مورخه 7/3/94 اعضای انجمن نجات با پدرومادرمهران دژن که فرزندشان مهران سالهاست دراسارت فرقه رجوی می باشد درشهر اهواز و در منزل شخصی آنها دیدارکردند.
مادر و پدر مهران دژن که بطورمرتب با انجمن نجات برای کسب خبراز وضعیت فرزند اسیرشان درتماس هستند به محض اطلاع از رهایی و بازگشت رستم آلبوغبیش به خاک وطن مشتاقانه منتظر دیداربا وی بودند تا بتوانند آخرین خبراز وضعیت فرزندشان را از زبان وی بشنوند.بنابراین ازآنجائیکه این پدرومادر چشم انتظار بعلت کهولت سن وبیماری قادربه آمدن به دفتر انجمن نبودند اعضای انجمن نجات خوزستان خود نیزبا اطلاع قبلی به همراه رستم آلبوغبیش به دیدار آنها رفتند.
مادر و پدر مهران که بسیارعاطفی ومهربان هستند پس ازورود اعضای انجمن به منزلشان با رفتاری محبت آمیزبه آنها خیرمقدم گفتند.مادرمهران به مسئول انجمن گفت واقعا دل به دل راه دارد قبل ازتماس شما داشتم شماره انجمن رامی گرفتم که خودتان تماس گرفتید.ازدیروز که گفتید می خواهیم با رستم به دیدارتان بیآئیم تا حالا برای این دیدارلحظه شماری می کردم خیلی خوش آمدید.
مسئول انجمن ضمن تشکرازمحبت ومهمان نوازی مادروپدرمهران به آنها گفت خوشبختانه همانطور که قول داده بودیم امروزفرصت شد تا ما بتوانیم به همراه رستم درخدمت شما باشیم.
مادرمهران ادامه داد وگفت اززحمات شما ممنون هستیم چکارکنیم ما برای نجات فرزندمان بعد ازخدا امیدمان به تلاش های شماست.وی به رستم آلبوغبیش گفت خدا را شکر که شما نجات پیدا کردید ازشما خواهش دارم که هرچه درمورد پسرم مهران می دانید به ما بگوئید، واقعا الان چکارمی کند،چرا برنمی گردد، رجوی ازخدا بی خبرچی ازجان فرزندان ما می خواهد؟!
رستم آلبوغبیش به مادرمهران گفت من هم مثل بقیه دوستان نگرانی شما را درک می کنم چون مادرمن هم زمانی همین شرایط شما را داشته.حقیقت اینکه من خیلی با فرزند شما درمناسبات فرقه ارتباطی نداشتم ولی این مهم نیست چون همه نفراتی که الان درفرقه رجوی اسیرند وضعیتی مشابه دارند آنها به معنای واقعی کلمه اسیرند همه دریک دورتکرار باطل بسر می برند واینکه چرا مهران برنمی گردد بازمی گویم که او هم اسیراست وهیچ اختیاری ازخود ندارد اما درفرقه رجوی افراد علاوه براسارت جسم بلحاظ ذهنی هم اسیرند.متاسفانه سران فرقه طی سالیان درمورد فضای بیرون ازمناسبات فرقه به افراد دروغ گفتند،امید به زندگی دوباره را درآنها ازبین بردند،علاوه براین مرتب آنها را تهدید به شدید ترین برخورد ها می کنند به همین خاطرریسک پذیری افراد برای جدایی ازفرقه را به زیرصفررساندند. اما اینکه رجوی ازجان فرزندان شما چه می خواهد باید بگویم که اوبعد ازسقوط صدام ازهرلحاظ به بن بست رسید اما آنقدرمغروراست که تاکنون حاضر نشده شکست حضورخود وفرقه اش درعراق را بپذیرد والان تنها حربه اش برای اینکه بتواند به بقاء شکننده فرقه اش ادامه دهد نگه داشتن افراد اسیربا هرترفند وبهانه ای درعراق است بنابراین رجوی دارد ازخون،رنج وجان فرزندان شما برای بقاء فرقه اش سوء استفاده می کند من درحضور دیگر خانواده هایی که با آنها دیدارکردم گفتم که تنها این خانواده ها هستند که می توانند شکنندگی بساط شیادی فرقه رجوی را تکمیل کرده و فرو بریزند هرقدمی که خانواده های افراد اسیربرای نجات فرزندانشان برمی دارند آزادی آنها را جلو انداختند.امیدوارم برای فرزند شما هم شرایطی بوجود بیآئید که بتواند دراولین فرصت خودش را ازجهنم رجوی نجات دهد.
مادروپدر مهران ضمن تشکر گفت بااینکه ازلحاظ جسمی در وضعیتی نیستیم که به عراق برویم ولی درحد توان والبته با کمک و همیاری انجمن نجات طبعا هراقدامی که منجر به نجات عزیزمان از شر رجوی پلید شود دریغ نداریم امیدوارم خداوند تقاص این همه درد وعذابی که ما ازبابت دوری فرزندمان کشیدیم ازرجوی بگیرد.
درپایان این جلسه اعضای انجمن یکباردیگرازمهمان نوازی پدرومادرمهران تشکر کرده وعنوان کردند قطعا ما هم به سهم خود ازهراقدامی که در حد توانمان باشد برای آزادی فرزند شما ودیگر اسیران دربند فرقه دریغ نخواهیم کرد وامیدوارم که با دعای خیرشما هرچه زودترفرزنداسیرتان بتواند ازفرقه منفوررجوی نجات پیدا کند.آمین