ریشه کنی بنیادگرایی در ایران دستاورد مجاهدین یا خیانت و جنایت درحق چند نسل

جوابیه به مهدی ابریشمچی: ریشه کنی بنیادگرایی در ایران دستاورد مجاهدین یا خیانت و جنایت درحق چند نسل و خانواده های آنها و سایر جنایات؟!
وقتی مصاحبه مهدی ابریشم چی بمناسبت سالگرد50 سالگی سازمان مجاهدین قدیم و فرقه مخرب و وحشتناک جدید راخواندم این جوابیه نا کافی را  برای وی تنظیم کردم.
آقای ابریشم چی در مصاحبه گفتید:"سازمان اسلام انقلابی واسلام صلح و اسلام دوستی و محبت و اسلام آزادی ودموکراسی و اسلام بردباری واسلام مبارزه با فقر و بی عدالتی را معرفی کرده است وگفتیدتولد سازمانی… که از بدو پا گذاشتن به حیات مبارکش در تاریخ مردم ایران تا امروز، منشأ خیرات و برکات در تمامی زمینه‌ها برای مردم ایران بوده و امروز هم می‌بینیم که نقش آن و عملکردش و شعاع اثرش تنها محدود به کشور ما نیست.از این که اینجا و این نقطه هستیم و به یمن راهبری پاکباز و ذی‌صلاحی که اسلام انقلابی را گام به گام، در مسیر حق و درست پیش برده و در آستانه پیروزی هستیم ".
واقعا باید خیلی انسان در برابر این کلمات و جملات که مطرح کردی ازخود خویشتن داری وصبوری نشان بدهد اما یک جمله را اول می گویم واقعا حالت تهوع گرفتم ازاین جملات که به سازمان همان فرقه مخرب نسبت دادید.
این سازمان را که مسعود رجوی رهبری آن است، درپروسه تبدیل به یک فرقه مخرب وجنایتکاروخائن به میهن ومردم واعضاء خودش کرد،دقیقا این آزادی کشی وخیانت به اعتماد چند نسل و مردم و میهن و جنایت، از رهبری کثیف ونه پاکباز مسعود رجوی است این رهبری واقعا همه مفاهیم را وارونه کرده است، برای نمونه:
رهبری مسعود رجوی مناسبات سازمان را به اختناق وبی اعتمادی مطلق و آزادی کشی وستم بویژه در مورد زنان کرده است.
در این فرقه ازدواج و مادر شدن که حق طبیعی هر انسانی است ممنوع است.
دراین فرقه ارتباطات خانوادگی والدین،خواهر،برادر و زن و شوهر وتماس تلفنی،مکاتبات،اینترنت و استفاده از رسانه های عمومی و همگانی ممنوع است.
بطور سیستماتیک و از فرقه مجاهدین دستور خودسوزی داده شد و چند نفر سوختند، سوزانده شدند و چندین تن به ضایعات شدید سوختگی دچار شدند.
رجوی در جامعه بدون طبقه و توحیدی خود افراد را مجبور می کرد و میکند در شرایط فشار روحی و جسمی و یا القائات ایدئولوژیک از روابط و تمایلات جنسی خود بگویند و یا به گناهان جنسی ناکرده خود اعتراف کنند و همه اینها در انظار عمومی به عنوان سند و جلوی دوربین ضبط شود، که بعدها به عنوان گروکشی علیه افراد استفاده شود.
ایجاد تنفر و نفرت و دشمنی بین اعضاء ازطریق جاسوس پروری وترویج هتاکی و فحش و ناسازگویی بین اعضاء بطور برنامه ریزی شده وسیستماتیک بطوریکه رفتارهای مجاهدین با اعضای در “نشست دیگ” در سازمان چه اتفاقی می افتد، فردی را در دیگ بزرگی می گذارند و دیگر افراد بر سر آن ریخته و هرگونه توهین، فحاشی رکیک، تحقیر و حتی آب دهان انداختن و ضرب و شتم انجام دهند و ساعت ها او را تحت این فشار روانی قرار دهند تا او از امیال، رؤیاها و خواب هایش در نشست های هزار نفری سخن بگوید.
جدا کردن کودکان از والدین و رها کردن در یتیم خانه های اروپا و یا تحویل دادن به سایر هواداران.
طلاق اجباری زنان و مردان.
معاشقه اجباری زنان با رهبر فرقه مسعود رجوی.
کنترل مخرب ذهن و مغزشویی سیستماتیک وتفکیک جنسیتی درمناسبات و روابط فرقه بدستور رجوی.
درست کردن زندان در سازمان وزندانی کردن و شکنجه معترضان و منتقدان فرقه از اعمال غیر انسانی رجوی، می توان به صدها نفر زندانی در اشرف اشاره کرد و فقط در پروژه “رفع ابهام” نزدیک به ۷۰۰ نفر را به زندان بردند.هدف رجوی تحقیر این افراد بخاطر از بین بردن هرگونه نطفه های مخالفت با خودش بوده است.
تولید شکنجه گر در فرقه با مجاهدین،زندان درست کردن و تبدیل مبارز به “زندانبان” و “شکنجه گر” خیانت به اعتماد چند نسل ومردم است و جان ۳۰۰۰ نفر گروگانهای لیبرتی هم اکنون در عراق در خطر است و حالا شعار می دهند که «هزار اشرف می سازیم». که اگر این کاره بودید قبل از اینکه اشرف را از دست می دادید لااقل یکی می ساختید و چرا این همه هزینه برای اشرف دادید!؟
مجبور کردن اعضاء به خودکشی در اثر ستم و فشارهای وحشتناک فرقه.
به کشته دادن اعضاء به دستور رهبری مسعود رجوی.
جاسوسی برای دولت صدام حسین و بعثی ها و خیانت به کشور و ملت.
به کشته دادن سربازان میهن درتهاجمات مرزی در زمان صدام حسین.
این موارد در هیچ سیستم و رژیمی بعنوان ارزش پذیرفته نیست و با حقوق بشر درتعارض است. و اینها اعمالی است که مسعود رجوی نسبت به آن آگاه است. و به همین دلیل این رفتار خود را تکذیب و انکار می کنند.
زهرا سادات میرباقری