در اوضاع واحوالی که دولت ایران سر باج دهی مورد دلخواه حضرات را نداشته وتنها درصدد ثبوت حسن نیت خود وجلوگیری ازتنش های بیشتر درمنطقه ودستیابی به رشد اقتصادی وتامین معیشت مردم وارد مذاکرات جدی وعمیق با قدرتمندان جهان شده، پارلمان اروپا ناگهان به فکر عدم رعایت حقوق بشر درایران افتاد و صدورآن قطعنامه ی کم وبیش مشکوک – که میشود هدف کسب امتیازات بیشتر ازایران وفرافکنی (لا پوشانی اوضاع بحرانی تعداد کثیری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا که سیل وسیع مردم معترض به این سیاست های ریاضتی و… آغاز شده)- درعلل صدور این قطعنامه مستتر باشد.
بیاد ایران وحقوق بشری ما افتاده اند که منجر به صدور قطعنامه ی مورد خوشآیند خانم مریم رجوی واقع گردید.
دراین جلسه، بانوی نامبرده هم حضور داشته وبه یمن بده وبستان های آنچنانی و جهت برافراشتن شمشیر کذائی وچوبین داموکلس برسر دولت ایران درگرماگرم مذاکرات جدی، مورد استفاده واقع شده است.
ما دراینجا به فرازهایی ازسخنان این خانم که متن آنرا دقیقا ازوبسایت رسمی تشکیلات تحت رهبری اش استخراج کرده ایم پرداخته وبه نقد وبررسی ان میپردازیم:
1- مریم درابتدای سخن ازحضور در پارلمان اروپا اظهار خوشبختی کرده و آنجا را با نام بی مسمای " خانه دموکراسی " مزین ساخته است.
ما ازنظر شکلی به وجود دموکراسی درحد آزادی های فردی درغرب آگاهیم اما ازنظر ماهوی آنرا قبول نداریم وچرا؟
اگر دموکراسی شامل رعایت تمامی حقوق شهروندان باشد ودرآزادی بیان که این آزادی هم در میان غوغاهای رسانه های سلطه گران گم وگور میشود، متذکر میشویم که این دموکراسی وحقوق بشر دردسترسی برابر مردم به امکانات زیستی- معیشتی ابدا رعایت نمیشود و انتخاب شوندگان برای اجرای امور این کشورها، نه نماینده ی اکثریت مردم که دراصل نماینده ی حداکثر آن ده درصد برخوردار جامعه میباشد. این دموکراسی پارامتر مهم ایجاد عدالت اجتماعی راتامین نمیکند وبنابراین ابتر شناخته میشود.
دیگر اینکه این " خانه دموکراسی" در بهم ریختن کشورها وقتل عام های بیشمار، نقش مهمی ایفا کرده است وبنابراین این خانه بهتر است که مال مریم رجوی باشد.
2- گفته است که " نمایش اعتدال آخوند روحانی شکست خورده است" ومعلوم نکرده است که چرا؟ او ظاهرا اعدام قاچاقچیان وقاتلین را که ادامه دارد جزء عدم اعتدال رئیس جمهور کرده وبدون توجه باینکه سایرقوای مملکت نیز ازاستقلال رای واختیارات قانونی برخوردارند، سعی درفریب مخاطبان خود کرده است که البته نگارنده این سطور معتقد است که این جنایتکاران خود نیز قربانی معضلات اجتماعی بوده که دریک دهه هم نمیتوان آنها را حل کرد وناگزیر باید خون دل خورد وصبر کرد که با رفع علت ها، این معلول ها هم بتدریج حل خواهد شد. اما مسئله درمورد نشریات و مشکلات سیاسی فرق میکند و واقعا هم اعتدال قابل توجهی دراین موارد مشهود است.
3- برچیدن کامل سایت های اتمی کشور ازدیگر پیشنهادات مشعشع وغیر عملی بانوی نامبرده است که درانطباق کامل با خواست اسرائیل است وبخاطر گویا بودن موضوع، این مورد لازم به توضیح تشخیص داده نمیشود.
4- در خواست " راه حل مسأله ایران، تغییر رژیم است. ایستادن در کنار مردم و مقاومت ایران و به رسمیت شناختن حق آنان برای تغییر رژیم، و تأمین حفاظت مجاهدان آزادی در لیبرتی، هم خواست مردم ایران و هم نیاز جامعه جهانی و لازمه حفاظت از صلح و آرامش در منطقه و جهان است". شاه بیت چرندیات این معاون رهبر فرقه مجاهدین است که ظاهرا ازراه حمایت از مقاومت ایران (نام مستعار فرقه رجوی) وحفظ پیر وپاتال های کمپ لیبرتی محقق میگردد و " خلق قهرمان" رادراین معادلات راهی نیست و این " خلق قهرمان" باید مانند یک دختر امی درقرون وسطی، منتظر تعیین تکلیف خود ازطرف باند رجوی باشد و پرواضح است که این "خلق قهرمان" فاقد حق انتخاب، کلاهشان پس معرکه میماند ومقولاتی مانند دموکراسی وحق تعیین سرنوشت و… که اینهمه برایش سینه چاکی میشود، میماند برای روزها وسالهای نامعین! راست آنست که اگر با مشکلات موجود بپذیریم که ما در" چاله " قرارداریم، این خانم ازما میخواهد که باریسمان ایشان و کمک اروپا و…به "چاه" بیافتیم که باتوجه به شعور بالای مردم ایران، مقبول نخواهد افتاد!
5- در قسمتی از سخنان ایشان آمده است " ما در برابر یک رژیم بیرحم، قیام کرده ایم که بزرگترین تهدید جامعه بشری و دستاوردها و پیشرفتهای آن است. متأسفانه دولتهای غربی در چارچوب سیاست مماشات و به خاطر منافع اقتصادی، در این رویارویی در طرف رژیم ایران قرار گرفته اند".
دراین مورد باید گفت که مگر جمهوری اسلامی گرداننده وسیاست گذار مجامعی مانند شورای امنیت، سازمان تجارت جهانی، صندوق بین المللی پول و… قراردارد که با استفاده ازاین اهرم های تعیین کننده، کشورها رااشکال نظامی یا محاصره اقتصادی کند ومانع پیشرفت و" بزرگترین" تهدید جامعه بشری باشد؟ خودتان را مسخره کرده اید یا پارلمان ترهای اروپا را بچه پنداشته اید؟
درمورد بزرگترین خطر دیدن جمهوری اسلامی یاد آن مردی افتادم که شیری گوش اورا پاره وکر کرده بود و این مرد بیچاره هر حرفی را که میزدند بحساب صحبت ازشیرکه برایش مهمترین مسئله بود، میگذاشت و به هر گوینده ای- بدون اینکه بداند چه میگوید- جواب میداد: "بلی حق باشماست، شیر موجود قدرتمند و خطرناکی است".
از آنجا که درمثل مناقشه نیست، منظورم این است که ازآنجا که این مجاهد نماهای ما بیشترین ضربه را احیانا بعد از عقاید وتاکتیک های خودشان، ازجمهوری اسلامی خورده اند، فکر میکنند قویتر ازآن دردنیا وجودندارد وبنابراین آنها هستند که باید " بزرگترین تهدید" جهانی معرفی گردند وحال آنکه جمهوری اسلامی خود قربانی انواع توطئه های غرب و" خانه دموکراسی" است
6- در جای دیگر آمده است که " البته در مقابل، مردم ایران این ابتکارعمل پارلمان اروپا را تحسین می کنند". که ما بعنوان انسان های حی وحاضر درایران وکم وبیش مرتبط با اصحاب خبر ورسانه ها، این نوع اظهار نظر ازطرف مردم ایران رانشنیده ایم ومسلما اروپائی ها هم درستی آن را نخواهند پذیرفت ودرته دلشان هم که شده، خواهند گفت: خودتی
7- ونیز گفته است: " «در ایران انتخابات ریاست جمهوری با در نظر گرفتن استانداردهای دموکراتیک و ارزشهای اتحادیه اروپا برگزار نشده است». که جواب این سئوال روشن است و درقوانین ایران هرگز تعهدی برای برگزاری انتخابات با استاندارد های اروپا، سپرده نشده است وما باتاکید برلزوم رعایت تمامی حقوق انسانی، آرزو داریم که دموکراسی بومی خودمان را داشته باشیم واروپا ودیگران نتوانند برای ما استاندارد تعیین کنند.
8- عبارت: " متأسفانه، دولتهای غرب در مقابل این همه اعدام و سرکوب و در قبال نقش مستقیم رژیم در حمام خونی که در عراق و سوریه جاری است، بی عملی پیشه کرده اند" ازجمله عباراتی است که دراین سخنرانی مطنطن آمده است.
اینجا هم، چنانکه سیاق دائمی مجاهدین خلق است، نعل وارونه زده شده واین خانم خواسته است که مردم نفهمند که به حکایت هزاران اسناد موجود وحتی نوشته های نیویورک تایمز صهیونیستی این دریای خون، بطور عمده ازطرف دنیای غرب براه افتاده واتفاقا این غرب سلطه گر، بجای نقش بی عملی مورد ادعای خانم رجوی، کاملا هم فعال است و ما باعاریه گرفتن از " گل آقای مرحوم" میگوییم که: قدری هم بیشتر"!
9- "دولتهای غرب باید بر اوراق کردن سایتهای اتمی و توقف غنی سازی اورانیوم، پافشاری کنند. من هشدار می دهم که هر گونه امتیاز و سازش از جانب دولتهای غرب، ملاها را به بمب می رساند"… همچنین از جانب مردم و مقاومت ایران تأکید می کنم که دولتهای غرب نباید حقوق بشر و آزادی و مقاومت ایران را قربانی مذاکرات و روابط خود با فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران کنند… " ، افاده دیگر بکاررفته دراین سخنرانی است که تکرار مکررات است و جون گنده گویی واظهارداشتن وکالت ازطرف این و آن درسراسر سخنرانی خانم رحوی آمده وکسی اعتراض نکرده، نویسنده این سطور برای یکبار هم که شده، به نیابت ازطرف اروپایی ها میگویم: این یکی هم بچشم!
10- " انتقال فوری اعضای مجاهدین از لیبرتی به کشورهای اروپایی و آمریکا، تأمین تجهیزات مبرم امنیتی در لیبرتی، استقرار ناظران ملل متحد همراه با یک تیم کلاه آبی در لیبرتی، تا زمانی که مجاهدان در لیبرتی هستند…"، که افاده ی دیگری ازاین خانم است که ما درجواب میگوییم بر منکر ومخالفش لعنت! مگر این خود شما نیستید که مانع این انتقال ها میشوید؟ چرادروغی باین بزرگی میزنید؟ که مثلا ثابت کنید مثل سایر " فرقه ها" عمل میکنید چرا حواس تان جمع نیست ما چند دهه ایست که برا این خصلت شما صحه گذاشته ایم. فقط میماند به رنگ کلاهی که محافظان مورد درخواست شما باید داشته باشند که ما ضمن عدم درک رابطه امنیت با رنک کلاه مخالفت چندانی هم با رنگ نداشته وفقط میتوانیم بگوییم که شما بخاطر این موضوع (استقرار کلاه آبی ها" بوده که انتقال اسرای خودرا که نمیخواهید تکانی داده شوند، مطرح کرده اید ودروغ میگویید!
حمید