سخن روز (یا همان سرمقاله- یادداشت سردبیری) وبسایت اصلی باند رجوی عنوان " بی قراری + آه و ناله = ذلت " یافته و در ادامه ی این نوشته که گهی به میخ، و گهی برنعل کوبیده شده، ازجمله میخوانیم:
" سردمداران رژیم از باندهای مختلف ضمن آن که برای رسیدن به توافق نهایی و امضای توافقنامه بسیار بی تابی از خود نشان می دهند، اما امید زیادی به این که تا ضرب الاجل 29تیر ماه این مذاکرات فیصله پیدا کند، ندارند و آن را علناً هم ابراز می کنند… این در حالی است که جامعه بین المللی، آژانس و 5+1، بر اساس تجارب چندساله یی که با رژیم دارند، به شدت نسبت به رژیم بدگمانند. زیرا هیچ کس شکی ندارد که رژیم سالها به دنبال دستیابی به بمب اتمی بوده و بسیاری از کارشناسان بین المللی می گویند که اگر مجاهدین و مقاومت ایران پرده از روی پروژه مخفی اتمی رژیم بر نمی داشتند و طی سالهای بعد قدم به قدم و طرح به طرح، جوانب مختلف این پروژه عریض و طویل را افشا نمی کردند و در برابر انظار جهانیان قرار نمی دادند، مدتها بود که خطرناکترین سلاح جهان به دست خطرناکترین رژیم جهان افتاده بود و در آن صورت خطر بزرگی که کل دنیا را تهدید می کند، صورت واقعی به خودش می گرفت… حالا در نظر بگیرید که کسی از یک طرف به چیزی مشتاق است و عاشقانه صبح تا شب از آن حرف می زند و از طرفی مرتباً به خاطر این که برای رسیدن به آن چیز باید از بسیاری از خواستها و نیاتش و منافعش بگذرد ناله می کند. آیا معنی ترکیب این دو واقعیت تن دادن به ذلت نیست. مثل داروی تلخی که یک بیمار مجبور است به خاطر زنده ماندن بخورد، اما مرتباً از تلخی آن ناله می کند. در این جا البته آن داروی تلخ همان زهر تلخ است که رژیم مجبور شده به سرکشیدن آن تن بدهد. حالا می توان این وضعیت را در همان فرمولی که در عنوان این مطلب دیده می شود خلاصه کرد. بی قراری + آه و ناله = ذلت ".
درجواب این سفسطه بازی ها ومخصوصا هدف مهم آن که برای سرگرم نگهداشتن اسرای کمپ لیبرتی وامیدوار ساختن آنها برای تحمل فشارهای اسارت نوشته شده و عموما مصرف درون تشکیلاتی دارد باید گفت که مذاکرات جاری بین ایران وقدرت های بزرگ، مذاکرات بسیار جدی وسخت بوده وطبیعی است که حکومتگران ایران مثل اکثریت مردم، برای تحقق این موضوع که به جهانیان نشان داده شود که ما قصد تولید سلاح اتمی نداشته وطمعی به خاک ومال مردم دیگر کشورها نداریم،مسلم وطبیعی است که بی تابی هایی میتواند وجود داشته باشد وچرا؟
شرکت مجدانه دراین مذاکرات بمعنای اعلام موضع رسمی جمهوری اسلامی به جهانیان بوده و جلوگیری از ادامه ی ارائه ی یک چهره ی زشت از ایران به افکار عمومی جهان است. این مذاکرات درخدمت آگاهی افکار عمومی جهان و درراستای جلب حمایت معنوی انسان های صلح دوست، ترقیخواه وشرافتمند بوده و وزنه ی جمهوری اسلامی ومردم ایران را در دید آنان سنگین تر نموده ودربین دشمنان بالفعل وبالقوه ی مردم ایران تفرقه میاندازد که ماحصل آن تقویت منافع ملی ماست وکاریست ستودنی و عقلانی و در حکم اتمام حجت به دیگرانی است که به بهانه ی سلاح ناداشته ی اتمی ایران، بر طبل و شیپور خود ندمیده و در میان گرد وخاکی که بپا میکنند، نتوانند با فریب مردم خودتضادهای جوامع خویشتن را مخفی نگه دارند!
قدرت های بزرگ هرچقدر نتوانند درباره ی مسائل اتمی ما جنجال بیاندازند، بهمان اندازه مجبور به جوابگویی به مردم خویش بوده ودرنتیجه نخواهند توانست با دشمن تراشی ها مانع زندگی وتوسعه ی همه جانبه ی ما باشند و درضمن محکوم به رسیدگی به اوضاع مردم فرودست خود خواهند شد.
بعبارت ساده تر، ما با این مذاکرات هم به کشور خود وهم به اکثریت مردم کشورهای آمریکا واروپا خدمت میکنیم وطبیعی است که برای تحقق این وظیفه ی بسیار سنگین ملی- بین المللی که بعهده گرفته ایم ودرصدد انجام کاری هستیم کارستان، بی تابی هم که بکنیم،بفرض اینکه این " بی قراری" واقعا وجود داشته باشد، بمعنی واکنش کاملا طبیعی دربرابر این کار بزرگ، محسوب میشود!
ثانیا، یکصد میلیارد دلار پول بی زبان ما طی چندین عملیات گردنه گیری از طرف دولت آمریکا وشرکا به گروگان گرفته شده است! آیا ما این حق را نداریم که باتمام قدرت دیپلماتیک خود ونهایت استفاده از توازن جهانی نیرو، این پول کلان وحلال خود را به خزانه ی خود بازگردانیم؟ پولی که دردهای بزرگی از کشورمان را حل میکند و مسلما برای بدست آوردن آن میتوان وباید بی قراری کرد ودراینجا ما هیچگونه ذلت وسرافکندگی احساس نمیکنیم! حتی در گروگانگیری های عادی وبسیار کم اهمیت تر از این، مگر دیگران متوسل به مذاکره نشده ودادوستدهای معمول را بکار نمیبرند؟ دیگر اینکه ادعا شده که آژانس بین المللی نسبت به نیات وحرکات هسته ای جمهوری اسلامی مشکوک بوده وچه بسا که اگر افشاگری های مجاهدین نبود، ایران به بمب اتمی میرسید و…
درمورد این دروغگویی تنها میتوان گفت که مگر اربابان اسرائیلی شما که دارای 300 کلاهک هسته ای هستند وحکومتی میباشند که با اشغال وتجاوز تشکیل یافته اند، پس چرا زبان به اعتراض نمی گشایید؟؟ آیا این کلاهک های اسرائیل متضمن حفظ صلح جهانی است یا وسیله ایست برای پس ندادن اراضی اشغال شده ی فلسطینی ها؟
به آژانس هم که میرسیم گزارش های آن درمورد عملکرد هسته ا ی ایران را بسیار مثبت تر و صلح آمیز تر از اکثریت کشورهای جهان است وشما چرا از کلاهک های پاکستان که ساختار نامناسبی داشته وهر آن آرایش قوا درآنجا میتواند که این سلاح های خطرناک را درخدمت تکفیری ها وسلفی های مشابه شما قراردهد، شما رادلواپس وبیقرار نمیکند؟
در جواب به پاراگراف آخر نوشته ی شما براحتی میتوان گفت که مذاکراتی اینچنین سخت، همواره با فرازونشیب هایی همراه است وما امیدواریم که مسئله بنفع مردم تمامی جهان فیصله یابد.
بدین ترتیب ملاحظه میشود که این خود شما هستید که با ملاحظه ی گام به گام موفقیت های ایران درمذاکرات بین المللی دچار بیقراری شده و بطور دم افزونی به " ذلت" ورزالت کشیده می شوید!
حمید