جنایتهای سران سازمان مجاهدین شاید از نظر ظاهری و فیزیکی بر روی خانواده ها تاثیر گذار بوده باشند ولی از نظر روحی نتوانسته و نخواهند توانست آنها را خسته کنند و جلوی حضور و پیگیری آنها در امور فرزندانشان که در چنگال فرقه رجوی گرفتار شده اند را بگیرند بلکه برعکس این خانواده ها هستند که فعالتر از قبل شده و به دفتر انجمن نجاتها مراجعه می کنند.
آقای حالت بردی خرمالی که حدود 27 سال است برادرش نوری خرمالی در چنگال سران سازمان مجاهدین گرفتار شده و هیچ گونه خبری از وی کسب نکرده، برای پیگیری بیشتر امور برادرش ملاقاتی را انجام داده و در آن خواستار پیگیری بیشتر مسئولین شده است.
وی که داغ از دادن برادرش را بر سینه دارد، در مورد جنایت اخیر گروه تکفیری داعش که یک خلبان از کشورهای حاشیه خیج فارس را به آتش کشیده بودند چنین می گوید که این گروه تروریستی در همان لحظه جنایت خود را علنی می سازد ولی سران سازمان مجاهدین چندین سال است که دل خانواده ها را سوزانده و باعث داغدار شدن آنها شده اند و این جنایت به مراتب خیلی بالاتر از سوزاندن آن نگون بخت می باشد.
آقای خرمالی در مورد گذشته برادرش میگوید که او فردی ساده و اهل نماز وعبادت بود و بر حسب وظیفه و برای دفاع از کشورش به خدمت مقدس سربازی عازم شد ولی بعد از گذشت مدتی طی نامه ای به خانواده مان خبر رسید که نوری خرمالی در یک عملیات به اسارت سران فرقه رجوی گرفتار شده و بعد از ان زمان هیچ گونه خبری از او نداریم و من و خانواده ام از کلیه مسئولین و نهادهای بین المللی درخواست داریم تا خبری در مورد برادرم به ما برسانند چراکه از سران سازمان مجاهدین هیچ بعید نیست که برادرم را نیست و نابود نکرده باشند همچنانکه در بسیاری از موارد از اخبار انجمن نجات و سایر خبرگزاریها خوانده ام که سران فرقه رجوی به راحتی افرادی را که مخالف این گروه تروریستی هستند را از بین می برند و لذا من از تمامی مسئولین بخصوص کمیساریای پناهندگی و صلیب سرخ درخواست دارم تا به این تقاضای خانواده ام رسیدگی نمایند.
آری سران سازمان مجاهدین در طول دوران سیاه و نکبت بار خود اینگونه دل خانواده ها را آزرده و فرزندان آنها را اینگونه از آنها جدا می کنند و با مغزشویی هایی که بر روی آنها انجام داده اند توانسته این بیچاره ها را همراه خود کنند و بر روی ذهن آنها فشار بیاورند که خانواده از آنها هیچ حمایتی نمی کنند در صورتیکه این سران فرقه رجوی می باشند که در تمامی لحظات بفکر سوءاستفاده از آنها هستندو در عوض خانواده ها با حضور گسترده خود به حمایت همه جانبه از فرزنداشان می پردازند و خواستار جدائی انها از این گروه تروریستی می باشند.
آقای خرمالی در مورد بازگشت شیراحمد روزرخ می گوید برای احوالپرسی و خبر گرفتن از برادرم به پیش او مراجعه نمودم و به او گفتم که از رهایی او از چنگال این ظالمان خیلی خواشحال شدم و امیدوار شدم که برادرم که هر چند آقای روزرخ او را نشناخت ولی او بتواند خودش را از فرقه رجوی نجات دهد و من از همین جا به او پیام می دهم که برادر عزیزم نوری جان خانواده مشتاقانه منتظر رهایی تو از این سازمان ضدبشری بوده و با آغوش باز از تو استقبال خواهد کرد و هیچ گاه به اراجیف سران فرقه رجوی در مورد نداشتن خانواده فکر نکن چرا که من و برادران و خواهرانت و نیز کل فامیل منتظر بازگشت هر چه زودتر تو هستیم.
خانواده خرمالی نیز از جمله خانواده هایی است که فرزند آنها توسط سران مجاهدین ربوده شده و هیچ گونه خبری از او در دست ندارند ولی آنها خیلی امیدوار بوده و از مسئولین و نهادهای بین المللی که مرتبط با قضیه این گروه تروریستی رجوی می باشند درخواست پیگیری و ملاقات حتی به مدت یک ساعت هستند تا بتوانند بعد از گذشت نزدیک به سه دهه از نوری خرمالی خبری داشته باشند که این تقاضای انسانی درخواست تمامی خانواده هایی است که فرزندان آنها در چنگال سازمان مجاهدین گرفتار شده اند می باشد ولی افسوس که تاکنون هیچ ارگانی در این مورد اعلام آمادگی ننموده است.
با آرزوی رهایی تمامی زندانیان فرقه رجوی