19 فروردین نمایانگر خیانت سران سازمان مجاهدین

بیش از 30 سال بود که مسعود و مریم رجوی خائن در تمامی نشستها و مغزشوئی های خود اشرف (پادگان نظامی) را مثلا خط قرمز می دانستند و در بیانیه های مختلف خود از آن به بزرگی و عظمت یاد می کردند که نماد به ظاهر ایستادگی برای عناصر فریب خورده آن باشد. اما غافل از اینکه روزی برسد که صاحبخانه برای پس گرفتن املاک واقعی خود بپا خیزد و تروریستهایی را که چندین سال بیرحمانه به کشتار مردم آن دیار و نیز ملت بی گناه کشور همسایه فعالیت نموده را بخواهد از خاک خود بیرون کند و این جانیان بخواهند به بهانه های مختلف در برابر آن ایستادگی کرده و فرزندان خانواده ها را به راحتی دم تیغ بفرستند و از آنها سد انسانی در برابر گلوله های گرم درست کنند.
آری در چنین روزی بود که سران سازمان مجاهدین همچنان که از اخطارهای قبلی ارتش عراق برای ورود به پادگان نظامی اشرف آگاه بودند، ولی آگاهانه عناصر بی خبر خود را برای ایجاد درگیری به مقابل ارتش و پلیس عراق اعزام نمودند و خواستند از خاکی که هیچ گونه تعلقی به آنها ندارد و صاحبان آن چندین سال برای بدست آوردنش دوندگی کرده اند را همچنان در تسخیر خود داشته باشد.
علی قزل قارش که با نیرنگهای فریبکارانه سران سازمان مجاهدین و به بهانه کار خوب با در آمد عالی بطور ناخودآگاه گرفتار سازمان مجاهدین شده بود در مورد خیانت بزرگ سران فرقه رجوی چنین می گوید که من قبل از 19 فروردین بخاطر دروغ بودن وعده های سازمان با فرمانده خود درگیر شده بودم طوریکه من و چند نفر از دوستانم که آنها نیز پی به دروغگویی آنها شده و در این درگیری شرکت داشتند را به واحد دیگری که فقط از عناصرش بیگاری می کشید تبعید نمودند تا در انجا بقول معروف رس ما را بکشند، ولی دو روز بعد بود که شب هنگام یکدفعه بدنبال ما و تعدادی از بچه های دیگر که بعدا فهمیدم آنها نیز همانند ما نسبت به اقدامات فرماندهان خود اعتراض داشته و به آنجا تبعید شده بودند را جمع نموده و با خودروهای نفر بر به یگان دیگری بردند و حسابی ما را تحویل گرفته و شام مختصری دادند و سپس یکی از فرماندهان پیش ما آمده و شروع به سخنرانی نمود که ارتشیهای عراقی قصد دارند خانه و کاشانه ما را از ما بگیرند و جایی را که متعلق به شماست را تخریب کنند و الی آخر و انچنان این فرمانده با جذابیت خاص صحبت می کرد که تمام نفراتی که در آنجا حضور داشتند به طرز عجیبی برگشتند و حتی خود من نیز مغزم سوت می کشید بطوریکه لحظه شماری می کردم تا به مقابله با عراقیها بروم تا اجازه ندهم بقول آن سرکرده خائن حتی یک متر از خاک اشرف را به ارتشیها واگذار نمایم، اما غافل از اینکه این جنایتکاران از قبل اخطارهایی مبنی بر تخیله قسمتهایی از خاک اشرف را که هیچ ارزش تاکتیکی نیز نداشته دریافت نموده بودند و اکنون فقط برای از بین بردن افراد ناراضی خود این درگیری از پیش تعیین شده را تدارک دیده بودند که من این موضوع را عینا در بین درگیری مشاهده نمودم.
هنگامی که ارتش عراق شروع به پیشروی نمود بسیاری از بچه ها که هنوز گرم صحبتها و مغزشوئی های فرماندهان خود بودند به مقابله آنها رفتند ودر جنگ حلوا خیرات نمی کنند و همین مقابله ما باعث زخمی شدن عده ای از همراهان من شد و با دیدن این وضع بیدرنگ از نیروهایی که در پشت سر ما بودند درخواست کمک کردم ولی با کمال تعجب آنها به ما دستور مقابله می دادند و نیز بسیاری از فرماندهان با شدت گرفتن درگیری به عقب فراری شدن و اصلا کمکی نمی کردن و آنهایی را که کشته شده بودند فقط برای مظلوم نمایی بیشتر و تهیه عکس و فیلم،جسد آنها را حمل می کردند و توجهی به ارتش و پلیس مسلح نمی کردند و فقط از ما می خواستند روبه جلو حرکت کنیم.
بله عزیزان این تنها گوشه ای از جنایتها و خیانتهای سران سازمان مجاهدین بخصوص مژگان پارسایی و امثال اوست که به چه حیله و نیرنگی افرادی را که با اهداف پوچ فرقه رجوی مخالف بودند را به راحتی از بین می بردند و امروز به راحتی آب خوردن برای آنها در پاریس مراسم می گیرند و در سایتهای سراسر دروغ خود در این مورد به دروغ مقاله میزنند تا بتوانند ذهن عناصر تحت سلطه خود را مشغول نگه دارند.
براستی چرا مریم عضدانلو یا سایر سران جنایتکار فرقه رجوی و شیطان اصلی این فرقه ضدبشری یعنی مسعود رجوی خائن در این درگیریها با عناصر خود همراه نبودند تا از نزدیک آنها را رصد کنند؟
چرا مژگان پارسایی و فرمانده هان دیگراین گروه تروریستی هیچ  خدشه ایی به آنها وارد نشده و در صحت و سلامت بسر می برند؟
پاسخ خیلی آسان است و آن خیانت این سازمان و سران و سرکردگان جنایتکار ان است که براحتی در برابر چشمان تمامی به ظاهر آزادی خواهان جهان عده ایی از فرزندان خانواده ها را به دم تیغ فرستادند و خودشان با حمایت اربابان و حامیان تروریست خود فقط نظارگر این قتل و عام بودند که اکنون چنین مظلوم نمایی کرده و از کشته های خود سوءاستفاده می کنند که خداوند خودش حاضر و ناظر اعمال پلید این جنایتکارن است و خودش عذاب آنها را خواهد داد. انشاءالله.
به امید رهایی تمامی زندانیان دربند سازمان مجاهدین خلق