پرویز خزایی از مزد بگیران رجوی در باصطلاح شورای ملی مقاومت، روز 25 اردیبهشت در تلویزیون فرقه، گفت:
«الآن اینا به این نتیجه رسیده‌اند که باید متحد بشن علیه دشمن مشترک در منطقه [ایران]. ولیکن این دشمن مشترک همه جهان است و برای همینه که کشورهایی هم خارجی بعضی هاشان شجاعتر مثل رئیس‌جمهور فرانسه، بعضی هاشان وسط آمده اند به این ائتلاف جهانی پیوسته‌اند. من اسمش رو می‌گذارم ائتلاف جهانی….. و من فکر می‌کنم الآن وقت خوبی است که دست و پای دولت ایران قطع بشه….. امیدوارم که دولت وقت آمریکا این بار واقعاً پشت یک ائتلاف منطقه‌ای و جهانی بره و نگذاره که این یا خاموش بشه یا کند بشه، چون سرنوشت همه کشورهای منطقه و حتی تا بخش زیادی سرنوشت کشورهای دیگه جهان هم در خطره»
این التماس کردن ها آن هم به درگاه کشوری که رجوی در سال های نه چند دور آن را سرکرده «امپریالیسم جهانی» می خواند و تملق گویی از شاهانی که رجوی آنها را «سران مرتجع منطقه و جاده صاف کن های امپریالیسم» می‌نامید، از یک سو نشان می دهد که رجوی های پلید در چه فلاکتی گرفتار شده اند که دیگر دست از تعارف کشیده و به صراحت دست به دامان «مرتجع بزرگ منطقه» و اربابش شده اند و از سوی دیگر نشان از آن دارد که تحلیل های شان مبنی بر اینکه ایران «در حال فروپاشی است»، «در مرحله سرنگونی است»، « در وضعیت ضعف قرار دارد» و… تماما بر دروغ استوار است.
راستی اگر به نظر جهموری اسلامی در مرحله سرنگونی قرار دارد پس چرا دست به دامان آمریکا شده‌اید تا بر علیه آن وارد عمل شود؟
آخر این چه حکومت «در حال فروپاشی است» که به قول مزد بگیر رجوی (خزایی) که از سوی او در تلویزیون فرقه مامور به بیان این صحبت شده است، «جهان» باید علیه آن ائتلاف کنند؟ تازه این ائتلاف هم کافی نیست و آمریکا به عنوان بزرگترین و قویترین نیروی نظامی و اقتصادی جهان هم «حتما» باید پشتیبان این ائتلاف بشود.
این چه حکومتی است که از یک طرف مدعی هستید در «مرحله سرنگونی است» و از سوی دیگر زار می زنید که اگر این ائتلاف علیه آن خاموش یا کند شود، سرنوشت «همه کشورهای منطقه و حتی بخش زیادی از کشورهای جهان به خطر خواهد افتاد»؟
این چه حکومت در حال نابودی است که بزرگترین قدرت های جهانی در حال مذاکره با آن هستند؟
این چه حکومت در حال فروپاشی است که خودتان (البته به دروغ) در بوق و کرنا می کنید که تمام کشورهای بزرگ جهان با آن در حال مماشات هستند؟
سی و چهار سال پیش رجوی مدعی بود با کشتن سران نظام این حکومت را بی آینده کرده است!!، مدتی بعد فرمان ترور کور را تحت عنوان «زدن سر انگشتان نظام» صادر کرد و مدعی شد که از این طریق جمهوری اسلامی سرنگون می شود!!
حالا که جنایت و ترور کور تحت عنوان زدن «سر» و «سرانگشتان» به جایی نرسید، با شناعت از کشورهایی که خودش آن ها را «جاده صاف کن امپریالیست» می خواند التماس می کند که حکم «قطع دست و پای ایران» را از طریق باصطلاح ائتلاف شان به اجرا بگذارند!! ائتلافی که حاصل آن کشتار مردم بی دفاع و زنان و کودکان یمنی بوده و شهرها و مناطق غیر نظامی را رسما منطقه نظامی اعلام کرده و از بمب های خوشه ای و سلاح های ممنوع استفاده می کند اما با تمام این احوال حتی نتوانسته جلوی پیشروی حوثی ها را بگیرد.
به راستی شقی چه کسی است؟ جز شما که به هیچ یک از اندام یک جامعه از سر تا دست و از پا تا سر انگشت رحم نکرده و همیشه بوی خون و جنایت می دهید؟
به قول خود رجوی «جهان خبر دار نشد» که او چه شقاوت پیشه ای است. کسی که دستور ترور کور علیه مردم کشور خودش را می دهد. کسی که بعنوان مزدور صدام سربازان کشورش را در حالی که در برابر تجاوز صدام در حال دفاع بودند به گلوله بست و به سرکوب و کشتار اکراد و شیعیان عراقی پرداخت و بعد از سرنگونی صدام دیکتاتور نیز به بهانه نبرد با «بنیادگرایی» در حالی که خانه عراقی ها را اشغال کرده بودند، شروع به تفرقه در بین آنها و به نفع آمریکا نمود.
کشتار زنان و کودکان فلسطینی و لبنانی را تحت این عنوان که حامی «حماس و حزب الله تروریست» هستند مورد تایید قرار داد، ویرانه کردن سوریه بر سر مردمش و کشته و آواره شدن میلیون ها نفر را در پوش اینکه پایه های حکومت ایران را متزلزل می کند!! بهترین عمل خواند و حالا هم بمباران خانه و کاشانه مردم یمن و کشتار زنان و کودکان یمنی را «نقطه عطف در تحولات منطقه» می خواند.
چه می توان گفت جز اینکه لعنت خدا بر او باد.