رسانه های این گروه سوپر ارتجاعی، بازهم دعوایی بر سر هیچ براه انداخته وخواستند که طبق روال همیشگی خود، طوفانی درسطح آب یک فنجان براه اندازند!
متن خبر درج شده در وبسایت رسمی این گروه چنین است:
" وحشت رژیم از ادامه اعتصاب بازاریان ".
ودرادامه با بزرگ نمایی های دائمی خود چنین آورده شده است:
" بازارهای بیش از 10 شهر کشور در اعتصاب است. اعتصاب علیه اخاذیهای سنگین مالیاتی که توسط دولت آخوند روحانی بر بازاریان اعمال می شود… نتیجه این که رژیم زهرخورده در موضع ضعف است و رمز موفقیت در این کارزار و مقابله با فشارها و اخاذیهای مالیاتی، همبستگی بازاریان و ادامه اعتصاب تا لغو این مالیاتهای ظالمانه می باشد».
لازم به توضیح است که اینجانب اطلاعی از منصفانه یا غیر منصفانه بودن میزان مالیات های تعیین شده ی فعلی نداشته اما معتقدم که اگر اجحافی درحق تجار محترم ویا دولت انجام گرفته، این اجحافات میتواند طی مذاکرات معقول وکارشناسانه حل شود اما چون درداخل کشور زندگی میکنم، میدانم که افرادی با درآمدهای ماهیانه ی درحد بالای 4میلیون تومان درایران، آدم های نسبتا مرفهی شناخته میشوند که میتوانند قسمتی ازاین درآمد مازاد بر هزینه های خود را بصورت مالیات به دولت پرداخت کنند و بدانند که خریدن اتومبیل های " پورشه" و…، جزء ملزومات زندگی بشر ایرانی نیست! واین کار نه تنها عیب وایرادی ندارد، بلکه در سطح بالاتر، درحکم گرفتن خون غلیظ ومضری است توسط حجامت و… انجام میگیرد و زندگی وطراوت را به دیگر اندام های جامعه بازگردانده وآنرا را بسوی برقراری رفاه، آسایش و عدالت اجتماعی سوق میدهد.
ازحدود یک قرن پیش هم بر علمای علم اقتصاد وجامعه شناسی ایران روشن بوده که به یمن درآمدهای بادآورده ی نفت، ایران جزو کشورهایی بوده که نتوانسته ازسیستم درست مالیاتی استفاده کرده وامور جاری کشور را با این مبالغ ماخوذه اداره کند ودرعوض درآمدهای نفتی را بعنوان یک ذخیره ی استراتژیک، صرف زیر ساخت های کشور کرده و آنرا ازوابستگی صنعتی واقتصادی به دیگران رها سازد که متاسفانه بدلایل متعدد معلوم ونامعلوم این مهم انجام نگرفت وما اسیر درآمدهای نفتی وبرده ی نوسانات اقتصادی- سیاسی آن شدیم.
این هموطنان فرقوی ما فراموش کرده اند که روزولت (رئیس جمهورآمریکا در حوالی جنگ جهانی دوم) حتی درمواردی 90% سود تجار وکارفرمایان را بعنوان مالیات اخذ میکرد واتفاقا بیشترین رونق اقتصادی آمریکا دراین زمان والبته بهمراه دیگر پارامترهای دخیل، اتفاق افتاد. بعدها با روی کار آمدن آیزنهاورها و…، مالیات ثروتمندان روبه کاهش گذاشت و سیر قهقرایی اقتصادی آمریکا ازهمان دهه ی 1970 آغاز روبه تزایدی یافت که کماکان ادامه داشته و به تاکید کارشناسان برجسته ی جهانی، میرود که تا ده سال دیگر، مقام اولی آمریکا دراقتصاد جهان را ازبین ببرد!
درهر صورت، من ازاین برخوردهای سطحی مافیای رجوی با این نتیجه رسیده ام که این جریان مخوف، برای استمرار زندگی بی افتخار خود ومشغول تر کردن ذهن اسرای لیبرتی و…، به هر وسیله ای دست میزند وبه تنها چیزی که اهمیت نمیدهد، روشنتر کردن ذهن عامه است که این امر میرساند که خود را گروهی جدا از خلق حساب کرده و مترصد انجام مانورها برکارهای سازمان های سیا وموساد است وظیفه و رسالتی درارتقاء آگاهی مردم برای خود قایل نبوده وبلکه درجهت عکس آن حرکت میکند!
صابر