از همان ابتدای ورود هر فرد به داخل تشکیلات مخوف رجوی، این تشکیلات شروع به جایگزین کردن افکار خودش با افکار سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، دینی و اعتقادی فرد می کند و این روند تا زمانی که فرد در تشکیلات هست به طرق مختلف ادامه دارد.
برخی از آنها را برایتان شرح میدهم تا فاجعه ای که در این فرقه رخ میدهد و اینکه گفته میشود در فرقه آدم ها را مغزشویی میکنند افراد چه مراحلی را میگذرانند، را برایتان تشریح کرده باشم تا شاید به خیلی از سوالاتتان از جمله اینکه چرا افراد داخل فرقه اینقدر بی عاطفه، خشک و بی فکر هستند و چرا فرد سالیان سال در اسارت ذهنی رجوی مانده و هزاران سوال دیگر پاسخ داده باشم.
این موضوع را در همه کارهای روزانه آنقدر تکرار میکنند که آدم باورش میشود که مقصر همه چیز نظام جمهوری اسلامی ایران است و هر چه جلوتر میرفت متوجه میشویم که نه مشکل این نیست بلکه میخواهند از این موضوع بعداً به عنوان نقطه مشترک افراد برای کارهای بعدی سوء استفاده بکنند.
بعد از اینکه در ذهن افراد جا انداختند که دشمن ما نظام جمهوری اسلامی ایران است این حرف و این اعتقادی که برای فرد قالب میکنند پایه ای میشود برای حرفها و جا انداختن افکار بعدی شان. دیگر بعد از این همه چیز را که عوض میکنند ما برای جنگ با ایران ساخته شده ایم و هدف جمع شدنمان کنار هم این است که برای جنگ آمده ایم، تبدیل به ابزاری برای همه فشارها روی فرد میشود. دیگر بعد از این تماس با خانواده میشود تماس با دشمن چرا که دشمن به خانواده ما نفوذ دارد و هر تماسی با خانواده تماس با دشمن است و فکر کردن به خانواده هم میشود فکر کردن به دشمن و کاری که دشمن میخواهد و بعد هم لحظه ای استراحت میشود کوتاه آمدن از جنگ با دشمن و اعلام شکست فرد در جنگ، دیگر مریضی میشود تمارض در جنگ و کم آوردن در مقابل دشمن و مریضی معنایی ندارد و صحبت با دوست میشود محفل، کاری که دشمن میخواهد انجام بدهیم و میشود نفوذ دشمن در دستگاه، دیگر تماشای تلویزیون میشود قبول افکار و اندیشه دشمن حتی اگر بخواهیم فوتبال تماشا کنیم که هر فرد در سنین جوانی به فوتبال علاقه دارد حداقل در سن ما اینطور بود، دیگر نه فوتبال تماشایی هست و نه سریال. دیگر باید از صبح شروع کنی به کار تا شب چرا که دشمنی داریم و باید همه عمر و وقتمان را صرف دشمن کنیم دیگر باید به همدیگر فحش و ناسزا بگوییم چرا که دشمن از اینطریق نفوذ نکند، دیگر باید ساعتها و ساعتها در نشست به افراد توهین و تحقیر کنیم و خودمان هم هدف توهین و تحقیر شویم چرا که خودمان را بسازیم و خودی مریمی شویم و آن خودی که داشتیم مربوط به قبل بود و دشمن و جامعه همه عوض شده، فکر کردن به آینده میشود شکست دستگاه و پیروزی دشمن و تشکیل خانواده دادن گناه کبیره، حتی فکر کردن به تشکیل خانواده بعد از پیروزی هم میشود خیانت. دیگر حرفهای مسعود میشود آیه قرآن و خود مسعود هم کسی بالاتر از پیامبران خدا استغفرالله. دیگر گروه میشود نوک پیکان تکامل و همه ابزار تکنولوژی میشود ابزار مسعود و دیگران نباید به آن نزدیک شوند اگر هم کسی به تکنولوژی فکرکند میشود طعمه و خوراک بورژوازی و دشمن، دیگر امپریالیسم میشود دوست و مسلمانی میشود افراط، دیگر تلاوت قرآن میشود زاویه از رهبر، خط و ایدئولوژی و تفاسیر غلط مسعود از قرآن میشود تمام حرف. دیگر ملاقات با خانواده ای تا پشت درب آمده میشود ملاقات با دشمن و شنیدن حرفهایشان از بلندگوها خیانت. نشستن شبهای ماه رمضان پای صحبتهای مسعود میشود عبادت و سنگ زدن خانواده ها در تابستان گرم میشود ماموریت و عوض کردن ماه مبارک رمضان از گرما به زمستان میشود فتوا دیگر جلوی تانک سربازان عراقی خوابیدن میشود عملیات و پس ندادن زمینهای کشاورزی عراقی ها میشود دفاع از میراث،دیگر کشته شدن به ناحق برای خواسته های رجوی میشود شهادت و ترور افراد بیگناه میشود افتخار،دیگر فرار و جدایی از گروهک میشود خیانت و تلف شدن عمر و ماندن در گروهک میشود جهاد، فروختن اطلاعات کشور به بیگانگان افتخار و افشای حقایق اشرف میشود مزدوری.
راستی چرا باید اینطوری باشد حرفهای زیادی هست در مورد رجوی و اینکه چه بلاهایی سر تک تک افراد فرقه آوردند که جبران آنها برای کسی که از گروهک جدا میشود سالیان زیادی وقت میبرد.
به امید اینکه روزی رجوی جواب تک تک کارهای که کرده را بدهد و حقایق اشرف و فرقه افشا شود
خدابخش میریان