آیا میدانستید که در فرقه رجوی تخصص داشتن نیروها گزینشی است؟

یکی از موضوعاتی که در سازمان باعث مسئله دار شدن خیلی از افراد خصوصا نیروهای رده پایین یا حتی بعضی از بچه های قدیمی شده بود این بود که زمانیکه کلاسهای تخصصی مثلا آموزش رانندگی کمرشکن یا لودر یا بلدوزر و آموزشهای از این قبیل که میتوانست برای افراد بنوعی سرمایه ای محسوب شود که در صورت خروج از سازمان بتوانند با آن درآمد زایی کنند برگزار میشد٬ از شرکت دادن کسانیکه احتمال میدادند که از سازمان بریده و به زندگی عادی رو بیآورند خودداری میکردند! برای نمونه حوالی سال 77 بود که مسعود رجوی نشستی عمومی در قرارگاه باقرزاده برگزار کرد و گفت که ارتش آزادیبخش وارد فاز سرنگونی شده است و از اینرو بایستی از نو تمامی کلاسها و دوره های آموزشی را برگزار کنیم و تمامی نفرات بایستی بصورت تخصصی و از پایه مجددا تمامی آموزشهای رزمی را فرا بگیرند. در همین رابطه کلاسهایی برگزار شد و تمامی نفرات وارد کلاس شدند.البته این ظاهر داستان بود واصل ماجرا این بود که گزارشات زیادی مبنی بر اینکه نیروها از بلاتکلیفی در عراق و خستگی و از همه مهمتر بریدگی نفرات زیاد شده بود و او با این کارش میخواست که مدت حداقل یک سالی همه را سرکار بگذارد! در این میان آموزشهایی که برای بچه ها جذابیت بیشتری داشت کلاسهای رانندگی کمرشکن یا پل سازی یا ماشین آلات مهندسی مانند لودر و بلدوزر یا جرثقیل و اینگونه کلاسهابود که اتفاقا تقاضای زیادی هم از سوی افراد بود که در این دوره ها شرکت کنند! ولی بصورت سیستماتیک و از سوی مسئولین سازمان گفته شده بود که هرگز کسانیکه ذره ای به آنها شک دارید را در این دوره ها شرکت ندهید و فقط نفراتیکه احتمال جداییشان از سازمان ضعیف است را شرکت دهید! همین موضوع باعث شده بود که خیلی ها مسئله دار شوند و اتفاقا این مسئله به ضد خودش تبدیل شد بطوریکه موج اعتراضات راه افتاد که بچه ها علنا میگفتند:که سازمان بما اعتماد ندارد و ما را حلقه ضعیف میپندارد!
واقعیت این بود که بچه ها از شرکت در دوره های آموزشی تانک و نفربر و دوره های نظامی بشدت خسته شده بودند ودیگر هیچکس حوصله این کلاس ها را نداشت! همانطور که بعد از سرنگونی عراق و اینکه امریکا ضرب الاجل معین کرد که بایستی تمامی سلاحها را تحویل میدادیم بچه ها در ظاهر خودشان را ناراحت نشان میدادند ولی وقتی در جمع های خودمانی صحبت میکردیم همه خیلی هم راضی بودند و میگفتند که حداقل اینکه دیگر نیازی به رسیدگی های الکی نیست!
مراد