فرقه ی رجوی که قسمت قابل توجه ظرفیت رسانه ایش را به حوادث وتحولات یمن اختصاص داده ومانند یک طرف دعوا وبنفع عربستان سعودی وارد عمل شده است، جمهوری اسلامی ایران را که باندازه ی یک دهم آنها به مسائل یمن حساسیت نشان نمیدهد، متهم میکنند که درتمام شئون وامور یمن دخالت میکند!
بطوری که اغلب انسان های مطلع آگاهند، شورش حوثی ها ومتحدین اش که بعلت قرار گرفتن درجناح اکثریت مردم به پیشروی های خود ادامه داد، دراصل ادامه ی تظاهرات مدنی 2011 بود که با کمک همین سعودی ها، درهم شکست ومانند آتش زیر خاکستری ازانظار پنهان ماند تادرموقع مناسب شعله ور شود که دریمن نیز همین چنین شد.
این یادداشت کوتاه قصد حمایت ازهمه ی جناح های درگیر با دولت مستعفی ودست نشانده ی عربستان – ودراصل با عربستان وآمریکا- ندارد و راقم این سطور میداند که چنانکه درهمه ی نهضت ها پیش میآید، احتمالا درمیان صفوف شورشیان هم افراد ودستجاتی باشند که غم استقلال، آزادی و مردم یمن را نداشته و فرصت طلبانه وارد شده اند تا منافع شخصی وگروهی خود را که ممکن است درتضاد با منافع عمومی مردم یمن باشد، پاس دارند!
اما حضور احتمالی نیروهای ناباب درمیان شورشیان یمن، برعربستانی که به بمباران آنجا مشغول است، برائتی حاصل نمیکند واقدامات سعودی ها ومتحدین مرتجع اش حکم دخالت وحشیانه درامور داخلی یمن را دارد!
فرقه ی مخرب رجوی که نوشته ی بی یا کم ربطی با عنوان " پیامدهای شکست استراتژیک رژیم در یمن "؟ منتشر کرده وطی آن خواسته که ازسعودی های مرتجع بعنوان ناجیان مردم یمن وپیام آوران دموکراسی؟! تجلیل کند وتمام کاسه کوزه های مشکلات مردم یمن را برسر جمهوری اسلامی بشکند، ارزشی درحد دفاع از تجاوز یک کشور مرتجع بیگانه برعلیه مردمان کشوری بنام یمن است که اکثریت آنها با افکار وگرایش های متنوع بپا خاسته اند تا با ایجاد یک دولت فراگیر ملی برمشکلات متعدد خود غلبه کنند وضمن کسب پیروزی های زیاد و واداشتن دولت دست نشانده ی عربستان به استعفا، همواره وعلیرغم داشتن دست بالا در جبهه ی نبرد، آمادگی خود را برانجام مذاکرات اعلام داشته وصراحتا گفته اند که هرگز قصد برقراری یک دولت خاص عده ای ازگروهها و خارج کردن دیگران ازقدرت را ندارند!
عربستان ازچنین موضع مصلحت جویانه ی شورشیان که به معنی پایان سیادت بی چون وچرایش بریمن است، خشمگین شده و به بمباران مواضع آنها وبدتر ازآن بمباران مردم و زیر ساخت های این کشور پرداخت وقول های همکاری زیادی ازطرف بعضی از کشورهای طماع وتوسعه گر اسلامی دریافت نمود واین وعده ها را به حساب ائتلاف خرج کرد!
مجاهدین رجوی موضوع را جدی تر ازخود عربستان دیده و وعده های خیالی به معده ی مبارک دادند که برخوردهای بعدی ترکیه، عربستان، قطر و… نشان داد که آنها کشورهایی نیستند که بخواهند با پیاده کردن نیروی زمینی، بمباران های عربستان را تکمیل کرده ویمن را تقدیم عربستان نمایند!
درست است که عربستان کارهای هوائی زیادی میتواند برعلیه شورشیان ومردم یمن انجام دهد، اما تجربه ثابت کرده است که این سربازان زمینی پوتین بپا هستند که سرنوشت هر جنگ را تعیین میکنند که عربستان قادر به تجهیز اینهمه سرباز و وارد کردنشان به یمن نیست وناچار به پیشنهادات صلحی که کشورهای دیگر وازجمله ایران مطرح بوده، گردن نهاد وقرار شد که دولت موقتی تحت سرپرستی نخست وزیر سابق، امر ایجاد آرامش وحل مسائل متنوع مردم یمن را بعهده گیرد و آتش بس برقرار شد.
اخبار بعدی نشان میدهد که عربستان مجددا به بمباران مواضعی دریمن پرداخته که هنوز معلوم نیست که این عمل بمعنای نقض آتش بس یا گرفتن امتیازات بیشتر در عرصه ی مذاکرات است که دراین مورد باید به حوادث روزهای آتی توجه کرد ونظر قطعی اعلام نمود.
درهرصورت روند امور ابدا بنفع رجوی نیست ورسانه های اوبه عبث با انتشار تحلیل ها واخبار بی سروته دراین مورد مشغول بوده وتلقین میکنند که ایران دچار ضربه شده است!
بنظر می رسد که مصرف داخلی این نوع تحلیل وتفاسیر باند رجوی، برسایر جنبه های قضیه میچربد و تمامی این خبرپراکنی ها ولجن مالی ها، برای فریب اهالی لیبرتی عراق است که فکر کنند بزودی بهشت موعود رجوی را زیارت خواهند کرد وچه بهتر که صباحی دیگر تحمل این زنجیر واسارت وبردگی را داشته باشند!
نوید