بازهم مهرداد هرسینی سینه چاک رجوی، گل کاشته!
او که بعنوان یک پرنویس با کیفیت های پایین، ازمعدود کسانی است که دررسانه های رجوی ها حضور چشمگیر دارد، نوشته ی دیگری که در همین رسانه ها منتشر کرده که نام " صدور تروریسم چوب زیر بغل ولایتفقیه " عنوان یافته است!
آقای هرسینی می نویسد:
" با افزایش شک و تردیدها در به نتیجه رسیدن مذاکرات اتمی میان کشورهای 5 بعلاوه 1 با دیکتاتوری ولیفقیه، اکنون شیپور صدور تروریسم از سوی متولیان حکومت آخوندی نیز هرروز بلند و بلندتر نواخته میشود. در چنین چشماندازی است که سیاستگذاران کلان نظام بر این باورند که برای ایجاد هرگونه تعادل قوا در مذاکرات اتمی و برای جلوگیری از شکست اتمی و خوردن جام زهر، رژیم نیاز شدیدی به سیاستهای جایگزین مانند تروریسم و صدور بنیادگرایی دارد. اهرمهایی که در این برهه به دیکتاتوری ولیفقیه امکان تحرک و به آن دینامیک لازم را برای فرار از تله اتمی میدهد ".
اینکه چرا باید با افزایش شک وتردیدها، صدای شیپور تروریزم بلند شود بر هیچکس جز آقای هرسینی روشن نیست؟
فقط این سخن ازاین بابت منطقی میتواند باشد که " کافر همه را به کیش خود پندارد" ورجوی سانان براین تصور اند که دست زدن به تروریزم دردی ازکسی را علاج میکند چنانکه برای مجاهدین کرد؟؟!!
درمورد صدور بنیاد گرایی که چه عرض کنم، اما میدانم که مادر وسرمنشا بنیاد گرایی خودهمان کسانی هستند که بخاطر منافعشان وعقب نگه داشته کردن کشورهای پیرامونی این کار رانشو نمو داده اند و قربانیان (عاملان) این بنیاد گرایی، تکفیری ها هستند که خون ایرانیان شیعه را حلال میدانند!
آقای مهرداد خان میگوید:
" در این رابطه پاسدار جعفری فرمانده… به گوشههایی از این سیاست خارجی رژیم چنین اعتراف میکند: «بارها گفتهشده که مرزهای ایران اسلامی امروز گسترش پیداکرده، مرزهای انقلاب اسلامی گسترش پیداکرده ما در مرزهای خودمون از مرزمون دفاع نمیکنیم، بلکه در کیلومترها دورتر از مرزهای خودمون امروز در حال دفاع هستیم. حزبالله در لبنان که یکی از فرزندان انقلاب اسلامی است، امروز انقلاب اسلامی بعد از 36 – 37 سال که از عمر پربرکتش می گذره فرزندان زیادی رو در گوشه و کنار جهان هستههای حزبالله امروز در بسیاری از نقاط جهان تشکیلشده است».
زمانی را بخاطر بیآورید که لبنان درگیر جنگ داخلی بلند مدت وویرانگری بود ودر آن کشور، هرکشور همسایه وشبه همسایه ی مسلمان ونامسلمان نیروهای خود را داشتند واتفاقا حزب اله لبنان آخرین گروهی بود که ازشیعیان لبنان بوجود آمد وتصادفا! کارنامه ی قابل قبولی ازنظر جلوگیری از توسعه طلبی های اسرائل داشته و درتامین امنیت لبنانی که زمانی نا امن ترین کشور منطقه بود، نقش مثبتی داشته وحمایت ایران ازاین جریان که اینکه به چرخی ازحاکمیت لبنان مبدل شده، کار غیر عادی بشمار نمیرود!
دوباره میخوانیم:
"… در این رابطه خانم مریم رجوی در سخنان اخیر خود در شورای اروپا بهدرستی بر این نکته انگشت گذاشت و افزود: «خمینی بنیانگذار دیکتاتوری مذهبی در وصیتنامه خود خواهان برانداختن حکومتهای تمام کشورهای مسلمان و اخراج زمامداران آنها و تشکیل یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل شد. نیروی تروریستی قدس که از ربع قرن پیش تأسیسشده، ابزار سیاست بنیادگرایی است. سپاههای 9 گانه آن هرکدام یک کشور یا منطقه را هدف قرارداده است».سایت مجاهدین خلق 12.11.1393"
اینکه چنین وصیت نامه ای وجود دارد یانه، بنده اطلاعی نداشته وفقط این موضوع را میتوانم عرض کنم که ایشان بعنوان یک مرجع تقلید شیعیان میتوانستند نظراتی داشته باشند که البته دولت ها را با موضعگیری ها و عملکردهای های مسئولین زنده وقانونی اش به چالش میکشند ونه چیز دیگر!
شما بعنوان عوامل صهیونیزم ونمایندگان غیر رسمی دولت راست گرا ونژاد پرست اسرائیل این قول را بمن بدهید که مانع توسعه طلبی ها وکشتارهای این مراد خود خواهید بود تا آنگاه من نیز انتقاداتم را به جمهوری اسلامی ایران مطرح نمایم!
" اعتراضات دانشجویان، معلمان، کارمندان، بازاریان، روحانیون غیردولتی و کارگران جملگی از آمادگی فضای نارضایتی و عنصر عینی خبر میدهند. سخن از ”آشفتگی و پریشانی“ نظام در مقابل مردم بیسلاح و بیدفاع ایران نیز هست. دیکتاتوری خونریزی به آخر خط و به پایان ”تونل بنیادگرائی“ رسیده است ".
وجود اعتراضات مردمی مسالمت آمیز درکشوری، نشانه ی نشاط، رشد وبلوغ سیاسی آن کشور هست ومسائل اشاره شده – که بزرگ نمائی زیادی هم ازطرف شما درمورد آنها شده – درحد شورش های کوری نیست که موجب بمیدان آمدن اراذل واوباش باشد!
وانگهی ومهمتر ازآن، اگر این مسائل بزرگ شده توسط شما درقد وقواره ایست که رژیم را بستوه آورده وبه حال سرنگونی اش رسانده – چیزی که شما درهر صورت آنرا میخواهید- باید شما را خوشحال کند وبه یمن این خوشحالی هدایایی به مردم ودروهله ی اول به اسرای نگون بخت لیبرتی که بهترین اش انتقال آنها به نقاط امن تر جهان ودادن اتختیار تعیین حق سرنوشت برای آنهاست، بدهید ودرعوض آن نباید اینقدر دلواپس نباشید که نشان میدهید هستید؟!
دوباره آمده است:
" ایضاً درزمینهٔ خارجی نیز هرروز بر ابعاد فشار بر رژیم بیشتر میشود. نهتنها درزمینهٔ اتمی، اقتصادی و مالی، بلکه زمینههای حقوق بشر، صدور تروریسم و بنیادگرایی اکنون به چالشهای بزرگی برای دیکتاتوری آخوندی تبدیلشدهاند. در چنین وضعیتی و باوجود چنین بحرانهای بزرگی که رژیم با آنها دستوپنجه نرم میکند، بهیقین اهرم صدور بحران یکی از راهکارهای پایهای دیکتاتور است. بر این سیاق است که باید به بخشی از این راهکار یعنی ”صدور تروریسم“ توجه ویژهای مبذول نمائیام ".
اتفاقا اینطور نیست که میفرمائید!
درمقام مقایسه نسبت به گذشته، ایران هراسی و… کمتر شده و آمریکا واسرائیل دیگر مثل سابق قادر به فریفتن چین وروسیه وگرفتن رای مثبت آنها نیستند.
چرا که جریان زندگی به مخصوصا روسیه نشان داد که این نوع نرمش ها دربرابر این جلادان، چه بلایی برسر لیبی و… آورد ودارد درمورد خودش هم تمرین میشود بواسطه ی اکراین و…!
دیگراینکه هموطن عزیز!
ایران، آمریکا واروپا نیست که بتواند بحرانش را باین سادگی صادر کند، این امتیاز منحصر بفرد مال اربابان است که ایران دراین مجموعه قرارندارد!
آقای هرسینی درهمین نوشته میگوید:
" سخن از رژیمی است که به تائید جامعه جهانی ”بانکدار تروریسم“ است. اهرمهایی مانند حوثیها در یمن، حزب الشیطان در لبنان، نیروی تروریستی بدر و شبهنظامی در عراق، دخالتهای مستقیم نیروی تروریستی قدس در سوریه برای حفظ دیکتاتوری بشار اسد خونریز و حمایت از گروههای تروریستی مانند داعش، عصائب الحق و کتائب و راهاندازی نیروی جدید دیگری در یمن بنام انصار الله، ابزارهای دیکتاتوری ولیفقیه برای پیشبرد این سیاست در منطقه است ".
ظاهرا که این هموطن اطلاعات جغرافیایی وتاریخی کم ثمری دارد وبراحتی میتواند نام یک کشور سلطه گر را بانام کشوری مانند ایران که بدرجات معین خواسته ویا میخواهد تحت سلطه نباشد، عوض کند ویا تصور کند جامعه ی جهانی همان حاکمیت آشکار ودئرسایه ی آمریکا بعنوان نمایندگان %1از ثروتمندان جهان است؟!
ایران درخلیج فارس مسئله ای مانند " باب المندب" دارد که تحت کنترل یمن است ویک شاهراه حیاتی برای ایران بوده وناچار نمیتواند واکنشی قانونی درمقابل این عوامل نشان ندهد.
همچنین حوثی های شیعه دریمن دراکثریت قرار ندارند و مانند دیگرانی که ظلم وستم آمریکا وعربستان را برنمیتابد، حق دخالت درامور کشورش را دارد واگر میبینید که موفقیتی بدست آمده، یقینا بدانید که اکثریت مردم یمن – که شیعه هم نیستند- بانی وپیروز فعلی این قیام بودند ودراین میان فراموش نکنید خاطره ای که مردم یمن از جمهوری دموکراتیک یمن جنوبی که توسط عربستان سقوط کرد، کم وبیش مثبت است وهنوز آنرا ازیاد نبرده اند!
بنظر می رسد که طرح بیش ازحد حوثی ها درراستای ایجاد اختلاف بین سنی ها وشیعیان درسراسر منطقه است که در راس استراتژی های جهانخواران قراردارد!
هنوز با وجود اینکه زود است درمورد اوضاع یمن قضاوت کرد، اما اگر فی الواقع این حوثی های شیعه بوده اند که پیروز شده اند، مطمئن باشید محروم از حمایت برادران وخواهران سنی خود نبوده اند!
این پیروزی با بمباران های سفره ای و… بدست نیآمده وحاصل قیام است و قیام وقتی به پیروزی – ولومقطعی – دست مییابد که اکثریت مردم حامی آن بوده ویا اقلا موضع بیطرفانه ای دربین باشد!
بالاخره درپایان مقاله ی مهرداد خان درحکم حسن ختام تمام وزدن به صحرای کربلای – مثل تمامی نوشته های وابستگان این گروه بت پرست- آمده است:
«مریم رجوی پرزیدنت اپوزیسیون در تبعید ایران تأکید کرد رژیم ایران از طریق شبهنظامیان شیعی، 4 کشور عربی را تبدیل به میدانهایی برای ترور و خونریزی کرده است. رجوی نسبت به دادن امتیاز بیشتر به رژیم ایران در مذاکرات هستهای هشدار داد و گفت، راهحل قطعی مقابله با بنیادگرایی دینی سرنگونی رژیم ایران بهعنوان کانون بنیادگرایی دینی و تروریسم است».
با وجود مخالفت هایی که با قسمت های زیادی از نوشته ی این هموطن کرده ام، درمورد سرنگونی مورد درخواست این بانوی اول؟؟!! ایران، جراتی جز گفتن این کلمه را ندارم که بگویم: این یکی به چشم!!