کشور عراق در کشاش انتخابات مجلس ودر ادامه آن تشکیل دولت جدید است وتمام احزاب و گروهها درگیر این انتخابات هستند. دراین گیر و دار و این کشاکش سیاسی دستگاه تبلیغاتی باند رجوی با تمام توان و با هزینه های گزاف نخست وزیر عراق را شلاق کش می کند.
یک روز از مراجع عظام نقل قول می کند که آیت الله العظمی سیستانی با انتخاب مالکی مخالف است!!. یا آیت الله العظمی بشیر نجفی فتوا صادر کرده که مالکی را انتخاب نکنید و یک روز هم بنقل از مقتدی صدر اطلاعیه صادر می کند!! معلوم نیست که از کی حضرت رجوی که خودش را تا امام و پیغمبر و حتی خدا هم بالا می برد به آیت الله ها و مراجع تقلید معتقد شده است؟!!. این در حالی است که دم ودستگاه فرقۀ رجوی دشمن خونی روحانیت ومرجعیت بوده و می باشد و اصلا اعتقادی به آن ندارد زیرا رجوی در پهنه مذهب هم خودش را اعلم از همه علما می داند و حد اقل مدعی جانشینی حضرت مهدی (عج) و حتی خود مهدی و غیبت صغری و کبری داشتن می باشد.
از سوی دیگر اطلاعیه های آقای استیون سون و رودی جولیانی و چند عمله مواجب بگیر عراقی مانند سرمد عبدالکریم و صافی یاسری و… را نوشته و پخش می کنند که چنان است وچونان وای داد بیداد به داد مردم عراق برسید که حق مردم مظلوم عراق توسط مالکی و دستگاهش بلعیده نشود.
در پهنه ای دیگر ایاد علاوی را دوباره علم کرده یا نقل وقول های عجیب غریب از اسامه نجیفی رئیس پارلمان عراق و هم چنین از مسئولین دولت خودمختار کردستان می کنند که مالکی نه و مرز سرخ ما دور سوم نخست وزیری مالکی است.
من بعنوان فردی که بیش از ۲۰ سال در کشور عراق عمر سپری کرده ام خواهان بهروزی و رفاه اجتماعی و امنیت و صلح ودوستی برای مردم شریف عراق هستم اما اینکه در عراق چه کسانی بر مسند امور قرار بگیرند ربطی به من ندارد و این مردم عراق هستند که حق تعیین سرنوشت خودشان را دارند. رجوی یادم هست که حتی برای مردم عراق قهرمان ملی هم تراشید!! و صالح مطلق را روزی در یکی از نشستهایش با ما قهرمان ملی عراق اعلام کرد!! انگار مردم عراق عقل و فکر و زبان و قلم ندارند و منتظر رجوی هستند که برایشان قهرمان ملی پیدا و اعلام کند!!.
حالا این وسط معلوم نیست رجوی چرا اینقدر برای مردم عراق پیراهن چاک می دهد ودایه دل سوزتر از مادر شده و برای سرنگونی مالکی ثانیه شماری می کند. من خوب بیاد دارم که رجوی بارها تاکید داشت که ما در هر کشور که میهمان باشیم مطلقا در امور آن کشور دخالتی نمی کنیم ونباید بکنیم وبه قانون آن کشور گردن می نهیم.
حالا چه شده که رجوی مسئول سرنگونی مالکی شده است؟. آخر یکی نیست به این بدبخت فلک زده بگوید تو که در سوراخ موش رفته ای و خودت را مسئول سرنگونی رژیم می دانستی چه شد که خط عوض کردی واستراتژیت تغییر کرد؟. نکند راه تهران از بغداد می گذرد؟. آیا وظیفه ارتش ازادیبخش موهوم ابتدا ساقط کردن مالکی است وآزادی خلق قهرمان عراق وبعد خلق قهرمان ایران؟؟
درمعادله سیاسی عراق باند رجوی با عرض وطول دروغینی هم که برای خودش تبلیغ کند به حساب نمی آید و فقط در حد مگسی است که توی چای می افتد و چای را خراب می کند.
البته درد رجوی عراق نیست بلکه چون این مردک بحران زی است و خشونت در خون او می باشد می خواهد در این گیر و دار اسیران را بخود مشغول کند و دوباره تابلو بکشد و توهمات خودش را در اذهان اسیران لیبرتی که از همه جا بی خبرند فرو کند و چند ماهی آنها را سرگرم بحث های پوشالی خودش کند. البته از بس این مردک دروغ گفته و تابلو کشیده است که جز تمسخر اسیران لیبرتی چیزی عایدش نمی شود. این هم چند ماه دوران داغ انتخابات عراق که به پایان رسید؛ ببینیم حضرت رجوی بعد از این دیگر چه فیلی می خواهد هوا کند و به چه بهانۀ دیگری می خواهد اسیران خود را در عراق نگهدارد.
تحلیل رجوی این بود که نیمه سال تا عید ۹۲ بشار اسد و تا خرداد ۹۲ رژیم ایران سرنگون می شود. عراق که دیگر هیچ ودر پتانسیل انقلاب سوریه و ایران تعیین تکلیف می شود!!…
به رجوی باید گفت این هم که بگذشت ودوباره بور شدی, حالا ببنیم تابلوهایی که برای عراق ترسیم کرده ای چه سر انجامی پیدا خواهند کرد. اما بر حسب تجربه و اشراف به شیادی هایت می دانم که ساعت سین خودت فرا رسیده است و در این سال مردم عراق تو وآن دستگاه جنایتکارت را از عراق جارو خواهند کرد.
غفور فتاحیان