سازمان مجاهدین خلق ظاهراً از پس از انقلاب اسلامی 57، تنها یک هدف داشته است: سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی. صرف نظر از ظرفیت واقعی مجاهدین برای رسیدن یا نرسیدن به این هدف، بیش از سه دهه است که این گروه با سوء استفاده از فراز و نشیب های سیاسی و منطقه ای در جهت رسیدن به این هدف تلاش کرده است، حتی اگر در بیشتر موارد هیچ رابطه ی واقعی و درستی میان آن چه در منطقه رخ می دهد و آن چه سازمان سعی می کند بهره برداری کند، وجود نداشته باشد. به نظر می رسد که سازمان در یک دور باطل افتاده است.
دانیل لاریسون از مجله ی امریکن کانسروتیو درباره ی، توصیه های عجیب مریم رجوی به غربی ها می نویسد:" طرح شکست دادن داعش با ساقط کردن حکومت ایران، کمی فراتر از فصل آخر تاریخ پنجاه ساله ی سازمان است که دیوانه وار سعی می کند خود را جایگزین حکومت ایران کند."
وی می افزاید:" بدیهی است که این هیچ ربطی به مبارزه یا مفاهمه با داعش ندارد و اجازه دادن به مریم رجوی برای سخنرانی در چنین جلسه ای، تنها صحنه را در اختیار فرقه ای دیکتاتوری می گذارد تا بتواند دستور کار پنهانی خود را پیش ببرد. دعوت از رجوی نشان دهنده ی قضاوت بسیار بدی است و شهادت وی جلسه های دادخواهی آینده را تبدیل به نمایشی مضحک خواهد کرد."
علی غریب، از نشریه ی نیشن نیز در این باره می نویسد:" به نظر غیرعادی می رسد – کمک ایران به حکومت عراق و گروه های میلیشیای مختلف عراق، در کل با متوقف کردن پیشروی های داعش در عراق به طور گسترده ای به ایران اعتبار بخشید – اما نه وقتی که درباره ی گذشته ی متلون مجاهدین خلق بدانید. در طول سال های گذشته، مجاهدین اگر فرصت طلب نبوده اند، چیز دیگری هم نبوده اند، محرک ان همواره منطق عجیب و غریب دشمن دشمنش دوستش است، بوده است این گروه به هر جنبه ی سیاسی مد روز که در لحظه به آن اعتبار ببخشد دست اندازی می کند (کنگره هم که راضی به همکاری است)."
کمپین دروغ پردازی مجاهدین خلق فقط مختص کنگره ی امریکا نیست. فرقه ی رجوی لابی های گسترده ای در پارلمان اروپا نیز دارد. رشوه های سخاوتمندانه به نمایندگان پارلمان اروپا و کنگره ی امریکا نهایتاً منجر به حذف گروه از فهرست های تروریستی شد. با این وجود، تبلیغات فرقه تا کنون موفق نشده است که در رویکرد غرب برای تعهد به دیپلماسی با ایران خدشه ای وارد کند.
الدار ممدوف مشاور سیاسی حزب سوسیال دمکرات در کمیته ی امور خارجه ی اتحادیه ی اروپا و مسئول هیئت های بین پارلمانی میان ایران و اتحادیه اروپاست. وی نقش مجاهدین خلق برای کارشکنی در روند دیپلماتیک میان ایران و غرب را با اشاره به تلاش های بی وقفه و گسترده ی این فرقه برای دیو نمایی جمهوری اسلامی، تحلیل می کند. با این وجود، ارزیابی وی این است که تلاش های لابی های مجاهدین تاکنون شکست خورده است. برخلاف آرزوها و آمال مجاهدین، جمهوری اسلامی در حال تبدیل شدن به متحدی برای اروپا و امریکا در نبرد علیه داعش است.
الدار ممدوف در این باره می نویسد:" درک فزاینده ی منافع مشترک میان اروپا و ایران باعث این تغییر برجسته شده است. این بار مباحث بروکسل تماماً متمرکز برنگرانی های سنتی اروپا مثل برنامه هسته ای ایران و حقوق بشر نبود."
ممدوف به این نتیجه می رسد که " در سناریویی که دولت ها درآن به سرعت متلاشی می شوند و تهدیدهای تروریستی رو به افزایش هستند ، مقامات اروپایی در می یابند که ایران یکی از باثبات ترین و قابل پیش بینی ترین دولت های عامل در منطقه است."
به باور وی، رئیس کمیسیون روابط خارجی اتحادیه اروپا فدریکا موگرینی امتیازهای دیپلماسی با ایران را در نظر دارد چرا که " یقیناً وی با روایت سعودی ها از ایران به عنوان ریشه ی آشوب های منطقه ،موافق نیست. در واقع، وی مذاکره هسته ای با ایران را مانند جاده صاف کنی می بیند برای متعهد کردن ایران در مسائل منطقه ای ،از جمله سوریه و یمن، که یکی از دشمنان سعودی هاست."
سران مجاهدین خلق، و مشخصاً مریم رجوی مطمئناً ناامید می شوند اگر بدانند که مقامات "سرویس امور خارجی اروپا" به رهبری موگرینی اکنون در حال بررسی امکان گفتگوی منطقه ای با ایران هستند ؛ این اقدام سوگیری بسیار متفاوتی است نسبت به زمان کاترین اشتون، که تنها به عنوان موضوعی منحصراً هسته ای به ایران نزدیک می شد."
علیرغم مخالفت های سرسختانه و تهاجمی مجاهدین خلق علیه دیدارهای هیئت های ایرانی از پارلمان اروپا، این دیدارها روی داد. ممدوف این ملاقات ها را نشان دیگری از دوران گذار در خاورمیانه می داند.
ممدوف یادآوری می کند که " هرچند که تا نزدیکی تمام عیار میان ایران و اروپا ممکن است راه طولانی باقی باشد، اما دیپلماسی میان پارلمانی، پتانسیل اعتمادسازی و پل زدن بر روی تفاوت ها را دارد و در نتیجه جهت گیری های لازم را انجام میدهد". وی نمایندگان کنگره ی امریکا را نیز دعوت می کند که به این خط مشی صلح طلبانه بپیوندد.
به نظر می رسد که مریم رجوی و حامیانش باید خیلی تلاش کنند تا از جریان های منطقه ای و ژئوپولتیک تازه جان سالم به در برند.
مزدا پارسی
خانم رجوی! ماشین تبلیغاتی تان خوب کار نمی کند!
