زندان بان زنان لیبرتی حامی حقوق دختر مهابادی

در پی مرگ مشکوک دختر جوان در یکی از هتل های شهرستان مهاباد و تجمع اعتراضی گروهی از مردم این شهرستان، رسانه های فرقه ی رجوی بار دیگر خوراک تبلیغاتی برای جنجال آفرینی و سوءاستفاده های بیشتر یافتند. این نخستین بار نیست که اخبار و اطلاعات ضد و نقیض و تجمع کنندگان احساساتی بهانه ی تازه ای به دست مریم رجوی دادند تا برای هزارمین بار دچار حس کذایی  خود رهبر بینی شود و از قیام و اعتراض مردم هیجان زده تقدیر کند.
این بار اما موضع گیری مریم رجوی بسیار مضحک تر از همیشه به نظر می رسد. مرگ دختر جوان کرد مهابادی که بر اثر حادثه ای مشکوک خود را از یکی از طبقات هتل به پایین پرتاب کرد در برابر مرگ و رنج و تجاوز به صدها زن کرد ایزدی توسط تروریست های داعش در عراق و سوریه، اگر از اهمیت کمتری برخوردار نباشد قطعا اهمیتش بیشتر نیست. این در حالی است که مریم رجوی همواره در برابر جنایت های داعش علیه زنان ایزدی از جمله به کنیزی گرفتن و تجاوز جنسی و قتل آن ها، سکوت اختیار کرده است.
سکوت مریم رجوی درباره ی جنایات فاحش نیروهای داعش در حالی است که همه ی رسانه های جهان – حتی رسانه های نه چندان بی طرف – به آن پرداختند و حتی ویدئویی از اعضای داعش پخش شد که نشان می داد چگونه درباره  ی زنان ایزدی و قیمت آن ها اظهارنظر می کنند.
چرا مریم رجوی که خود را نماینده ی اسلام مدرن و دموکراسی خواه می داند و ادعای دفاع از حقوق زنان دارد چنین دوگانه عمل می کند؟ پاسخ در ذات فرقه ای سازمان مجاهدین خلق است. سازمان مجاهدین خلق به روایت جمع کثیری از جداشده ها و گزارش های بسیار بین المللی از جمله دیدبان حقوق بشر، کیش شخصیتی است که با نقض حقوق اساسی اعضای خود ادامه حیات می دهد.
بنابر شهادت زنان جدا شده از سازمان، اوج سوءاستفاده از اعضای فرقه، در تجاوز جنسی مسعود رجوی – همسر فراری مریم رجوی – به زنان عضو شورای رهبری فرقه ی مجاهدین خلق دیده می شود. مسعود رجوی با عقد کردن شمار زیادی از زنان رده بالای سازمان، نه تنها چند همسری را در سازمان به اصطلاح دمکراتیک خود به خود روا می دارد اما ازدواج را برای سایر اعضضا حرام می داند  بلکه حقوق اساسی زنان عضو فرقه را برای انتخاب همسر و داشتن فرزند و زندگی زناشویی نقض می کند.
بدین ترتیب، بدیهی ست که مریم رجوی به عنوان اداره کننده ی نسخه ی اتوکشیده و مدرن داعش، نمی تواند با همکاران و همپالگی های خود که منافع مشترکی با یکدیگر دارند،ابراز مخالفت کند. چنانچه در گزارش های گوناگون آمده است هر دو این فرقه ها در حال حاضر مواجب بگیر اسراییل و مدافع منافع آن در منطقه هسنند. در برابر سکوت در قبال جنایات داعش، نسبت دادن هر واقعه ی شوم اما مشکوکی به جمهوری اسلامی و نیروهای امنیتی آن کاملا هم راستا با اهداف اسراییل و داعش است.  
 مزدا پارسی