کمک های سخاوتمندانه و میلیونی سازمان مجاهدین خلق به”مزدوران وزارت اطلاعات” و چند سوال

کمیسیون “امنیت و ضد تروریسم” شورای ملی مقاومتِ مجاهدین در اطلاعیه ای که چهارم بهمن ۱۳۹۳ منتشر کرده است آقایان اسماعیل وفا یغمائی، کریم قصیم و محمد رضا روحانی از اعضای سابق این شورا را “ماموران وزارت اطلاعات” معرفی کرده است که در طول ده ها سال از این شورا مبالغ میلیونی پول و مستمری ماهیانه دریافت کرده اند.[۱] در این اطلاعیه در مورد اسماعیل وفا یغمائی آمده است که او “در سه دهه گذشته صدها هزار دلار بابت تأمین کلیه مخارج زندگی و سرودن شعر و ترانه و سفرهای متعدد و متنوع، حتی پول توجیبی، از مجاهدین دریافت کرده است.” دقت شود! صدها هزار دلار.
در مورد آقایان قصیم و روحانی نیز آمده است که آنها “در مجموع یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار” از شورای ملی مقاومتِ مجاهدین پول گرفته اند.
در این اطلاعیه تصویر برخی رسیدهای دریافت و پرداخت پول ضمیمه شده است.
این اطلاعیه چندین سوال ایجاد می کند. پاسخ رهبری سازمان مجاهدین می تواند به شفاف سازی بیشتر کمک کند. عدم پاسخ به این سوالات می تواند نشان دهنده آن باشد که رهبری مجاهدین خواهان روشن شدن “همه حقیقت” نیست، بلکه بر اساس منافع مقطعی خود تنها به انتشار آن بخش از اسناد و اطلاعات مبادرت می کند که به صورت “جهت دهی شده” به دنبال آن است تا از طریق آنها یک هدف مشخص سیاسی (در اینجا تخریب شخصیت چند مخالف سیاسیِ رهبری مجاهدین) را محقق کند. روشی که در آن با اِعمال قیومیت بجای مردم و خوانندگان، بجای آنها تصمیم می گیرد که کدام بخش از اسناد منتشر بشود یا نشود. روشی که اساسا هدف آن “مانیپولاتسیون” یا دستکاری و سمت و سو دادن به اذهان عمومی بوده و در بطن خود جائی برای قدرت تشخیص و انتخاب آزاد مردم قائل نبوده و به دنبال آن است تا پیشاپیش یک نتیجه گیری مشخص را در ذهن مردم جا بیاندازد.
سوالات:
۱٫ منابع درآمد مالی سازمان مجاهدین و شورای مقاومت ملی ایران چیست؟ بیلان مالی سالیانه این دو تشکیلات شامل ریز پول های وارد شده به حساب های بانکی آن ها و منبع و مبداء آن ها چه می باشد؟ ریز پول های هزینه شده چه می باشد؟
توضیح: احزاب سیاسی یا بنیادهای خیریه وابسته به احزاب سیاسی در کشورهای اروپائی موظف هستند سالیانه گزارش مالی و مالیاتی خود را به اداره مالیات ارائه دهند. معمولا بطور سالیانه یک گزارش کلی مالی این احزاب و سازمان ها برای اطلاع عموم منتشر شده و یا آنانی که مایل باشند می توانند به آن دسترسی پیدا کنند. همچنین خبرنگاران مستقل می توانند در مورد بسیاری از جزئیات پول های وارد و هزینه شده تحقیق کنند. همچنین هر زمان که شک و ظّنی وجود داشته باشد یا اسناد و مدارکی موجود باشد که باعث شک و تردید نسبت به منشاء و منبع عایدی و هزینه ها باشد، ادارات مختلفی می توانند قانونا حساب های بانکی و دفاتر مالی و مالیاتی این احزاب یا سازمان ها را مورد بازرسی و کنترل قرار دهند. البته احزاب، سازمان ها، انجمن ها یا اشخاصی که نمی خواهند تن به این سیستم کنترل دهند، از طُرق مختلف اقدام به پول شوئی کرده یا بویژه تلاش می کنند نقل و انتقالات مالی را از طریق بانک انجام نداده و ردَی از خود باقی نگذاشته و پیوسته به صورت فعال و خلاقانه در جستجوی راه های فرار یا دور زدن از این کنترل ها می باشند. مسلما اگر سازمان مجاهدین خلق مشکلی در این زمینه نداشته باشد و ادارات دولتی در کشورهای مختلف از همه ی “دخل و خرج های” این سازمان، آنهم با تمام جزئیات مطلع باشند، قائدتا نباید با انتشار گزارش مالی و شفاف سازی بیشتر، آنهم برای اطلاع رسانی به “خلق قهرمان ایران” مخالفتی داشته باشد. مسلما سازمان مجاهدین همانگونه در کشورهای غربی مرسوم است می تواند در گزارش مالی خود برای حفظ اشخاص حقیقی که به این سازمان کمک مالی می کنند، اسامی آنها را منتشر نکند.
۲٫ ریز جدول “صدها هزار” دلاری که توسط سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت به آقای اسماعیل وفا یغمائی پرداخت شده است کجاست؟ اگر اینچنین لیستی وجود ندارد، پس چگونه می توان ادعای پرداخت “صدها هزار دلار” به او را باور کرد؟ اگر چنین لیستی وجود دارد، چرا حال که بخشی از این اسناد را منتشر کرده اید، همه اسناد را منتشر نمی کنید؟ آیا از آقای یغمائی که زمانی عضو مرکزیت سازمان و سپس عضو شورای ملی مقاومت شما بوده هیچگاه در مورد پول های خرج شده توسط او که به قول شما بخشی از آن برای “سفرهای متعدد و متنوع” بوده است، گزارش خواسته اید؟ اگر آری، این گزارش ها کجاست، آن ها را منتشر کنید. اگر نه؟ اولا: چگونه می توان ادعاهای شما را باور کرد؟ دوما: چرا پولی که که به قول خودتان متعلق به “خلق قهرمان و برآمده از رنج و شکنج اسیران و خون شهیدان” بوده است را بدون حساب و کتاب به او داده اید؟ این یعنی فساد مالی و بی مسئولیتی. در این زمینه چه توضیحی دارید؟
۳٫ در مورد آقایان کریم قصیم و محمد رضا روحانی نیز سوالات آمده در شماره دو، آنهم عطف به مسئولیت های شورائی آنها به عنوان روسای کمیسیون محیط زیست و کمیسیون ملیت ها تکرار می شود. چه پاسخی دارید؟
۴٫ لیست مقرری و مستمری و پول های پرداخت شده به کلیه اعضای شورای ملی مقاومت را عطف به سوالات آمده در شماره دو و بر اساس موضع و مسئولیت هریک از آنها منتشر کنید. اگر نمی کنید چرا از انتشار آن خودداری می کنید؟
۵٫ جدا از اعضای شورای ملی مقاومت، لیست مقرری و مستمری و پول های پرداخت شده به کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی دیگر (چه ایرانی یا غیر ایرانی) که از شما پول می گیرند را عطف به سوالات آمده در شماره دو و بر اساس وظیفه و کاری که به آن افراد محول شده است منتشر کنید. مثلا اشخاصی که در حمایت از شما سخنرانی می کنند، مطلب نوشته یا سایت های مختلف اینترنتی را اداره می کنند. اگر چنین کاری نمی کنید چرا و به چه دلیل؟
۶٫ در اسناد منتشر شده در مورد آقای قصیم و روحانی پول های پرداخت شده “نقد” داده شده است. در اسناد مربوط به مورد آقای یغمائی بجای لغت “نقد” از واژه “پرداخت” استفاده شده، که همان مضمون را دارد. چرا این نقل و انتقالات در سیستم بانکی انجام نشده است، آنهم برای سال های طولانی؟
۷٫ در توضیح مربوط به آقای روحانی آمده است که او در یک “دیدار خصوصی بطور جداگانه و انفرادی با مسئول شورا، درخواست کمک مالی و تأمین زندگی خود و خانواده اش را از «رهبر عقیدتی مجاهدین» به عمل آورد که با سخاوتمندی بسیار پذیرفته شد و به مدت ۲۰ سال ادامه یافت.” آقای مسعود رجوی، «مسئول شورای ملی مقاومت و رهبر مقاومت و رهبر عقیدتی مجاهدین» از کجا به خود اجازه داده که چنین “سخاوتمند” عمل کند؟ مگر تصمیم گیری ها و امورات یک سازمان و تشکیلات که در آن زمان هر روز از پیکرش خون بر زمین می ریخت بر اساس “سخاوتمندی” این یا آن مسئول بوده است؟ چه تعداد دیگر از این گونه تصمیم گیری های “سخاوتمندانه” از طرف مسعود رجوی انجام شده است؟ لیست این تصمیم گیری ها را منتشر کنید تا میزان سخاوتمندی ایشان، باز هم بیشتر روشن شود. اگر لیستی از چنین تصمیم گیری ها را منتشر نمی کنید، دلیل آن چیست؟ همین الان در مورد چه تعداد دیگر از اعضای شورای ملی مقاومتتان سند و مدرک جمع می کنید؟ آیا انتشار این اسناد برای ترساندن بقیه افراد ناراضی و معترض است تا در صورت علنی کردن اعتراضشان، با انتشار اسنادی که از آنها در اختیار دارید به اصطلاح آنها را “بی آبرو” کنید؟
۸٫ در پایان اطلاعیه آمده است اینکه “هزینه هائی که سه دهه توسط مجاهدین تامین می شد، اکنون چگونه و با چه ما به ازائی جایگزین شده است، موضوع بحث جداگانه ای است. اما اقتضای ندامت از تمامی مواضع پیشین و پیدا کردن منابع مالی جدید، در هر مرام و مسلک انسانی، برگرداندن مبالغ دریافتی از مجاهدین بود.” سوال این است: نظر به آنکه شورای ملی مقاومتِ مجاهدین در اطلاعیه های مختلف بر “مزدوری و ارتباط و همکاری” آقایان یغمائی، قصیم و روحانی با وزارت اطلاعات رژیم تاکیده کرده است و نظر به اینکه اطلاعیه اخیر در قسمت پایانی از آنها خواهان بازگرداندن این پول ها شده است، چرا سازمان مجاهدین خلق که خود را جدی ترین مخالف جمهوری اسلامی می داند و پیوسته بر افشای فعالیت های این رژیم در خارج از کشور تاکید می کند، در کشورهای محل سکونت این افراد بر علیه این افراد اقدام قانونی نمی کند؟ اگر سازمان مجاهدین اسنادی در مورد همکاری این افراد (و دیگر جداشدگانِ از این تشکیلات و مخالفین رهبری سازمان مجاهدین) با وزارت اطلاعات رژیم حاکم بر ایران دارد نه تنها وظیفه دارد، که باید بر علیه این افراد اقدام قانونی کند و اکنون که خواهان آن است این افراد پول های این سازمان را به آن برگردانند، باید بجای طرح این خواست در یک اطلاعیه، آنهم با لحنی موعظه گرانه، اقدامات قانونی جدی بر علیه آنها را به اجرا دربیاورد. اگر سازمان مجاهدین چنین اقدامی نکند یعنی ادعاهای این سازمان بی پایه و اساس است و تنها جنبه تبلیغی داشته و قصد آن دارد تا از یک طرف به تخریب چهره این افراد بپردازد و از طرف دیگر “نَسَق کِشی” دیگر اعضایِ شورای ملی مقاومت و دیگر جداشدگان و ناراضیان درونی این تشکیلات را دنبال می کند.
حقیقت را نمی شود لایه لایه کرد و هربار تکه ای از آن را به صورت گزینشی و به میل و صلاحدید خود “به خُورد” افکار عمومی داد. لازمه ی شفافیتِ صادقانه، بازکردن همه پرونده و علنی کردن “تمامی حقیقت” در معرض افکار عمومی است. اگر رهبری سازمان مجاهدین خلق از “تمامی حقیقت” ترس ندارد، باید از علنی شدن هر چه بیشتر جزئیاتِ مسائل استقبال کند و به این پرسش ها و بسیاری پرسش های دیگر پاسخ دهد. در غیر اینصورت ادعاها و اتهام پراکنی های بی پایه و اساس او بر علیه جداشدگان، منتقدین و مخالفین این رهبری، تنها بخشی از یک فریبکاری بزرگ است.
حنیف حیدرنژاد
 

خروج از نسخه موبایل