جدایی و ریزش مستمر اعضای تشکیلات رجوی در بعد از سرنگونی رژیم صدام، همچنان ادامه دارد. در قرارگاه اشرف و کمپ لیبرتی صدها تن از کادرهای تشکیلاتی در سطوح بالا و رده های پایین تر به دلایل گوناگون از مجاهدین خلق جدا شده اند. نزدیک به پانصد نفر از آنان به ایران و آغوش خانواده هایشان بازگشته و تعداد زیادی نیز بنابه تصمیم خود به کشورهای اروپایی رفته اند. هر چند جدایی اعضای مجاهدین به دلیل اعمال محدودیت های بازدارنده و حصارهای فیزیکی، ذهنی و روانی در تشکیلات رجوی به سادگی امکان پذیر نیست اما روزنه های پدید آمده پس از اشغال خاک عراق از سوی امریکا و هم پیمانانش و از دست دادن متحد استراتژیک مجاهدین یعنی رژیم بعثی، زمینه ای شد تا فضای رعب و وحشت حاکم بر مناسبات درون تشکیلاتی مجاهدین همچون دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی امکان بازتولید نیابد و کادرهای تشکیلاتی جرئت کنند که صدای اعتراض و تصمیم خود برای خروج از مناسبات فاشیستی مجاهدین را به گوش جهانیان برسانند. در این میان خانواده های افراد تحت سیطره تشکیلات رجوی در کمک به رهایی و فرار فرزندان و بستگانشان در طی ده سال اخیر نقش موثر و سازنده ای ایفاء کردند.
بعدها که بر اثر فشار حامیان اسرائیل در کنگره امریکا و لابی گری گروههای دست راستی در امریکا دولت اوباما مجبور شد مجاهدین را از لیست تروریستی پس از پانزده سال خارج کند اما مشخص بود که سیاستمداران میانه رو و دموکرات امریکایی هنوز به این گروه بشدت بدبین و از آن منزجر هستند. اطلاعیه وزارت امور خارجه امریکا در ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۲ مبنی بر خروج مجاهدین از لیست تروریستی حکایت روشنی از نگرانی مقامات امریکایی از فعایت های تروریستی و تبهکارانه مجاهدین خلق است:
” … حذف نام سازمان مجاهدین خلق به این معنی نیست که ما (دولت آمریکا) سابقه فعالیت های این گروه را از یاد بردهایم؛ فعالیتهایی که به کشتن شهروندان آمریکایی در ایران در دهه ۷۰ میلادی انجامید و هم حملهای که در داخل خاک آمریکا در سال ۱۹۹۲ توسط این گروه صورت گرفت؛ همچنین با توجه به بدرفتاریهایی که این سازمان با اعضای خود کرده است.”
نحوه نگرشهای رهبران این سازمان و “سبک سختگیرانه” زندگی اعضای این گروه در کمپ اشرف عراق، بارها مورد انتقاد فعالان سیاسی و ناظران مسائل ایران قرار گرفته تا جایی که سازمان عفو بین الملل مواردی از این رفتارها را مصداق شکنجه ارزیابی کرده است … ” سایت بی بی سی، شنبه ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۲ – ۰۸ مهر ۱۳۹۱
هر چند کشورهای عضو اتحادیه اروپا به دلایل و ملاحظات سیاسی و حقوقی فعالیت سیاسی مجاهدین را در شهرهای اروپایی تحمل می کنند اما این کشورها خیلی تمایل ندارند تا اعضای مجاهدین مستقر در کمپ لیبرتی درعراق را بپذیرند زیرا مقامات اروپایی نیز از دستگاه اعتقادی و دیدگاههای مذهبی بنیادگرایانه و ضد حقوق بشری تشکیلات رجوی بیزارند. در گزارش های متعددی که برخی از محققان و پژوهشگران فرقه های عقیدتی و سیاسی در اروپا منتشر کرده اند به این امر مشهود اذعان شده است.
پر واضح است که مجاهدین در چنین شرایط و فضایی در بن بست کامل گیر کرده اند. چالش های درونی و بیرونی تشکیلات رجوی فزاینده و ناگزیر است. بحران درون تشکیلاتی فرقه رجوی را زمین گیر کرده است و زمینه ی اضمحلال و از هم گسیختکی کامل آن را فراهم می کند.
رهبرعقیدتی مجاهدین بیش از ده سال است که در مخفیگاه خود بسر می برد. مریم رجوی سعی دارد تا نقش یک لیدر حامی دموکراسی و آزادی را بازی کند اما افکار عمومی فراموش نکرده است که چگونه به بهانه چند روز بازداشت او و ۱۶۵ تن از کادرهای رده بالای مجاهدین از سوی پلیس ضد تروریست فرانسه، در ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ ـ دستور خودسوزی اعضا و نیروهای مجاهدین صادر گردید.
” … ده تن از وابستگان سازمان مجاهدین خلق، در اعتراض به دستگیری مریم رجوی و جمعی از همراهان وی، دست به خودسوزی علنی زدند! نتیجه، مرگ ۳ تن به نامهای علی ملک، مرضیه باباخانی، ندا حسنی و سوختگیهای شدید بقیه بود. تصور رهبری سازمان این بود که این اقدامِ وحشتناک باعث تأثیرگذاری روی افکار عمومی در اروپا و آمریکا و… خواهد شد و دولت فرانسه را به تجدیدنظر وادار خواهد ساخت. یکی از سران سازمان در سایت «ایران لیبرتی» اعلام نمود:
صدها نفر خود را در لیست خودسوزی قرار داده و اگر دولت فرانسه به توطئههای مشترکش با رژیم… پایان ندهد، مصمماند که خود را به آتش بکشند.
بنا به نقل روزنامه «پاریسین»، قبل و بعد از خودسوزی، از سوی عناصر مجاهدین با تلفن همراه چند خبرنگار تماس گرفته شد و سخنگوی روابط خارجی «شورای ملی مقاومت» (محمد سیدالمحدثین) هم نام شخص خودسوزی کننده را اعلام کرده است. برخی از جداشدگان سازمان در عراق نیز قراین و شواهدی ارائه کردهاند که حاکی است: پس از دستگیری مریم رجوی و نزدیکانش در پاریس، بنا به تکلیف مسئولان و فرماندهان سازمان در «قرارگاه اشرف» در عراق ـ که تحت کنترل نیروهای نظامی آمریکا قرار دارند ـ هر عضو یا نیرو تقاضای «داوطلبانه»ی خودسوزی را کتباً نوشته و به دست فرماندهان خود داده است.
زمانی که این اقدام نتیجة معکوس داد و برخلاف پیشبینی و گمان رهبران گروه، افکار عمومی و مردم اروپا و دیگر کشورها واکنش منفی نشان دادند و موجی از انزجار و تنفر و تعجب برانگیخته شد، سازمان و رهبر آن مدعی شدند که این حرکتها به صورت خودجوش و خود به خودی صورت گرفته و اعضای آنها با دستور تشکیلاتی دست به خودسوزی نزدهاند.
پیامدها و نتایج استراتژی ترور و خط مشی مسلحانه تشکیلات رجوی جز به ایزولاسیون کامل مجاهدین در زمانه ای که بسر می بریم، نینجامیده است. رهبری و سران مجاهدین در برزخ بسر می برند. دنیای تاریک و سیاه فرقه رجوی برای نسل جوان جامعه ایرانی و افکار عمومی جهانی مشمئز کننده است.
آرش رضایی