تکرار سناریوی رفتن به عراق و امضای قرارداد صلح صوری با صدام برای مشروعیت دادن به حضور در کنار قاتل ملت ایران اکنون توسط مریم رجوی در ملاقات و قرارداد با احمد جربا سرکرده تروریست های تکفیری در سوریه صورت می گیرد.
فرقه تروریستی مجاهدین با توجه به عملکردشان همیشه مجبور به ورود به انتخابی اجتناب نا پذیر – بد و بدتر بوده اند. در دهه 60 رجوی در فرانسه معامله شد و فرانسه در مقابل آزادی گروگانهایش در لبنان توسط ایران او را اخراج کرد. رجوی هم در این کره خاکی تنها دشمنی که در حال جنگ با ایران وجود داشت را پیدا کرد و با معامله و فروختن خود و تمامی اصول سازمانی و بالاتر از آن مملکت و ایران، تمامی شرایط صدام را پذیرفت و در مقابل دریافت امکانات و زمین و… در عراق در کنار ارتش بعث وارد جنگ با ملت ایران شد بیش از دو دهه این استراتژی تنها راندمانی که برای رجوی داشت این بود که فرقه مجاهدین تنفر بی حد ملت ایران را برای خود خرید و در نهایت بعد از سقوط ولی نعمت آنها (صدام)به نجاست خواری امپریالیزم روی آوردند و در ادامه به اسیرانی مفلوک در زندان لیبرتی تبدیل شده و دربن بست کامل مجبور به فرار رهبری فرقه به دامان امپریالیزم شده در این استراتژی و گذشت زمان دو دهه، هیچ کدام از تصورات نظامی و سیاسی در وصل به صدام محقق نشد و شرایط به گونه ای دیگر برای رجوی ها رقم خورد.
اکنون در فاز نقل مکان و مهاجرت تروریستی دیگر با عقد قرار داد مریم با احمد جربا روی یک راه حل و تاکتیک مرده دیگری شرط بندی کرده و شانس خود را آزمایش و تست می کنند.
جالب این است که تروریست هایی که با سردادن الله اکبر در میادین شهرهای سوریه و سایر کشورها مسلمانان را سر می برند و یا بنزین ریخته و آتش می زنند و زنده زنده آدم می سوزانند بعد از ملاقات با سران فرقه اکنون اعلام انزجار و تنفر می کنند و می گویند ما نمی دانستیم اینها همان مجاهدین هستند و آنها ما را گول زدند.
ببینید که مجاهدین چه هستند و چه کرده اند که این گونه تروریست ها هم حاضر نیستند در کنار آنها قرار بگیرند!!!