهی