در یکی از سایت های فرقه مطلبی توجه ام را جلب نمود که خواستم در مورد آن مطلبی نوشته تا همگان متوجه شوند که سران فرقه از فرط پیسی ناچار شده دست به هر دروغی بزنند و اراجیفی را سر هم کنند.
اگر رجوی ها به ذهن پوک خود مراجعه می کردند متوجه می شدند که من سالیان هوادار این فرقه بوده آخرین بار نام مرا در برنامه همیاری سال 88 به نام مستعار محمد نیز عنوان نمودند.
من بعنوان یک هوادار که کمک های زیادی در این راستا به فرقه نمودم وقتی برای ملاقات به درب اشرف آمده و خواسته دیگری هم نداشتم به همراه دیگر خانواده ها که خواسته آنها نیز مانند من بود به شدیدترین وجه مورد بی حرمتی قرار گرفتیم.
وقتی به اشرف آمدم برایم کاملا مشخص شد که شعارهای این فرقه در مورد خانواده های هوادار در داخل کشور دروغی بیش نیست و برای عوام فریبی است که سران فرقه آنرا نشخوار می کنند.
اگر من در داخل کشور به این سازمان کمک مالی نمودم اینگونه مارک مزدور و… به من زده می شود می توان از رجوی ها سئوال نمود که پس خانواده واقعی!! فرقه کیست؟
مگر خانواده برای رجوی ها که اصلا اعتقادی به آن ندارند وجود دارد؟ مگر خود سران فرقه عنوان نکردند که خانواده کانون فساد می باشد پس شعار خانواده هوادار از طرف فرقه سرابی بیش نیست و بیشتر جنبه عوامفریبی دارد.
من وقتی به اشرف آمدم برای گرفتن جواب سئوالاتم بودکه در داخل کشور برایم ایجاد شده بود و می خواستم از نزدیک شاهد مناسبات سازمان باشم ولی در کمال تعجب متوجه شدم که سران فرقه جز دروغ به اعضای خود چیز دیگری یاد نداده و حتی از آزادی های فردی آنان نیز جلوگیری بعمل می آورند.
در صحبت با جمع خانواده هایی که برای ملاقات فرزندانشان به اشرف آمده بودم متوجه شدم که بعضا چندین بار این خانواده ها به درب اشرف مراجعه کرده ولی با هتاکی مسئولین فرقه مواجه شده و ناامید از دیدار با عزیزانشان به ایران بازگشته بودند و این مسئله برایم بسیار تعجب آور بود که چطور سازمانی که مدعی دفاع از خلق!! می باشد این گونه در مقابل مادران و پدران پیر تحمل یک ملاقات ساده را ندارد.
در این داستان یعنی مزدور نامیدن من و خانواده هایی که برای ملاقات به اشرف آمده بودیم دروغی بیش نیست و این نشان از سست بودن تشکیلات فرقه می باشد و خود رجوی ها هم می دانند که اگر این ملاقات ها انجام می گرفت دیگر کسی در فرقه برایش تره خورد نمی کرد هم چنان که در ملاقات سال 82 شاهد بسیار ریزش نیرو بعد از ملاقات با خانواده ها بودیم و به همین خاطر وی سعی نمود که عاطفه خانوادگی را در اعضای خود بکشد ولی این چیزی نبود که برای وی سودی داشته باشد و به همین خاطر طی این سالیان با توجه به عدم ملاقات خانواده ها با فرزندانشان شاهد بودیم که تعداد زیادی دست به فرار زده و به افشاگری علیه سران فرقه پرداختند.
وقتی سران فرقه عنوان می کنند که خانواده های هوادار!! در داخل کشور به ما کمک مالی می کنند من هم جزء یکی از این خانواده ها بودم ولی وقتی این کمک مالی را کنار دیگر کمک های مالی که سران فرقه مدعی می شوند که از داخل می گیرند می گذارم متوجه می شوم که این مبلغ نمی تواند حتی خرج یک روز فرقه را بدهد و این ادعا بیشتر بخاطر این است که در تبلیغات از آن استفاده کرده تا بتوانند نزد لابی های غربی خود نشان دهند که از حمایت مردم ایران برخوردار هستند. اکنون دیگر بعد از این سالیان برای من و همه جا افتاده است کمک های مالی فرقه از طریق دولت های مرتجع عربی منطقه و صهیونیست ها تامین می شود چون خیلی از لابی های خود فرقه در آمریکا اقرار کردند که برای ده دقیقه سخنرانی برای فرقه چند ده هزار دلار دریافت می کنند.
اکنون به جرات می گویم اگر فرصتی پیش بیاید دو باره به عراق آمده و دست به افشاگری علیه رجوی ها خواهم زد. البته به این نکته هم اشاره ای داشته باشم که وقتی من با نفرات جدا شده در مورد مسائل فرقه صحبت کردم متوجه شدم که سران فرقه جز دروغ چیز دیگری به افراد خود نمی گویند و مناسبات فرقه بغایت قرون وسطی است و این فرقه نمی تواند برای مردم ایران آزادی!! به ارمغان بیارود.
فرقه ای که سالیان دم از مبارزه با آمریکا می زد اکنون به کاسه لیسی جناح جنگ طلب غربی پرداخته و در نهایت بی شرمی از آنان می خواهد که به ایران حمله نظامی کنند.
سازمانی که از دولت مردان غربی می خواهد که دست به تحریم های بیشتر علیه مردم ایران بزنند دیگر شعار دفاع از دموکراسی دروغی بیش نیست و بهتر است مریم نزد همان لابی های جنگ طلب به خوش رقصی خود ادامه دهد تا شاید در بازار مکاره سیاست او را به بازی بگیرند
از نفرات جدا شده در داخل کشور هم نهایت تشکر را دارم که با افشاگری آنان توانستم به ماهیت پلید رجوی ها پی ببرم و متوجه شوم که وی فقط به فکر جان خود می باشد و در هر مقطعی جان بی خاصیت خود را از مهلکه در می برد و باز این نیروهای وی هستند که باید کشته شوند تا او و همسر سومش به حیات ننگین خود ادامه دهند.
برای خود من هم مشخص شده که کمک های مالی من نیز خرج عمل زیبایی مریم قجر شده است چهره پلید شما زشت تر از آن است که با این عمل ها بتوانید لاپوشانی کنید.
علی اصغر وکیل زند