سخت شدن کار رجوی با حذف دو حامی جدیش در پارلمان اروپا

ظاهراً در دور جدید انتخابات پارلمان اروپا، سازمان مجاهدین (فرقه رجوی) دو تن از حامیان سرسخت خود در پارلمان اروپا یعنی استراون استیونسون از انگلیس و الجو ویدال کوادراس از اسپانیا را از دست داده است. همانطور که از این عکس ملاحظه می‌شود این دو از جایگاه ویژه‌ای در برگزاری برنامه‌های سیاسی-تبلیغی رجوی برخوردار بودند. این دو علاوه بر داشتن سِمَت‌های پارلمانی که بخصوص در رابطه با عراق داشتند به لحاظ پیش بردن خطوط سازمان کاملاً همسو بودند. اگر به آخرین سخنان استراون استیونسون توجه شود دیگر فرقی بین حرف‌های او و اعضای مجاهدین (فرقه رجوی) نمی‌توان یافت. چرا که او دیگر پا را از بحث‌های سیاسی هم فراتر گذاشته و معرفی خود به عنوان یک اشرفی را بارها تکرار کرده است.

البته این که چنین فردی داوطلبانه در انتخابات شرکت نکرده جای سوال دارد و مسلما برخلاف میل رجوی بوده است. ولی به هر حال سرمایه انبوهی که رجوی  برای آنها صرف کرده بود به هدر رفت. رجوی با این که می‌داند انتخابات هر چند سال به چند سال انجام می‌گیرد و این افراد ممکن است دور بعدی انتخابات حذف شوند پس چرا روی آن ها اینقدر سرمایه‌گذاری می‌کند. واقعیت این است که کار سیاسی خارج کشور برای رجوی از نان شب هم واجب تر است، حاضر است هر بهایی را در ازای آن بپردازد نه تنها مالی بلکه جانی و حیثیتی. اهمیتی برایش ندارد که این فرد در دور بعدی انتخابات به مجلس راه یابد یا نیابد. بسیاری از حامیان سازمان مجاهدین (فرقه رجوی) از پارلمان های داخلی کشورها هستند و با این که جنبه فصلی دارند و دوره به دوره عوض می‌شوند ولی کارش را با آنها پیش می‌برد و هزینه‌اش را می‌پردازد. سیاست لجوجانه رجوی با این که سی و سه سال از آن گذشته همچنان کوتاه مدت است و بنابراین حمایت 4-5ساله نماینده پارلمان که سهل است، از حمایت عابر پیاده توی خیابان هم نمی‌گذرد.

تجربه سیاستمداران آمریکایی یا اروپایی بارها به اثبات رسانده است که این افراد صرفا منافع شخصی و حزبی خود را در نظر می‌گیرند و براساس آن تنظیم رابطه می‌کنند. گاها ژست‌های حقوق بشری و چپ برایشان کاربرد زیادی دارد. آنها به سابقه گروه‌ها و روابط داخلی آنها زیاد بها نمی‌دهند و بیشتر حال را می‌بینند. بسیاری از سیاستمداران در این سالها تا زمانی که در سایه بوده و حسرت قدرت را داشتند هوادار پروپا قرص سازمان بودند ولی به محض اینکه به قدرت می‌رسیدند پشت سرشان هم که نگاه نمی‌کردند هیچ حتی یک لگد هم نثار می‌نمودند.

برای همین می‌بینیم در آمریکا علیرغم حمایتهای مستمری که از جانب مقامات سابق و یا ارگان های غیرحاکم درباره حفاظت از ساکنان لیبرتی و انتقال به کشور ثالث می‌زنند و دولت آمریکا را متهم به بی‌مسئولیتی و پشت‌پازدن به تعهدات قبلیش می‌کنند، هنوز هم دولت آمریکا رسما اقدامی جدی در این راستا انجام نداده است. چرا که آن را مخالف منافع ملی خود می‌داند.

این سبک کار ظاهراً یک بازی هماهنگ شده از جانب قدرتهای حاکم است که برای کم نیاوردن و جلوی اذهان عمومی پاسخگو شدن بخش غیر رسمی خود را صددرصد حامی جلوه می‌دهند تا دست خودشان باز باشد هر کاری خواستند بکنند. بگذریم که دلارهای هزینه شده سازمان (فرقه رجوی) برای جابجایی و اقامت سیاستمداران و حتی دستمزد سخنرانی و غیره نیز سر به میلیونها دلار می‌کشد. و در بسیاری از نشریات آمریکایی و اروپایی منعکس شده و موضوع مخفی نیست و ظاهرا امری عادی تلقی می‌شود.

بدیهی است که از این طیف آدمها هم تعداد انگشت شماری مرزهای پروتکلی تعیین شده را رد کنند و زیادی خود را به سازمان (فرقه رجوی) نزدیک کنند. که استراون استیونسون و الجو ویدال کوادراس از جمله این افراد بودند.

این دو مسلما بعدا به عنوان مشاور، نگارنده بیانیه، خود همچون کارمند سازمانی عمل خواهند کرد و در شناسایی افراد مناسب دخیل خواهند بود، ولی دیگر خود مستقیما نقشی نخواهند داشت.

موضوع بعدی ناشی از پیچیدگی شرایط سیاسی پیش‌آمده در داخل کشورهاست. بدین معنی که انتخابات اخیر پارلمان اروپا نشان داد احزاب راست افراطی قدرت زیادی پیدا کرده‌اند. اگرچه در مورد مسائل داخل اروپا حرفهای این احزاب نزدیک به هم است لزوما نشاندهنده این نیستند که حامی فرقه رجوی خواهند بود یا نه. باید این را در موضعگیریهایشان به تدریج متوجه شد. ولی از آنجا که اساسا با مقوله‌ی مهاجران خارجی و پناهندگی ضدیت شدیدی دارند، علی‌القاعده روی انتقال ساکنان لیبرتی به اروپا حتما موضع سختگیرانه‌تری خواهند داشت و کار رجوی را در این رابطه سخت‌تر خواهند کرد. یعنی در مجموع کار از طریق پارلمان اروپا نسبت به گذشته مقداری سخت‌تر خواهد شد.

در نهایت این که شاید مراسم ویلپنت که تبلیغ زیادی فرقه رجوی برای آن می‌کند و برگزاری آن حدود یکماه دیگر است، می‌تواند شاخصی باشد که رجوی در کار جذب سیاستمداران چقدر توانسته موفق باشد و آیا قادر است از نفرات جدید پارلمان اروپا هم در این مراسم استفاده کند یا نه. چرا که زمان برای کاربرد دلار از یک طرف و تهاجم فکری‌تصویری روی آنها، زمان بیشتری می‌خواهد و از طرفی برگزاری کیفی این مراسم برای رجوی حیثیتی است.

جمیل بصام

خروج از نسخه موبایل