فرقه ی رجوی برسر هرتحرک اعتراضی وهیجانی درایران حساب بیقواره ای باز کرده وطوری میگوید ومینویسد که توگویی جهان بهم خواهد ریخت و امور کشور براحتی کنده شدن وافتادن یک سیب گندیده، برقبای آن فرود خواهد آمد!
مسئله تاسف بار خودکشی آن دختر جوان مهابادی، توسط این گروه لاف زن ودغلکار حکم یک مائده ی آسمانی را پیدا کرده ودرحالی که پیروزی های؟! موهوم و پایان ناپذیر این فرقه، حالت نزولی بخودگرفته بود و خطر بسته شدن دکان تبلیغاتی اش رنجش میداد، به کمک اش شتافت تا همچنان درایجاد اشتغالزایی برای عوامل وافراد تحت امرش، دچار مشکل نگردد!
این باند مافیایی هرآنچه را که مربوط به داخل کشور دراین مورد بود، خرج کرده بود وخطر تنگدستی تهدیدش میکرد که ناگهان گروهی ازاپوزیسیون قفل شده وبیکار کرد دراربیل وارد میدان شده و آکسیونی ترتیب دادند که نگذارند صفحات رسانه های مجازی رجوی خالی بماند ویا گوینده هایش ازسر بیکاری، مجبور به پخش سریال های راز بقا و… گردند!
هدف این یادداشت کوتاه، نشان دادن تلاش های مذبوحانه ی باند رجوی دراین مورد است.
در رسانه های این گروه منحط، مخرب و کوته نظر آمده است:
" به گزارش تلویزیون التغییر، مخالفان رژیم ایران در اربیل و بقیه شهرهای جهان آکسیونهایی را برای حمایت از تظاهر کنندگان شهر مهاباد در کردستان ایران برگزار کردند. آنها در این آکسیونها پرچم رژیم ایران و تصاویر… را به آتش کشیدند و از جامعه بین المللی خواستند که برای پایان دادن به جنایتهای رژیم ولایت فقیه بیدرنگ دخالت کند ".
خواننده ی محترم لابداطلاع دارد که چه جریاناتی ازکردستان ایران در اربیل کردستان عراق حضور چند دهه ای غیر موثر دارند و آکسیون کم تعداد آنها ازچه اثر بی اثری برخوردار خواهد بود!
پرواضح است که حتی خلاف وجرم ثابت شده ومسلم هرفرد، ابدا گنجایش به آتش کشیدن پرچم یک کشور را ندارد واگر چنین کاری شده، درزمره ی کارهای کودکانه و با عرض معذرت احمقانه قرار دارد.
دیگر اینکه اگرقرار بود با آتش زدن پرچم یک کشور، حاکمیت یک کشور سرنگون بشود، این امر از ده ها سال پیش برای حکومت آمریکا اتفاق افتاده بود!
شما ها بطور غیر علمی براین تصورید که اگر اتفاقی درزمان مشخص درکشوری اتفاق افتاد وپیآمد های خاصی داشت، لزوما درکشور ما ودر زمان دیگر و در ساختار متفاوت با آن کشور مفروض هم اتفاق خواهد افتاد که یک نظریه ی کاملا غیر علمی وبرداشتی سبک سرانه میباشد.
من این موضوع را مشخص تر بیان کرده وبموجب برداشت هایم از اوضاع مدام درحال تغییر، باطلاعتان میرسانم که نتیجه ی حوادث دیروز درایران لزوما همان نتایجی نخواهد بود که امروز باید داشته باشد!
هموطنان کم طاقت شده ی من!
با توجه به تذکرات علمی فوق، کاملا مطمئن باشید که ازنقل این خبرها وانطباق زورکی آنها با نتایجی که دربعضی کشورها ویادرزمان های معین ببار آمده، طرفی نخواهید بست!
کار شما دراین مورد به ضرب المثل عارفانه ی زیر شباهت دارد:
مردی در خرابه ای بره ای گیرش آمد که با سربریدن وکباب کردن وخوردن آن، خاطره ی خوشی برای خود باقی گذاشت.
این مرد، غافل ازاین اصل علمی بود که در رودخانه ای نمیتوان دوبار شنا کرد وبنابراین هروقت ازکنار آن خرابه میگذشت، (بع بع کنان) انتظار دیدن بره ای با آن مشخصات وتکرار آن خاطره ی خوب بود که هرگز بدان دست نیافت و تاعمر داشت باین (بع بع کردن) بیحاصل ادامه داد.
کاری که شما میکنید!
فرید
دل بستن به نتیجه ی این نوع تظاهرات، کودکانه است!
