آبان:
1- مریم قجر که بعد از انتخابات در ایران و همچنین پیشرفت ایران در مذاکره با 1 + 5 نابودی خود را حس می کرد و می دانست که نیروهای فرقه بیش از پیش وا خواهند رفت، برای فریب اعضای اسیر، در 27 آبان 1391 گفت: «زمان سرنگونی ملاها در ایران فرا رسیده است»!!
وارونه گویی یکی از ویژگی های بارز این زوج جنگ طلب و جاه طلب است.
آذر:
1- توافق ایران با 1 + 5 و بار دیگر شکست تمام تحلیل های رجوی ها:
رجوی ها آنقدر بر تحلیل های احمقانه و البته معاندانه خود مُصر بودند که اطلاعیه شورا مورخ 19 آبان به نقل از مریم قجر خبر از شکست مذاکرات ایران و 1 + 5 خبر داد و گفت ایران اگر وارد این کار بشود سرنگون خواهد شد!!
2- شکست فراخوان رجوی برای یک هفته آشوب در هفته ای که روز دانشجو (16 آذر) در آن قرار داشت:
این اقدام بدلیل آن که هیچ واکنشی در داخل ایران نداشت بخوبی نشان داد که فرقه تروریستی رجوی در ایران هیچ جایگاه و پایگاهی ندارد. این فضاحت آنقدر زیاد بود که رجوی ها حتی نتوانستند به تعداد ایام هفته در این باره اطلاعیه بدهند و فقط با 5 اطلاعیه سریالی که شماره 1 و 2 آن نیز عینا کپی هم بودند، تلاش کردند تا این فضاحت را جمع کنند.
3- اتمام اعتصاب غذای نوبتی بدون رسیدن به حتی یکی از خواسته های مطرح شده برای اعتصاب:
با ادامه دادن رجوی ها به خیمه شب بازی اعتصاب غذا، انتقادات زیر بصورت مستمر و روبه افزایش در سایت ها و محافل گوناگون منتشر شد.
– علت اصرار رجوی ها بر ادامه اعتصاب و کشاندن آن به بیش از صد روز این است که رجوی ها آنقدر جنایکار هستند که می خواهند افرادشان را زجرکش کنند.
– این سئوال مطرح است که چرا مریم قجر و فرماندهان و مسئولین فرقه در عراق یا خارج و یا اعضای شورا حتی یک روز هم حاضر نیستند در اعتصاب غذا شرکت کنند و رجوی ها مثل همیشه می خواهند با روش مظلوم نمایی با احساسات دیگران بازی کنند.
– چطور می شود بیش از 100 روز اعتصاب غذای تر و خشک کرد اما حتی یک مورد هم خبری از مرگ نباشد. پس کل داستان دروغ و خیمه شب بازی است.
دو نکته قابل توجه در مورد اعتصاب:
یکم: نیروهای فرقه در خارج حاضر به همکاری با فرقه نبوده و تنها در 5 شهر آن هم با استناد به تصاویر منتشر شده از سوی خودشان، تعدادی که شمارشان از انگشتان دو دست نیز بیشتر نمی شد در این خیمه شب بازی شرکت کردند.
دوم: هیچ یک از افراد فرقه که از عراق به آلبانی منتقل شده بودند حاضر به شرکت در این خیمه شب بازی نشدند. این امر به خوبی نشان داد که چرا رجوی ها حاضر نیستند اعضا از عراق و کنترل کامل فرقه خارج شوند. چون به خوبی می داند به محض کم شدن کنترل، آنها از فرقه جدا می شوند.
دی:
1- تایید سازمان ملل بر نقض حقوق بشرِ اعضای فرقه توسط فرماندهان رجوی در لیبرتی و مانع تراشی رجوی ها در راه انتقال اعضا به کشور ثالث:
هیئت ویژه سازمان ملل برای همیاری در عراق « یونامی » و دفتر «کمیساریای عالی حقوق بشر » در عراق، گزارش نیمه اول سال 2013 را در روز 30 دی 1392 منتشر کردند. در قسمتی از این گزارش که به وضعیت ساکنان کمپ لیبرتی پرداخته شده چنین آمده است.
– در ماه مارس [اسفند 1391] دولت آلبانی 210 نفر را برای بازاسکان پذیرفت. با اینحال مجاهدین نپذیرفتند آنهایی که توسط دولت آلبانی پذیرفته شده بودند، به آنجا منتقل شوند و اصرار داشتند که باید نام های انتقال شوندگان توسط مجاهدین تعیین شود. برای همین در آخر ماه ژوئن [ نهم تیر 1392]، کمیساریا فقط توانسته بود 71 نفر را بازاسکان دهد.
– مسئولین کمپ [ فرماندهان فرقه ] سعی دارند مانع گفتگوهای خصوصی نمایندگان سازمان ملل با ساکنان کمپ لیبرتی بشوند.
– فرماندهان [فرقه] محدودیت های سختی روی حقوق ساکنان اعمال میکنند. برخی از این محدودیت ها عبارتند از:
– نداشتن حق آزادی رفت و آمد در داخل کمپ و حق ترک کردن ارگانیزاسیون [ سازمان]
– نداشتن حق ارتباط آزاد
– محدودیت ارتباط با اعضای خانواده حتی در رابطه با خانواده هایی که با هم در کمپ لیبرتی ساکن هستند.
– عدم دسترسی به ارتباطات عمومی و پایه ای
– عدم دسترسی به مراقبت های پزشکی و درمان
بهمن:
1- در حمله موشکی به کمپ لیبرتی چهارتن از اعضای فرقه کشته شدند. دو تن از این افراد بر اثر سکته ناشی از صدای انفجار جان خود را از دست دادند که خود گویای روحیه افراد فرقه می باشد.
2- خبری مبنی بر انتقال اعضای فرقه از عراق به کشور رومانی در بسیاری از خبرگزاری ها انعکاس یافت.
3- بدنبال ریزش شدید نیرو و نداشتن پایگاه اجتماعی و همچنین جدا شدن اعضای قدیمی از شورا، رجوی ها برای سرپوش گذاشتن بر این کمبود ها، دست به اقدام مضحکی با عنوان « کنوانسیون سراسری بیش از 300 انجمن و تشکل ایرانی از اروپا، آمریکا و استرالیا در پاریس » زد!!!
تشکل هایی که اعضای آن از انگشتان یک دست فراتر نرفته و اکثر مسئولین آن به اعتراف خودشان یا اصلا در ایران نبوده اند و یا در زمان خردسالی و کودکی در ایران بوده اند. علاوه بر این آنها تماما از حامیان فرقه در سال های گذشته بودند و نه افرادی خارج از فرقه.
به این ترتیب رجوی ها اعتراف کردند که فاقد پایگاه اجتماعی می باشند.
اسفند:
1- وزیر دادگستری عراق اعلام کرد " در صورت درخواست ایران، ملزم به تحویل مجاهدین هستیم "
2- بدلیل کارشکنی های رجوی ها و فرماندهان فرقه برای ممانعت از انتقال اعضای اسیر به کشور ثالث و همچنین سابقه تروریستی و جنایتکارانه این فرقه، تا اواسط اسفند تنها 327 نفر از لیبرتی به سه کشور آلبانی، آلمان و ایتالیا منتقل شده اند. در این رابطه « هیو رابرتسون»، از وزارت امور خارجه انگلیس در جلسه پرسش و پاسخ در دفتر وزارت امور خارجه بریتانیا در تاریخ چهارم مارس 2014 (13 اسفند 1392)، گفت: "کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به ما اطلاع داده است که از تاریخ 20 فوریه تا به امروز، 327 نفر به خارج [ از عراق ] منتقل شده اند.؟
* در طول سال 1392 پنج نفر از اعضای اسیر فرقه (سه نفر در آلبانی و دو نفر در لیبرتی) بدلیل بیماری مردند. برخی از آنان همچون رضا ستوده مرام بدلیل ضرباتی که در نشست های تفتیش عقاید در اشرف بر سرشان وارد شده بود دچار بیماری شده و نهایتا بر اثر مشکلات ناشی از همین بیماری ها جان سپردند و در واقع به قتل رسیدند.