هموطنان فرقوی! آیا وقت دادن شعار” مرگ بر ارباب مماشات گر” فرا رسیده است؟

هیچکس بطور قاطعانه ای نمیداند که سرانجام مذاکرات سختی که در مورد مسائل هسته ای ایران و سرنوشت تحریمهای ظالمانه ای که ابدا ربطی به فعالیت های هسته ای صلح آمیز ایران ندارد، چه خواهد شد!
اما این امر بمعنای آن نیست که همه چیز به حالتی برخواهد گشت که درگذشته بوده است.
افکار عمومی جهان باندازه ی قابل توجهی پی به ماهیت دروغین جنجال سازی های قدرتمندان و متجاوزینی که با داشتن اهداف سیاسی، هدف این تحریم ها و تحریکات را منبعث از فعالیت های هسته ای ایران وانمود میکردند، برده اند ودانسته اند که تمامی این دعواها بر سر تسلط بیشتر به منابع عظیم انرژی خاورمیانه و حتی درگام نهائی روسیه بوده است که مقاومت های بعمل آمده، پته های زیادی از این زورگویان را روی آب ریخت و اوضاع به حالتی درآمد که تکرار ادعاهای دروغین گذشته، دردی ازاین مدعیان شرور را دوا نخواهد کرد!
نتیجه ی نهائی این مذاکرات هرچه باشد، لااقل بنفع بیداری افکار عمومی جهان ومشکل شدن کار جهانخوار اعظم و نوچه هایش برای فریب مردم خود وادامه ی روندی است که بموجب آن، کیسه های یک درصدی های متنعم  دلار سالاران جهان گشادتر و لبریزتر باشد!
اما وقتی پای فرقه ی رجوی بمیان میآید، بازهم تحلیل مشخصی ازاوضاع درکار نیست وطبق  سنت مرسوم اش، تلاش مذبوحانه ی خود را در تاسی به رژیم صهیونیستی که مانند گرگی منافع خود را درتاریکی وگرد وغبار میبیند، کماکان ادامه میدهد!
نوشته ی مهرداد هرسینی که " آب در لانه عقرب جرار " نامگذاری شده ودر وبسایت همبستگی؟! ملی؟! این باند منتشر شده، تلاشی است عبث وازسر استیصال که برای برگرداندن آب رفته ای به جوی مفروض انتشار یافته است!
نامبرده درمقاله اش چنین مینویسد:  
" افشاگری به موقع و مهم شورای ملی مقاومت در رابطه با مخفی کاری های اتمی رژیم آخوندی در راستای دستیابی به بمب اتم، بویژه مجموعه فعالیت ها در سایت نظامی پارچین، یکبار دیگر زنگ های خطر را برای بسیاری از سیاستمداران و کارشناسان مسائل اتمی و صلح بین المللی بصدا درآورده است. سخن از فعالیت های گسترده انفجاری در سایتی است که هموار یکی از مسائل جدی مورد اختلاف میان رژیم آخوندی و جامعه بین المللی می باشد. در این رابطه خانم سونا صمصامی، نماینده شورای ملی مقاومت در واشنگتن می گوید: «پس از افشای سایت های اتمی نطنز و اراک توسط مقاومت ایران، ما بارها هشدار دادیم که برنامه نظامی رژیم آخوندی هم چنان ادامه دارد. ما مصمم هستیم که از دستیابی رژیم ایران به سلاح اتمی جلوگیری کنیم. نه فقط منافع مردم ایران، بلکه برای امنیت منطقه و صلح جهانی- (سایت مجاهدین خلق 16 آبان 1393) ".
دراین باره باید گفت که شما قاعدتا بخاطر نداشتن ماهواره های جاسوسی مدرن و…، قادر به کسب اطلاع ازاین فعالیت ها که به ادعای شما کاملا سری بوده، نمیباشید!
اینها اخبار وشایعاتی است که عمدتا توسط دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل ودر راستای اخلال درروند مذاکرات موجود راست وریست شده که پاره ای از محافل افراطی تر امپریالیسم آنرا رسانه ای کرده وشما باجعل کپی برابر اصل، اقدام به باز انتشار آن میکنید!
عبارت جعل کپی را بدین خاطر بکار بردم که شما چیزهای بیشتری براین اطلاعات  کذائی افزوده تا ضمن طرح نام خود درمحافل امپریالیستی، نشان دهید که صهیونیست تر از صهیونیست ها هستید وباید که برخلاف مردم ایران که شما را شناخته واقبالی بشما نکردند، اجنبی ها ودشمنان مردم ایران و جهان به بازی تان بگیرند!
ملاحظه میکنید که با عدم توجه به روند وقایع و نداشتن توان تحلیل از توازن قوای داخلی و اصرار برکسب حاکمیت که ابدا برایتان مقدور نبود، چگونه خود را به چاه رذالت و خیانت انداخته اید؟
خانم سونا صمصامی که خود عضو تشکیلاتی است که منافع مردم وحتی منافع اعضای سازمان اهمیتی برایش نداشته وآنچه که مدنظر است برآورده شدن امیال مالیخولیایی مسعود رجوی است، چگونه میتواند بنمایندگی ازطرف شما ناقضین حقوق انسانها، مراقب صلح جهانی باشد که گویا هیچکس بجز ایران آنرا به خطر نمی اندازد؟
ایران صاحب کدام نیمه مستعمره ویا کمپانی های انحصاری است که بخواهد وبتواند صلح جهانی را به خطر بیاندازد؟
ٴدر پراکنی های مهرداد خان چنین ادمه می یابد:
" مخفی کاری آخوندی به حدی است که برخلاف ابراز تمایل شدید آژانس برای بازدید مجدد از سایت پارچین تا پیش از برگزاری دور هشتم مذاکرات هسته ای میان کشورهای 5 بعلاوه 1 با رژیم آخوندی، دیکتاتوری ولی فقیه از دادن چنین مجوزی به عمد خودداری کرده است. لذا مهر و تائید این ارگان بر پروسه همکاری و لغایت شفاف سازی همان ”عدم رضایت“ و ”غیر روشن بودن“ ابعاد فعالیت های رژیم را تائید می کند ".
دراین مورد، ایران تجربه ی عراق  گذشته را دارد: صدام اجازه داد تا درون اتاق خوابش را هم بازدید کنند و این مامورین معذور، بجای دادن گزارش مربوط به ماموریت ذاتی خود مبنی براینکه آثاری از سلاح های شیمیایی موهوم در عراق یافت نشده، نقشه های تمامی زیر ساخت ها، ساختمان های دولتی ونظامی را تهیه کرده ودراختیار پنتاگون گذاشتند تا راحت تر به عراق حمله کرده ومردم آنجا را به خاک سیاه بنشاند!
دیگر اینکه بازدید ازمراکز نظامی جزو صلاحیت ویا اولویت های آژانس نیست وظاهرا کشورها حق دارند که مانع این بازدید ها گردند.
درنوشته ی مذکور ودرتکرار گله های دائمی مجاهدین از اربابان  " مماشاتگر"- که گویا تنها با حمله به ایران ویا اعمال تحریمات ظالمانه تر وبیشتر، این گله گذاری ها رفع خواهد شد-!، چنین میخوانیم:
" با این سخن اکنون توپ در زمین مماشات گران و دل کشتگان سیاست استمالت از ولی فقیه است که طی هفته های گذشته بسیار در تلاش بودند تا با ”تحریف و یا سکوت در مقابل حقایق“ به معامله ای با آخوند های حاکم بر میهنمان دست یابند. برهمین سیاق باید تمامی ”نامه نگاری های شیطان بزرگ“ با پدرخوانده داعش در تهران را بر سر ”منافع مشترک“ تحلیل نمود. سیاستی که تا کنون و پس از گذشت 16 سال تهدید های توخالی و سپس مذاکره در پی مذاکره، رژیم را هر روز و قدم به قدم به ساخت بمب اتمی نزدیک تر کرده است و بدین سان منطقه خاورمیانه را به کام رقابت های اتمی وبسیار خطرناکی کشانده است. ابعاد افتضاح این سیاست بحدی است که برای نمونه اعضاء حزب جمهوری خواه در کنگره در مصاحبه ای با شبکه خبری ام. اس. ان بی سی، این اقدام را ”نگران کننده و شرم اور“ توصیف کرده اند… دیکتاتوری مذهبی زهر خورده و منفور در میان مردم ایران و منطقه که اکنون به یمن ادامه همین سیاست استمالت، به جای پاسخ گویی به جامعه بین المللی و سوالات بحق تمامی طرف های درگیر در مسئله اتمی اش، وقیحانه  خواهان برداشتن تمامی تحریم ها است. بهرحال از هر منظر به روند قضایا بنگریم، مخرج مشترک تمامی آنها همان ”بی عملی و نبود یک سیاست قاطع“ در مقابل باج خواهی های اتمی، منطقه ای و حقوق بشری رژیم آخوندی است. در آن روی دیگر این سکه نیز ”سرمایه گذاری های عظیم“ هر دو طرف برای ادامه این روند است ".
درد اصلی فرقه ی رجوی درست درهمین مسئله است که تصور میکنند که ممکن است این مذاکرات به پایان موفقیت آمیز خود رسیده شود وآنگاه دولت ایران با گرفتن پول بلوکه شده ی 150میلیارد دلاری مردم ایران، درعمل به وعده های انتخاباتی خود دستی بازتر داشته وعرصه ی تنگ فرقه ی رجوی را تنگ تر کند! مردم از رفاه وتنعم بیشتری برخوردار شده و مجاهدین را بیشتر ازاین که هست، به فراموشی بسپارند ودراین مورد علی ماند وحوض اش! چرا که این مسئله – تحقق هرچه بیشتر وعده های انتخاباتی رئیس جمهور منتخب – حکم پاشنه ی آشیل را برای این باند مافیایی رجوی دارد!
آیا شما وقیحانه تر عمل میکنید که به اربابان " مماشاتگر" خود توصیه میکنید که مردم ایران را بیشتر درتنگناهای دارویی و صنعتی ناشی ازتحریم قراردهند یا حکومت ودولتی که میخواهد این تحریم های بشدت ظالمانه، زورگویانه وفاقد هرنوع توجیه انسانی وقانونی، برچیده شود؟!
چطوردراعمال اینهمه ضرر وزیانی که درنبود ویا ضعف آلترناتیوهای جهانی برملت ایران وارد شده، قاطعیتی وجود نداشته؟ اگر نداشته وکافی نبوده پس تنها کاری که باید باب میل شما بکنند این است که سرازیر کشورمان شده و بدست شما داعشی ها، سرمان را ببرند!
این یکی مقبول نخواهد افتاد و بنابراین فکر دیگری به حال خود بکنید!
نوید
 

خروج از نسخه موبایل