در دو هفته گذشته در دنیای مجازی شاهد فیلم ها و تصاویری از جنایت های جدیدی در سوریه توسط اوباشانی هستیم که به نام مخالفین دولت اسد دست به جنایات ضد انسانی زده و به جان ارامنه بی دفاع افتاده و در یک روستا بیش از ۸۸ نفر پیر و جوان زن و مرد را سر بریده و قتل عام دیگری را رقم زدند، در یکی از خیابانهای شهر جوانی را به صلیب کشیده و در خانه ای در یک روستا دختر جوانی را به تخت خواب بسته و صلیب بزرگی را در گلوی وی فرو کرده اند، در خیابان دیگری تعدادی را روی زانو نشانده و از پشت سر با کلت به سر آنان شلیک می کنند.
اما در این طرف طیف حمایت های بی دریغ فرقه مجاهدین از این جنایتکاران و سفاکان که به جان مردم بی دفاع افتاده و از هیچ جنایتی دریغ نمی کنند جلب توجه می کند، در سایت همبستگی مجاهدین با آب و تاب فراوان از این جانیان به عنوان اپوزوسیون سوریه یاد می شود که مثلآ در فلان جا تعدادی از ارتشیان اسد را کشتند، اما اینکه این جانیان چه تعداد انسان بی دفاع و بی گناه را سر بریده اند برای مجاهدین مهم نیست، اپوزوسیون سوریه نام اتو کرده همین جانورانی است که اگر خدای ناکرده در سوریه به قدرت برسند همان کاری را خواهند کرد که در افغانستان بر سر افغانها کردند، به نوعی بایستی گفت همان بلائی را بر سر مردم خواهند آورد که اگر مجاهدین در قدرت باشند سر مردم ایران می اورند.
آیا کسانی که در این دو هفته در روستاهای ارامنه نشین سوری سر بریده شده اند مزدوران اسد هستند یا مردم عادی؟ مجاهدین عادت دارند که هر کسی یا جمعی که برایشان منفعت نداشته باشد را مزدور معرفی نمایند، از طرفی مهر تایید بر جنایت های اپوزوسیون نما از سوی یک گروه غیر سوری یعنی(مجاهدین) گویای چیست؟ دعوت از سران همین جنایتکاران به اوورسورواز توسط خانم رجوی گویای چیست؟ مگر نه اینکه تشویق به ادامه همین جنایت هاست؟ چون خودشان هم از همین قماش هستند پس به تمام این اقدامات رذیلانه مهر تایید می زنند.
اپوزوسیون نماهای سوری از عاقبت همین مجاهدین بایستی درس عبرت بگیرند و ببینند گروهی که با حمایت صدام روزی روزگاری درعراق تک تازی می کرد امروز در کجاست و چگونه در سراشیبی سرنگونی قرار دارد.