اخیراً مریم قجر مصاحبه داشته با اریک شان، خبرنگار شبکه فاکس نیوز. بگذریم از ماهیت این شبکه آمریکایى. آنچه قابل تأمل است، افاضات و حقه و دروغهایى است که مریم قجر به خورد خبرنگار و ببیندگان این شبکه داده است که سرتاسر صحبت هایش عارى از واقعیت و منحرف کردن افکار عمومى از روى جنایات خود و شوهر مفقود شده اش در حق اسیران لیبرتى است و بجاى اینکه به اصل مطلب بپردازد که حفظ جان ساکنان لیبرتى در این آشفته بازار عراق در اولویت باشد، صحبتهاى حاشیه اى و کاملاً عارى از واقعیت داشته که با تأملى بر برخى از نکات آن خواننده را در معرض قضاوت منصفانه قرار میدهم و اینکه چگونه این خانم با دروغهاى شاخدار، میخواهد افکار عمومى را فریب دهد.
از همین حقه و نیرنگ، میشود حدس زد که چگونه افراد در بند تشکیلاتش در حصار ایدئولوژیکى و یاوه هاى پوچ احاطه کرده و مغزشوئى میکنند.
مریم رجوى:
نگارنده:
راستى باید از این عنصر پلید و شیطانى پرسید، آیا ارزشهاى انسانى و پیشرفته جامعه بشرى که تو و شوهرت دنبال آن هستید، همان ارزشهایى است که در حق نفرات خودتان روا داشته اید و افراد را شکنجه و سر به نیست میکردید و آنها را تا حد حیوان زبان بسته تنزل میدادید یا آن همه محدودیت و تفتیش عقاید که کسى جرأت نداشت حتى با بچه و عزیز خانواده خودش صحبتى داشته باشد، نکند میخواهى تمام افراد جامعه بشرى را رباتیزه کنى و فقط کنترلرشان دست تو و شوهرت باشد که هر شکل خواستى کلیک کنى و بقول خودت افراد مثل موم باشند تو دستت که هر طور خواستى شکل بدهید.
البته تجربه سازمان در مواردى که بیان کردم، خیلى زیاد است. بیشتر از آنکه در فکر کسى بگنجد.
در اینجا، اشاره به صلح و دوستى میان ملل جهان کردید و خودت و شوهرت را منادیان صلح و ثبات در منطقه و جهان میدانید!
در جواب باید گفت، اى تف به این روزگار که جاى ظالم و مظلوم عوض شده است. اگر شما منادى صلح و ثبات هستید، پس باید دستهاى چنگیزخان مغول را فشرد، چرا که جنایات شما در برابر جنایات او(با تناسب به جغرافیا و نیروى تحت امرش) کوه در برابر کاه است. لطفاً نمی توانید با این حیله گرى دامن خود را پاک کنید و خود و سازمانت را فرشته نجات بشریت در اذهان جا بدهید. شما فقط می توانید با دلارهاى باد آورده، چندین نفر پیر و پاتال حاشیه اى بخرید و چند صباحى آنها را خرج پست فطرتى خود و سازمانت کنید.
مریم:
شما می دانید الآن منطقه و کل دنیا با خطر بنیادگرایی دست و پنجه نرم می کند و هر روز این خطر افزایش پیدا می کند. پاسخ آن هم یک پاسخ فرهنگی است. مقاومت ایران، آنتی تز فرهنگی این دیکتاتوری مذهبی و بنیادگرایی است.
نگارنده:
قسمت اول افاضاتتون را کاملاً درست میفرمائید که منطقه را بنیاد گرایى ربوده است و چه انسانهاى بى گناهى به دست این جانیان، به فجیع ترین صورت کشته نشدند؟ اما باید جواب بدهید که چه کسى حامى این همه کشتار بوده و از تروریستها حمایت کرده و در تأمین منابع آنها نقش فعالى داشته و در فتنه گرى مذهبى و جنگ طایفه اى در عراق و سوریه با حمایت علنى از تروریستهاى جانى که نوامیس مردم و جان انسانها برایشان مثل آب خوردن راحت است، پیشتاز بوده است.
خانم رجوى، مثل اینکه فراموش کرده اید، علناً از تروریستهاى داعش در عراق حمایت میکنید و آنها را انقلابیون مردمى میخوانید!
در قاموس شما، قتل عام انسانهاى بى گناه به فجیع ترین شکل آن اگر در راستاى منافع حقیر شما باشد، عین حقوق بشر است و تا نهایت توان تان آنان را حمایت و آن را دامن میزنید.
فراموش نکنید که تروریستها در سوریه و عراق که به جان مردم به خصوص اقلیت هاى مذهبى افتاده و قتل و عام راه مى اندازند را ارتش آزادیبخش و انقلابیون خطاب کرده و سران جنایت کار آنان را مهمان سفره رنگین خود میکردید و چه جانیان فرارى که تا مفرغ دست در خون مردم بیگناه عراق و سوریه، داشتند در خدمت تان حاضر شده و به ثناگویى از آنان می پرداختید.
بدانید که زمانه فریب و ریاى شما هم بسر آمده و دیگر نمیتوانید با دروغ و نیرنگ، کسى را فریب دهید و دست و پا زدن تان قبل از مرگ، چاره ساز نخواهد بود و شما باید جوابگوى جنایات تان باشید.
عبدالکریم ابراهیمی
