ین مطلب خنده دار ناخوش آیند ودرعین حال واقعی را خودم پنجشنبه شب از اخبار30/20 شبکه دو رسانه ملی شنیدم ومتعاقب آن درگوگل جستجو کردم وعینا خواندم. ازمخاطبانم دعوت می کنم لطفا شما هم بقرار زیر بخوانید تا خاطره ای دراین خصوص به عرض برسانم.
بر اساس این گزارش، سالهای قبل هم اعضای گروه مجاهدین مستقر در اروپا و آمریکا براساس دستور سرکردگان این گروه که گفته بودند هزینه های خود را باید شخصا تامین کنید، اقدام به سرقت از فروشگاههای مختلف موادغذایی می کردند که تعدادی از آنها دستگیر شدند.
آبان ماه 1373 بود که قرارشد بمناسبت استقبال ازیک مهمان که خواننده مرضیه بود درپایگاهی واقع درسولنا سنتروم استکهلم سوئد جشنی مفصل با پذیرایی شام داشته باشیم که دراین خصوص مسول پایگاه خانم حشمت سریری با تقسیم کاراعضای سابق ارتش آزادیبخش ومالیکاران جدید را مسئول کرد که هریک سهمی دربرپایی جشن فوق الذکرداشته باشیم.دراین تقسیم کارهریک سراغ کاری رفتند ومسولیت من تامین سبدهای گل جورواجوربود که البته خیلی هم مهم وحساس قلمداد شد و توجیه شدم که با توجه به ظرافتی که دارم مسولیتم را به نحواحسن به انجام برسانم.
درپاسخ من که هاج و واج مانده بودم که این خواهر شورای رهبری چه میگوید ازایشان پرسیدم عراق را نمی دانم ولیکن مگر در اینجا سوئد گل مجانی هم میدهند خب معلوم است گل را باید ازگل فروشی خریداری کرد ومن هم به سفارش شما چنین کردم.!
خانم شورای رهبری که دید بنده جدیدالورود به اروپا هستم وبی خبراز……… دستورداد به اتفاق قدیر(ازهواداران قدیمی مقیم سوئد) زودی گلهای خریداری شده را پس بدهم وهمچنین یاد بگیرم که گلها را کجا و چگونه باید تهیه کنم! به اتفاق قدیردستور را اجرا کردیم وگلها را پس دادیم وبرای تهیه گل به گورستان نزدیک به پایگاه خود واقع درسولنا سنتروم رفتیم. بازنفهمیدم که چرا درشب تاریک به گورستان رفتیم که آقا قدیرکه متوجه وضعیت سوال برانگیزمن شده بود روبه من گفت نگران نباش بتدریج یاد می گیرید که اینجا ما بابت مایحتاج زندگی مان ازپول خودمان خرج نمی کنیم! مثلا گل را ازقبرستان برمیداریم وشروع کرد به برداشتن دسته گلهای مزار…طوریکه من مات ومبهوت مانده بودم ونتوانستم حتی یک شاخه گل را بردارم. به پایگاه هم که برگشتیم دیدم همه با دیدن من می خندند وخانم شورای رهبری هم ضمن داشتن نیم لبخندی برگونه سوخته متاثرازحضورسالیان درهوای گرم وخشک عراق ومقیم فعلی اروپا به من گفتند " تا خودت مجددا خرید نکردی فردا هم با قدیربرای تهیه پوشاک مورد نیازخودت به فروشگاه برو…..
فردا صبح زود با قراری که با قدیرگذشته بودم به بزرگترین فروشگاه پوشاک مرکزشهراستکهلم رفتیم واولین باربود که به سلیقه خودم چند دست لباس برای خودم انتخاب کردم وبه قدیرهم کمک کردم که برای سایرین هم لباس انتخاب کند! درپایان خریدمان دیدم آقا قدیربا دستگاه کوچکی که در دست داشت برچسب های لباس که نامش را نمی دانم را باطل کرد وخیلی راحت از قسمت خروجی فروشگاه بی آنکه مسول کنترل کاری با ما داشته باشد خارج شده و زودی لباسهای خریداری شده (بخوانید دزدی شده) را به پایگاه منتقل کردیم.!!؟
خوب است که یادآورشوم که دراین خصوص خیلی از ناوارد های جدیدالورود ازعراق به اروپا که چندان آشنایی با ریز و بم دزدی نداشتند درفروشگاههای بزرگ سوئد و نروژ دستگیرشدند وکلی برای رجوی وتشکیلات مافیایش رسوایی آفریدند طوریکه بطور اضطراری ازجانب مریم رجوی خانم مهوش سپهری (نسرین) دوره گرد وقت تشکیلات خارجه کشوری گمارده شد تا ازفرانسه به اسکاندیناوی بیاید وبرای ما جلسه بگذارد وبگوید " نیازنیست کادرهای بی تجربه ما ازاین دست کارها درفروشگاههای اینجا بکنند زیرا که خودمان آدمهای مجرب مخصوص به این کار(دزدی) را داریم ".!!!!!
پوراحمد