من از اینکه اسید پاشی کار چه کسی وجریانی بوده، اطلاعی ندارم وفعلا دلیل روشنی ازاینکه کسانی این جنایت را منسوب به فرقه ی رجوی کنند، بازهم نمی بینم ولی آنچه را که می بینم این است که این حوادث مشمئزکننده وجنایت کارانه، تولید التهاباتی درجامعه میکند، خوراک تبلیغاتی به رقبا ودشمنان خارجی میدهد، انرژی دولت را میگیرد که دراین مورد به تحقیقات بپردازد و…، همگی برعلیه قربانیان حادثه، مردم ودولت منتخب است وسود اندکی که میتواند داشته باشد، برای باندرجوی است، چنانکه میبینیم!
این فرقه ی منحط ومستبد که خود سابقه ی طولانی در آفریدن جنایات مشابه وبدتر ازآنها درداخل کشور وهم در درون تشکیلات مافیایی وفرقه ای خودش دارد، فرصت مغتنمی بدست آورده اند که ازاین آب گل آلودی که درهر صورت ازطرف اشخاص وجریاناتی تهیه شده که حب وطن نداشته، متحجر یا مامور بودند، ماهی هایی بگیرند!
فرقه ی رجوی که گرفتار فشار سنگین خانواده های داغدیده وگروگان داده و خود اعضای دربندش درلیبرتی بوده و احتیاج شدیدی به هر فرصت ولو کوچک برای طفره رفتن از جوابگویی داشته ودارد: در راستای توجیه جنایات هزاران بار بدتر خود از یک طرف و اخلال در انتقال اعضای فریب خورده اش به نقاط باامنیت تر جهان ازطرف دیگر دارد که متاسفانه بدست آوردن فرصت دریک کشور بزرگ 80 میلیونی کار چندان سختی هم نیست!
در تعقیب رد مقطعی این فشارهاست که درمورد اسید پاشی های اصفهان، نوشته های متعددی با لحاظ اینکه " دم غنیمت است "، در رسانه های خود منتشر میکند که متنی باعنوان: " اسید به درون رژیم ریخته است "!، یکی از این ده ها تقلای بی ثمر- بشرحی که خواهد آمد- میباشد!
درابتدای این نوشته چنین آمده است:
"پس از جنبش اجتماعی علیه جنایت سازمانیافته اسید پاشی و خروش و خیزش مردمی علیه این جنایت، مقامات و آخوندهای ریز و درشت ناگزیر به صحنه میآیند و جنایت اسید پاشی را البته به سبک آخوندی و رندانهیی محکوم میکنند که گویا این توطئهیی علیه نظام ولایت بوده است! و به این وسیله مذبوحانه تلاش میکنند دست رژیم و عواملش را از این اقدام ضدانسانی و زنستیزانه بشویند… تا جایی که آخوند صدیقی امام جمعه رژیم نیز مجبور است اعتراف کند که اسید پاشی « جنایت شخصی نبود مثل جنایت قبلی که یک جوانی شخصاً یک انتقامی گرفته باشه، این یک توطئه است“ (نمازجمعه تهران 9 آبان93… وی همچنین اسیدپاشی را ”خلاف وجدان، خلاف اخلاق، خلاف شرع، خلاف قانون، منکر و… “ توصیف کرد. اگر اینها برای توصیف این جنایت درست باشد که در منطق مردمی درست است، پس چرا مأموران رژیم در اصفهان، تهران و شهرهای دیگری که مردم علیه این جنایت تظاهرات کردند، از شکلگیری تظاهرات جلوگیری کردند و در شهرهایی هم که تظاهرات انجام گرفت عدهیی از تظاهر کنندگان را دستگیر کردند. مگر اسید پاشی یک عمل خلاف قانون و منکر نیست؟!)".
اینکه مردم به اسید پاشی اعتراض کنند واین اعتراض خود را دریک تجمع خیابانی وبامتانت تمام اعلام نمایند، کار غیر عادی نبوده وخوشبختانه اقداماتی در راستای برهم زدن آرامش جامعه – که شما بشدت خواستار آن هستید – انجام ندادند!
ازطرف دیگر این اعتراضات مردم اصفهان، هیچ منافاتی با خط مشی دولت منتخب که رعایت اعتدال وقانون گرایی را درسرلوحه ی برنامه هایش گذاشته، ندارد ودراین مورد چیزی نصیب شما نخواهد شد وبرعکس اعتراض آن دسته ازمردم اصفهان که دراین تجمع مدنی حضور یافتند، پیامی هم برای شما داشت که دریافت نکردید:
آنها نشان دادند که خشونت و آتش زدن وتخریب دولت مستقر- که خواست عمده ی شما ازاین تجمعات است- کار آنها نیست ومعنی آن این است که خط ومرز قابل توجهی با خشونت و… دارند به کار شما نمیآید و شما کسانی نیستید که مردم توجهی به راه ورسم تان نشان دهند ودراصل وماهیت خود، این تجمعات شامل مخالفت با شما خشونتگران هم میباشد!
دیگر اینکه آقای صدیقی امام جمعه چه حرف متفاوت تری میتوانست بگوید که ثابت کند ازاین اسید پاشی های اصفهان ناراضی ورنجیده است وآنرا یک عمل غیر شخصی وسازمان یافته میداند؟
اگر او میگفت که این مسئله فردی است و مثلا سوء ظن واختلافات عاطفی چند جوان سبب این کار بوده و برنامه وتوطئه ای درکار نبوده، قبول میکردید؟
ما به تجربه دریافته ایم که هراقدام واظهار نظری دراین مورد با تخطئه ی شما مواجه خواهد شد وبنابراین برای شما تفاوتی نداشت که یک امام جمعه چه میگوید وشما درهرحال مخالف هراظهار نظری در تمامی امور میباشید که نشان ازخصلت فرقوی وتمامیت خواهی شما دارد.
گفته اید که اگر حکومت یا دولت راست میگوید چرا مانع برگزاری تجمعات بیشتر شدند؟!
شما که درخارج نشسته وبیش از ما شاهد تظاهرات میلیونی مردم اروپا دراعتراض به سیاست های ریاضت اقتصادی وبیکاری هستید، آیا نمی بینید که این تظاهرات مهم هرروزه اتفاق نمی افتد واساسا مردم مجال وامکان حضور هرروزه درخیابان ها را ندارند وپلیس هم با این مسئله برخورد دارد؟
پس اگر چنین است، چرا این توقع را ازمردم اصفهان دارید که شب وروز را درخیابان بمانند وبجای تامین معاش به تظاهرات بپردازند؟؟
احتمالا حوادث مخصوصا لیبی بد جوری دردهانتان مزه کرده ومیخواهید دراینجا هم – که اختلافات ساختاری، جغرافیایی، روانی قابل توجهی با لیبی دارد- همان گردد که درلیبی شد ویا مثلا جریان خودسوزی آن خرده فروش تونسی و حوادث بعدی اش اینجا هم روی دهد؟!
اگر اینطور فکر میکنید که شواهد و قراین موجود وموضعگیری هایتان برآن صحه میگذارد، چیزی از جامعه شناسی وتاریخ ودوران هایش وخود ویژگی تحرکات مردم هرکشور نمیدانید ودرست بهمین خاطر است که به باتلاق ترور وانفجار، کمک به دشمن متخاصم و اجرای اصول برده داری وحرمسرا پروری و شغل شریف جاسوسی!! روی آورده وتوجهی باینکه جهان به کدام سو میرود ندارید – درغلطیده اید و تنها وجدان و شهامت انسانی لازم است که با نقد بی رحمانه ی زندگی سه دهه ی اخیر خود سری درمیان سرها داشته باشید!
آیا این توقع من از شما، ساده لوحانه نیست؟!
نوید