هر ساله وقتی که سال نو ایرانی آغاز می شود، سران کیش شخصیتی مجاهدین خلق در مراسمی پرزرق و برق پیامی به اعضای فرقه – به زعم خودشان مقاومت – تقدیم می کند اما این پیام پس از گذشت سه دهه همواره شامل یک جمله ی مشترک و تکراری بوده است:" سال جدید، سال سرنگونی جمهوری اسلامی است."!
با این وجود، پیام امسال مریم رجوی نکته ی اندکی تازه داشت،"رژیم در مرحله ی آخر سرنگونی است"(!) حال این که رژیم کی مراحل آغازین سرنگونی را گذرانده که اکنون به مرحله ی پایانی رسیده است، بماند.
رجوی بنای این ادعا را بر آن چه " قیام بختیاری ها " می خواند (همان تجمع اعتراضی بختیاری ها در اعتراض به دیالوگ توهین آمیزی در سریال تلوزیونی که با عذرخواهی مسئولین سریال و شبکه خاتمه یافت) می گذارد و همین طور به طرز مضحکی سرنگونی جمهوری اسلامی را مبتنی می کند بر جشن باستانی چهارشنبه سوری در کوچه و خیابان های شهرهای ایران. جشنی که سنت هزاران ساله ی ایرانی هاست و در آن با آتش بازی و پریدن از روی آتش مردم برای یکدیگر طلب خیر و شادی می کنند. تحلیل خلاقانه ی مریم رجوی برای نسبت دادن جشن و سرور ملت ایران به قیام علیه جمهوری اسلامی بسیار مضحک به نظر می رسد!
البته یکی ازعادت های مرسوم هر ساله ی وب سایت های پروپاگاندای رجوی ها هم این است که از تصاویر آتش بازی و فشفشه بازی و بوته های آتشی که مردم از روی آن می پرند نهایت سوء استفاده را برده و از جشنواره ای باستانی به " قیام" نام می برند.
وقتی که رجوی هر نوروز قول می دهد که امسال سال سرنگونی جمهوری اسلامی است زیرا " جایگزینی دمکراتیک و جنبشی سازمان یافته " وجود دارد که آن را سرنگون کند گویی قرارداد سالانه ی رجوی هر سال در پیام نوروزی تمدید می شود.
همچنین، امسال رجوی ادعا کرد که سال گذشته برای فرقه اش " دستاورد " به همراه داشته است! شاید این سئوال برای شما هم پیش بیاید که منظور وی از دستاورد چیست؟ بسته شدن کمپ اشرف، خانه ی اجاره ای 26 ساله ی مجاهدین در عراق را دستاورد می نامد یا کشته شدن 52 تن از افراد رده بالای فرقه را؟ فروپاشی هژمونی فرقه پس از اعزام افراد به آلبانی و آلمان و ایتالیا را دستاورد می نامد یا جداشدن دسته جمعی 76 نفر از افراد اعزامی به آلبانی؟ اقدام این تازه جدا شده ها در فضاهای مجازی و رسانه ای برای افشای ماهیت درونی فرقه را دستاورد می نامد یا ترس مسعود رجوی از خروج از عراق که به افراد دستور خودسوزی دست جمعی در صورت اجبار برای خروج از لیبرتی را داده است؟
آخرین افشاگری ها درباره ی ماهیت واقعی فرقه ی مجاهدین خلق در نامه های سرگشاده ی افراد جدا شده به مقامات سیاسی و حقوق بشری بین المللی به وضوح روشن است. مهدی نیکبخت یکی از بازمانده های فرقه ی رجوی است که در نامه ای از تجربه ی شخصی اش از روابط فرقه ای " در سازمان مجاهدین خلق، به گزارشگر ویژه ی حقوق بشر و ضد تروریسم سازمان ملل آقای بن امرسون می نویسد.
نیکبخت هم مانند چند تن دیگر از هم قطارانش چون محمد رزاقی، نسرین ابراهیمی و… از ذات خشونت طلب ورفتار فرقه گرایانه ی مجاهدین می نویسد. علیرغم این که این گروه سخت تلاش میکند که درغرب چهره ای دمکراتیک و آزادی خواه و طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان از خود به نمایش بگذارد. درذیل بخش هایی از نامه ی وی آمده است:
"در سازمان مجاهدین هیچ فردی حق داشتن همسر و تشکیل خانواده را ندارد و حتی فکر کردن به آن هم جرم محسوب شده و هر شخص باید در نشست هایی تمام این تفکرات را برای انتقاد از خود جلوی باقی افراد به صورت شفاهی بخواند.
"در سازمان مجاهدین هیچ شخصی به وسائل ارتباط جمعی از جمله اینترنت , روزنامه , رادیو و تلویزیون دسترسی نداشته و فقط میتواند برنامه های کنترل شده و ساخته شده خوده سازمان را ببیند.
"در سازمان مجاهدین افراد حق برقراری تماس از هیچ نوعی با خانوادهای خود را ندارند, حتی با پدر و مادرهای که با مشقات زیاد از ایران به دیدن آنها در عراق رفتند را اجازه ملاقات نمیدهند، بعضی از این افراد سالهای طولانی مدت و بالای ٢۵ سال است که خانواده خود را ندیده اند.
"سازمان مجاهدین با کار اجباری و نشستهای تفتیش عقاید اجازه فکر کردن به افرادش را نمیدهد و هر روز آنها را در یک دایره بسته فکری و روحی به زور کنترل می کند و خود به جای آنها تصمیم می گیرد ترک کردن سازمان ممنوع می باشد و کسی نمی تواند آزادانه ماندنش با سازمان را انتخاب کند،ماندن در سازمان اجباری است و صدها موارد دیگر."
اما رویای فانتزی رجوی برای تغییر رژیم در ایران هرگز به واقعیت نخواهد پیوست چرا که وی هرگز قادر نخواهد بود صدای انتقادها و افشاگری های اعضای سابق و بازمانده های فرقه اش را خاموش کند، همان طور که هرگز نمی تواند فریاد تنفر ملت ایران از مجاهدین را ساکت کند. او می تواند هر سال پس از سال دیگر، در پیام نوروزی اش از " سرنگونی" بگوید تا خشم درون خود را فروبنشاند اما خارج از حصارهای فرقه اش هیچ کس فریب توهمات و تخیلات فانتزی وی را نخواهد خورد.
مزدا پارسی