دیدار رستم آلبوغبیش با خانواده ابراهیم حدادی از اسیران دربند فرقه رجوی

آقای رستم آلوغبیش به همراه اعضای انجمن نجات، به دعوت آقای محسن حدادی – که برادرش سالهاست در اسارت فرقه ی رجوی به سر می برد ؛ با خانواده ی ایشان در آبادان دیدار کردند.

آقای حدادی ضمن خیرمقدم به اعضای انجمن نجات و تبریک به آقای آلبوغبیش به خاطر رهایی اش از فرقه و بازگشتش به ایران گفت خیلی خوشحال شدم که شما هم بالاخره از دام این سازمان ضدمردمی  نجات و به میان خانواده خود بازگشتید.

وی ادامه داد برادرم ابراهیم درجنگ تحمیلی اسیر عراق شد و تا مدتی که در اردوگاه بود نامه هایش به دستمان می رسید ولی با بازگشت اسراء به میهن متاسفانه متوجه شدیم که برادرم در بین آنها نیست و تا سال ها بعد خبری از وی نداشتیم  تا اینکه چند سال بعد از طریق نفراتی که از این فرقه نجات پیدا کرده بودند اطلاع یافتیم  که وی درکمپ اشرف است که ابتدا حقیقتا از پیوستن او به سازمان بدنامی که درجنگ تحمیلی به ملت خود خیانت کرد خیلی عصبانی شدم چون این کاربرای ما مایه ننگ بود،برادرم سرباز بود و برای دفاع از وطن خود به جبهه رفته بود نه اینکه به خائنین به کشورملحق شود.

تا اینکه شنیدم نفراتی ازاین گروه جدا و به کشور برگشتند ساعت ها پای صحبت آنها نشستم تا ببینیم چرا برادرم چنین کاری کرده،با توضیحاتی که دادند متوجه شدم که سران این گروه منفور برادر مرا با فریب و نیرنگ جذب خودشان کردند.

بعد از آن بود که تلاش کردم هرطورشده به برادرم دسترسی پیداکنم تا شاید بتوانم اورا ازدامی که درآن گرفتارشده نجات دهم. اما همانطور که خودتان می دانید سران این سازمانی که اسم خود را مدافع خلق! گذاشتند تا حالا به ما حتی اجازه یک تماس یا ملاقات با برادرم ندادند! این چه سازمانی است که اینقدر ازارتباط اعضای خود با خانواده هایشان ترس دارد! برادر دیگرم بنام رزاق که چند سال پیش  به همراه تعدادی ازخانواده های افراد اسیربه پشت درب blankخراب شده کمپ اشرف رفته بود برایم تعریف کرد که مسئولین آنجا چه رفتار وحشیانه ای با خانواده ها داشتند.ولی تصمیم گرفتیم هرطور شده برادرمان را نجات دهیم .

آقای آلبوغبیش ضمن تشکر ازمهمان نوازی خانواده آقای حدادی گفت ازنزدیک برادرشما را می شناختم من هم مثل برادر شما زمانی اسیرجنگی بودم. طبعا شما حق داشتید که ازاقدام برادرتان برای پیوستن به فرقه عصبانی شوید چون خبر نداشتید که به چه شکل بوده.

سران فرقه شیاد رجوی عده ای ازاسیران جنگی ساکن اردوگاه عراق را با فریب ونیرنگ ووعده آزادی زودرس جذب فرقه رجوی کردند. سال 69 هم با بازگشت اسراء به وطن خیلی ازما که درفرقه بودیم تصمیم داشتیم با آنها به وطن برگردیم اما مسئولین حقه باز فرقه به ما گفتند چون شما به سازمان پیوستید درصورت بازگشت به ایران محاکمه واعدام خواهید شد و حتی به دروغ می گفتند چند نفری که فرستادیم درایران اعدام شدند!!

با این ترفند بود که امثال مرا درفرقه نگه داشتند ود رادامه هم با اقدامات ضدانسانی و با ایجاد روش های کنترل ذهن حق انتخاب را از همه ما برای تعیین سرنوشت آینده خودمان گرفته بودند!.حقیقتا هیچ فردی درفرقه نیست که با میل خود درآن مانده باشد، درمناسباتی که افراد درون آن با دنیای بیرون ازخود ارتباطی ندارند،و فقط خفقان مطلق  وانواع و اقسام تهدید و فشارها برافراد اسیراعمال می شودوبه خانواده افرادهم اجازه ملاقات ویا صحبت با عزیزشان نمی دهند  نتیجه اش این می شود که شما فکر می کنید برادرتان با آگاهی وانتخاب خود به فرقه پیوسته!واین همان چیزی است که رجوی می خواهد تا برادرتان ازشما دور وشما را ازبرادرتان متنفر کند تا پیگیر نجاتش نباشید.

همچنین آقای آلبوغبیش درباره وضعیت اسفبارفعلی اسیران درفرقه وساکن درکمپ محدود وکوچک لیبرتی توضیحاتی ارائه داده وگفت سران فرقه با ایجاد محدویت های زیاد،کنترل روی اعضا را بیشترکردند تا مبادا فرارکنند! بطوریکه سران فرقه افرادی را در هر مقر مامورکردند تا حتی رفتن به دستشویی افراد را نیز کنترل کنند!! بیگاری کشیدن ازافراد برای مشغول کردن آنها زیاد شده، بیماران را ازترس اینکه مبادا فرارنکنند برای درمان به بیمارستانهای عراق نمی فرستند!!دیداربا مامورین کمیساریا را کنترل کرده و به هیچکس حق دیدار جداگانه با نمایندگان کمیساریا را نمی دهند،مرتب مسئولین جنایتکارفرقه فضای تاریک ومبهمی را ازبیرون مناسبات ارائه می دهند، به اکثرافراد گفته شده که خانواده های شما ازبین رفتند!!وهمین مسئله باعث شده همه افراد اسیرامید به نجات خود را به ازدست بدهند وفقط به امید ایجاد یک معجزه نشستند! اما من یقین دارم که معجزه نجات آنها تلاش وپیگیری خانواده های آنهاست همان چیزی که رجوی به شدت ازآن هراس دارد وتمام تلاش ودسیسه های خود را بکارگرفته تا خانواده ها که بعنوان نیروی محرکه وامید بخش اسیران برای نجاتشان هستند، باردیگر دراطراف کمپ جمع نشوند چون رجوی دشمن رابطه ها وعاطفه هاست وهراقدام زبونانه ای را انجام می دهد تا فرد به خانواده اش وصل نشود.ولی باید هم خانواده ها وهم اعضای جداشده تلاش کنند تا این ارتباط وصل شود.

آقای حدادی که ازسخنان آقای آلبوغبیش وصحبت های دیگر اعضای انجمن متاثر شده بود گفت شخصا حاضرم برای نجات برادرم ازدست وحوش رجوی هرکاری انجام دهم و حاضرم در هر برنامه ای که انجمن نجات برای نجات امثال برادرم تدارک می بیند شرکت کنم.

در پایان این دیدار که به مدت یک ساعت به طول کشید اعضای انجمن نجات و آقای رستم آلبوغبیش به آقای حدادی اطمینان دادند که آنها نیز از هر کوشش و تلاشی درجهت کمک به خانواده ها برای نجات عزیزان دربند شان ازجهنم فرقه منحوس رجوی دریغ نکنند و قول دادند که همواره درکنارخانواده ها باشند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا