بازهم نوشته ها و مصاحبه هایی از بعضی از پارلمانتاریست های اروپایی است که صفحات رسانه های فرقه ی رجوی را مزین میکند ولابد آن خواننده ی گرفتار درکمپ لیبرتی فکر میکند که معجزه ای دراین میان رخ داده وآنها را به آزادی خواهد رساند وبنابراین بهتر است کمی هم دندان روی جگر بگذارند!
بلی تمامی این بازیهای متنوع خرس وار که تماما برای تصاحب گلابی های یک درخت است، دروهله ی اول، دل خوش نگه داشتن این اسرای نگون بخت لیبرتی است وکمی هم مشغول کردن افکار آنها به وقایع مهمتری که درجهان میگذرد وقدری نیز برای خود فریبی!
جعبه ی اخبار فرقه ی رجوی، این بار به سراغ دیوید جونز نماینده پارلمان انگلستان و وزیر ولز در کابینه دیوید کامرون تا ژوئیه 2014، رفته ونوشته ای ازاو را دروبسایت عمده اش درج کرده که عنوان " حسابرسی از رژیم ایران بهخاطر نقض نهادینه حقوقبشر" نام گرفته است که طی آن آمده است:
" در کنفرانس اخیر در پارلمان (انگلستان)، من به دهها تن از همکارانم از هر دو مجلس ملحق شدم تا به سیاستگذاران بینالمللی از جمله وزیر خارجه خودمان فیلیپ هاموند و نماینده عالی امور خارجی اتحادیه اروپا فدریکا موگرینی فراخوان بدهیم که در روز جهانی حقوقبشر مردم ایران را بهخاطر داشته باشند و در کنار آنها بایستند ".
خوب ما که بخیل نیستیم. بگذار بایستند! اما تاریخ پانصد ساله ی ارتباط متقابل ما نشان میدهد که این نوع ایستادن سیاستمداران انگلیسی درکنار ما، آخر و عاقبت خوشی نداشته است:
زمانی که ما بهمراه چین وهندوستان دررفاه زیادی بودیم واین مسئله مورد تاکید جهانگردان غربی آن زمان همه ست ودرایامی که ناوگان دریایی بزرگ صلح آمیزی را برای صدور کالاهای صنعتی وکشاورزی خودمان دراختیار داشتیم وگردانندگان این دولت فخیمه حبس شده در گوشه ای ازجهان، قدرت حمله ی زمینی را نداشتند، راه چاره را درتجهز ناوگان های خود به توپ و… دانسته وازراه دریا وزمانی که ما وهم قاره های قدرتمندمان (چین وهندوستان) نیروی دریایی نظامی نداشتیم، به سواحل ما نزدیک شده وآرام آرام به تسخیر بندرها وگرفتن امتیازات ازما پرداختند که حاصل این کارها، بستن تعرفه های گمرکی برمحصولات مرغوب ما و معاف نمودن کالاهای خود ازهرنوع عوارض گمرکی، صنعت بومی و نسبتا قدرتمند ما را ازپا انداخته وبتدریج این کشورهای آسیایی ابرقدرت را بزانو درآورده وبااتخاذ سیاست های خاص وبه کمک پاره ای اززمام داران طماع این کشورها، هرگز اجازه ی ترقی وتوسعه را بما نداده وتبدیل به کشورهای صادرکننده ی مواد خام و وارد کننده ی کالاهای صنعتی کردند و وبدین ترتیب تقسیم کار جهانی شروع شد وستمی برما رفت که آثارش راهنوز نمیتوانیم برطرف کنیم!
قید این نکته بسیار ضروری است که تا دویست سال پیش فاصله ی کشورهای عنی وضعیف باتناسب 3 به 1 سنجیده میشد که حالا این نسبت به 75 به 1 رسیده ونشانگر آنست که شرقی ها و پیرامونی ها، درمقایسه با200 سال پیش، 25 برابر ضعیف تر شده اند!
در بخشی از نوشته ی این مقام انگلیسی که به پول های جمع شده ی فرقه ی رجوی هم طمع ورزی میکند، آمده است:
" خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران از سیاستی دفاع کرده که شامل افزایش تحریمها و انزوای رژیم ایران بهدلیل نقض حقوقبشر است. رجوی، رژیم را بهدلیل هدایت یک جنگ هدفمند علیه زنان محکوم کرده است؛ (جنگی که با) انگیزه زنستیزی و سرکوب صورت میگیرد. او میگوید، زنان بزرگترین تهدید این رژیم و سران آن هستند ".
این موضوع ازیک طرف جای تامل است که زنان ساکن داخل کشورکه مورد توجه مریم رجوی قرار گرفته اند، چگونه به موقعیتی دست یافته اند که درمناسبات رجوی نیافته؟؟!!
آخر درمناسبات فرقه ی رجوی که خانم مریم رجوی زمانی نقش یک دلاله ی محبت واکنون معاونت را یافته است، زنان موقعیتی بهتر ازبردگان جسمی وجنسی نداشته وندارند واگر خانم نامبرده درد حقوق بشر رادارد، چرا این درد رادردرون تشکیلات خود رعایت نکرده وبه زیر دستان لیبرتی واورو نشین خود حق تماس بادنیای آزاد را نمیدهد؟!
دیگر اینکه پیشنهاد تحریم های ظالمانه ی بیشتر، مردم راازپای درمیآورد وحکومتیان ضرباتی کمتر ازمردم متحمل میشوند و نتیجه اینکه این پیشنهاد چقدر غیر انسانی بوده وچگونه ماهیت پلید مریم رجوی را برملا میکند!
پارلمانتریست انگلیسی به سخنان خود ادامه میدهد:
" زمان آن است که جامعه بینالمللی، رژیم ایران را بهدلیل نقض نهادینه حقوقبشر مورد حسابرسی قرار دهد. ضروری است سیاستگذاران حقوقبشر را در اولویت قرار دهند و به این مسأله در چارچوب گفتگوهای اتمی که اکنون از سر گرفته شده، بپردازند. مذاکرهکنندگان بینالمللی باید برای رژیم ایران روشن سازند که جهان حاضر نیست برای کسب یک توافق اتمی، چشمانش را بر روی درد و رنجهای مردم ایران ببندد ".
من بعنوان یک ایرانی ساکن تبریز این پیشنهاد رادارم که حسابرسی عادلانه ای ازعملکرد تمامی کشورها بعمل آید واگر مشاهده شد که دیگران کم تقصیر تر ازایران هستند- که میدانیم بارها ودرابعاد بزرگتری مقصرند- من جزو حامیان این فراخوان فرقه ی رجوی و پارلمانتر منسوبه ی انگلیسی اش خواهم بود.
کیست که حاضر باشد که این معامله را بامن انجام دهد؟! داوطلبان قدم رنجه کرده بفرمایند: این گوی واین میدان!
تنها شبهه ام از عملی شدن این پیشنهاد این است که "… درشهر هرآنچه هست گیرند " و لابی کننده های باند رجوی و خود این باند درپیشاپیش این مست های دستگیر شده خواهند بود!
فرید