ترقی معکوس آقای کریم نعلبندیان!

درپی همایش موفقیت آمیز خانواده های گرفتار آذربایجان شرقی که طی14-14 بهمن ماه درتبریز انجام گرفت، طبعا طومارهای اعتراضی به دولت ها وسازمان های ذیربط حقوق بشر تهیه وارسال شد وهمراه آن درد دل های خانواده های چند نیز که بصورت مکتوب تهیه شده بود، دررسانه ها منعکس شد.
فرقه ی رجوی که تاب این حرکات مدنی خانواده های اسرای کمپ لیبرتی را برنتافته، به پاره ای ازاسرا مراجعه نموده وازآنها خواسته است که با نوشتن مطالب تکراری، حمایت خانواده ها را ازخود قطع کرده وبیشتر درچنبره ی اسارت قرار بگیرند وازطرف دیگر خانواده ها با دیدن این مخالفت های؟! اسرا با خود، انگیزه های حمایت ازآنها را ازدست بدهند؟!
آقای کریم نعلبنیان یکی ازاین اسرای تبریزی است که یا ازسر اجبار ویا از روی ساده لوحی، دراین دام گرفتار شده ومطلبی مملو ازشعارهای پوچ در سایت  ایران افشاگر رجوی ها درج کرده است.
با این توضیح که ما میدانیم که ایشان به اینترنت و… دسترسی ندارند و فرماندهان ومسئولانش- چه بسا درخارج ازکشور- اطلاعات ناقص وتفسیر دلبخواه شده ای درمورد نامه های خانواده ها بدان ها داده وخواسته میشود که مطلبی درنکوهش آن بنویسند واین مطلب تهیه شده توسط همین مسئولین دروبسایت ها منتشر میشود!
این موضوع سبب زیر علامت سئوال رفتن صحت وسقم نوشته های این اسرا شده وازاعتبارش کاسته میشود!
ما ازصمیم قلب آرزو داریم که ای کاش این اسرا دسترسی به اینترنت و… داشته وخود مستقلا نامه ها وسایر نوشته ها را میخواندند و برداشت مستقلانه ی خود را داشته وخود مطلب شان را بدون امر ونهی های موجود تهیه وارسال میکردند ویا لاقل درحد یک زندانی اجازه ی مکاتبه داشتند!
نوشته ی کریم نعلبندیان " تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت " نام گرفته ومتاسفانه طرز فکری که ازهمان تیتر نوشته بدست میدهد، تاسف بار است!
علم ومنطق انسانی اجازه نمیدهد که طبق توصیه ی ایشان وارد راهی شویم که این راه (بعنوان موجودیتی درحد کمتر ازنباتی) راهنمایمان باشد.
انسان است که باید راه را انتخاب کند ودراین خصوص ازقوانین کور وکر و یا نشناخته ی طبیعت تبعیت نکند.
بعبارت دیگر انسان وقتی به آزادی میرسد که قوانین حاکم برطبیعت را با شعور بی همتای خود بررسی کرده وآنها را بشناسد و ضمن کوشش برای تغییر بعضی ممکن ها، درمخالفت وعناد نسنجیده با قوانین کم وبیش لایتغیر طبیعت، زندگی بهتری داشته باشد.
بنابراین  اینطوری نیست که به این قوانین اجازه دهد که خودبخودی راه اورا انتخاب کنند؟!
این همشهری مهندس ما، ازتفکر علمی بدور است ودلیل این آلوده شدنش به فرقه ی رجوی ازهمین دوری از دستآوردهای علمی بشر درعرصه های اجتماعی است!
اودرقسمتی ازنوشته اش عذر بدتر ازگناه آورده ومدعی شده است که تا سال 1368 عضو ارتش آزادیبخش بوده و با سازمان زاویه داشته وتنها بعد ازانقلاب مریم (تو بخوان ازبین بردن کور سوی آزادی ای که تا این مرحله شاید وجود داشت)، دربست به سازمانی که این بار به فرقه ی مستبد  و… تبدیل شده، ارادت خاص خود را  پیدا کرده است!
یعنی اینکه ما دراینجا- اگر نوشته مال خودش باشد- با انسانی طرف حساب هستیم که بعد از برقراری زشت ترین مناسبات درسازمان، ارادتمند آن شده وبنابراین بقیه ی موارد خارج از توضیح است!
ضمنا نامه ی مادر وبرادر آقای کریم نعلبندیان هم ذیلا آورده میشود.
سعید


 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا