در حالی که رهبر مجاهدین خلق – مریم رجوی – غرب را برای اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران فرا می خواند، سر دسته ی مواجب بگیرانش در کنگره ی امریکا متقاضی تحریم های بیشتر برای تحت فشار قرار دادن ایران است. این لشکرکشی امریکا – مجاهدین در کنار تبلیغات اسراییل علیه ایران، جبهه ی افراطیون را شکل می دهد.
در سوی دیگر دنیا، مواجب بگیران رجوی کمپین خود برای کارشکنی در مذاکرات هسته ای به راه انداخته اند. به گزارش رویترز " حتی پیش از آن که جوهر توافق وین برای تمدید گفتگوها خشک شود، دیرباوران واشنگتن به دنبال تحریم های بیشتر برای اعمال فشار بر سران ایران بودند."
لابی قدرتمند اسراییل در امریکا با عنوان " کمیته ی امور عمومی اسرائیل امریکایی " (ایپک) که همواره یکی از با نفوذترین لابی های واشنگتن تلقی می شود، از کنگره خواست که تحریم ها را افزایش دهد. بیشتراعضای ایپک در میان حامیان مجاهدین در کنگره نیز دیده می شوند. نام های مشترک بسیاری در فهرست مواجب بگیران ایپک و مجاهدین به چشم می خورد که مهم ترین آن ها سناتور رابرت منندز، لیندسی گراهام و کارل لوین هستند.
این سه نماینده ی کنگره در فهرست حامیان مجاهدین خلق قرار دارند که با گرفتن مبالغ هنگفت به عنوان حق الزحمه ی سخنرانی و هزینه های سفرهای لوکس برای شرکت در گردهمایی های مجاهدین، همواره تصاویر و ویدیوهای سخنرانی هایشان به نفع فرقه ی رجوی در رسانه های سازمان قابل دسترسی است.
به گزارش رویترز، سناتور رابرت منندز، رئیس کمیته ی روابط خارجی سنا از حزب دمکرات هر چند که بلافاصله متقاضی تحریم های جدید نبود اما گفت:" چرخه ی مذاکرات و تمدید شدن آن، همزمان با برداشتن بخشی از تحریم ها موفق نبوده است."
مخالفان حکومت ایران از جمله مجاهدین خلق و جنگ طلبان اسرائیلی – امریکایی سعی می کنند این حقیقت را نادیده بگیرند که برنامه ی تسلیحات هسته ای ایران اساساً داستانی ساختگی است که سازمان جاسوسی اسراییل جعل کرد ومجاهدین خلق منتشر کرد. روزنامه نگار و محقق مشهور امریکایی گرث پورتر این موضوع را کاملاً مورد تحقیق و مطالعه قرار داده است و به این نتیجه رسیده است که " شواهد " کلیدی که درباره ی برنامه ی هسته ای ایران از طریق فرقه ی مجاهدین منتشر شد، تولید اسرائیل بود.
پورتر شرح می دهد که نقش مجاهدین خلق در انتقال اسناد کذایی نشان می دهد که منشاء اسناد اسراییل است و مجاهدین خلق چندین سال است که مشتری اطلاعاتی اسراییل است برای " شستشوی گزارش های جاسوسی و رساندن آن به آژانس بین المللی انرژی اتمی."
علاوه بر این ها، در نوامبر سال 2007، در گزارش ارزیابی شانزده نهاد اطلاعاتی امریکا اعلام شد که " ایران از سال 2003 برنامه ی تسلیحاتی هسته ای را متوقف کرده است." با توجه به آنکه ایران هرگز به دنبال سلاح هسته ای نبوده است – دست کم با استناد به اسناد خود دولت امریکا – بدیهی است که ادعاهای اثبات نشده ی مجاهدین و اسراییل درباره ی برنامه ی هسته ای ایران تنها منبع همه ی پروپاگاندای فریب کارانه علیه ایران است.
در حالی که رهبر مجاهدین خلق همه ی تلاش خود را به کار بسته است تا کیش شخصیتی خود را به عنوان جایگزین سکولار دمکراتیک جمهوری اسلامی جا بزند، منتقدین نقطه ی مقابل این ادعاها را دریافته اند. هالی داگرس در هافینگتن پست با استناد به گزارش موسسه ی رند برای وزارت دفاع امریکا عدم صداقت مریم رجوی و حامیانش را اثبات می کند. وی می نویسد:"چنان که در گزارش رند آمده است علیرغم انکارها، رفتار مجاهدین خلق نقطه ی مقابل ادعاهایشان است. استخدام نیرو با فریب افراد، انزوای عاطفی، فشار جمعی شدید، کار اجباری، زندان، عدم امکان خروج، کنترل جنسی، محرومیت از خواب و سوءاستفاده ی جسمی از جمله ی این رفتار ها هستند."
داگرس متذکر می شود که مجاهدین خلق علیرغم ادعاهایشان هیچ پایگاه مردمی در ایران ندارند و شعارهایشان هرگز بازتاب آمال و آرمان های ملت ایران نبوده است. او می نویسد:" مجاهدین خلق نه تنها به خاطر همدستی با صدام حسین در طول هشت سال جنگ با عراق – که توهینی بود به ملی گرایی مردم ایران – بلکه به دلیل موضعش درباره ی برنامه ی هسته ای ایران، چیزی که میانگین ایرانی ها حق مشروع خود می دانند، حمایت مردمی در ایران را از دست داد."
مریم رجوی و حامیانش باید بفهمند که عزمشان برای کارشکنی در گفتگوهای هسته ای و دیپلماسی با ایران، هرگز در راستای آرزوهای مردم ایران برای استقلال و امنیت نبوده و نیست و نخواهد بود.
مزدا پارسی