از قرار معلوم توافق هسته ای بین ایران با 1+5 به مرحله آخرش رسیده ظاهرا موانع اصلی از سر راه برداشته شد حال دعوا بر سر مکانیزم ها است که البته دیر یا زود این پروژه به اتمام می رسد و این پرونده از روی میز جامعه بین المللی بر داشته خواهد شد.
اما رجوی ها با خوش خدمتی که از سالیان پیش با دول غربی سر برنامه اتمی ایران داشتند شاهد هستیم که به نتیجه ای نرسیدند، اگر به کارنامه فرقه در رابطه با پرونده اتمی ایران یک نگاه اجمالی بیندازیم می بینیم که چه هزینه های هنگفتی را متحمل شدند تا توسط لابی های خود در غرب تضاد بین ایران با غرب را تشدید کنند که هر بار با هوشیاری مسئولین ایرانی تیرشان به سنگ خورده و دستاوردی حاصل نشد، رجوی اعتقاد داشت بعد از صدام نوبت ایران است و کیسه گشادی برای خود دوخته بود معتقد بود فلش آمریکا به سمت ایران خواهد رفت و روی همین تحلیل آبکی، حساب باز کرده بود، حالا که این پرونده در شرف بسته شدن است باید بگوئیم باز هم بور شدی نه برای یک بار بلکه برای صد بار.
رجوی در تاریخ 5 مهر 1393 پیامی داده و از سیمای نفاق پخش گردید با این عنوان: “اصلاح و اعتدال در حکومت ایران یک سراب ارتجاعی و استعماری است ”
این پیام که در مورد برنامه اتمی ایران برای صدمین بار تکرار شده نشان از اثبات بطالت تحلیل های وی دارد که اکنون عنوان می کند که حکومت ایران برای بقای خود به سلاح اتمی نیاز دارد. سخنی که حتی مرغ پخته را به خنده می اندازد.
او که سرمایه گذاری کلانی روی همین موضوع نموده بود باز هم برای آخرین بار زورش را زد تا بلکه میز اتمی را به اصطلاح چپه کرده و به سود خود تمام کند، رهبران فرقه ممکن است نیروهای وارفته در لیبرتی را با دروغ و حقه با لاطائلات سرگرم کنند که گویا اصلاح و اعتدال یک سراب و سلاح اتمی ضامن بقای نظام است اما نمی توانند دنیای بیرون را با دروغ بفریبند. واقعیت ایران، سخن دیگری دارد که آمریکا و اروپا در رابطه با جایگاه ایران در منطقه و این که نظام جمهوری از پایگاه مردمی برخوردار است را رسیده اند بی خبری رهبران فرقه در این زمینه ناشی از جهل آنها نیست بلکه ناشی از بن بست و محصول عملکرد شان است، که نه راه پیش دارند و نه راه پس.
محمدرضا گلی