فقط با خانواده می توان به کار فرقه در عراق پایان داد

سر کرده فرقه تروریستی مسعود رجوی در دوران فرمان روایی خود در سازمان به اشتباه بزرگی دست زده است او فکر می کرد که می تواند با آمدن خانواده برای ملاقات به اشرف با حربه کشتن عاطفه در اعضای خود آنان را باز هم در تشکیلات جهنمی خود نگه دارد و در عراق ماندگار شود.
رجوی فریبکار بعد از شکست در عملیات دروغ جاویدان و ماندن در عراق روی این مسئله سرمایه گذاری کرد تا شاید در دوران صدام با آوردن بندهای انقلاب افراد را در عراق نگهدارد ولی این مسئله به ضدش تبدیل شد.
بعد از سرنگونی صدام وقتی اولین سری از خانواده ها خودشان را به اشرف رساندند تا شاید برای اولین بار بعد از سالیان دوری فرزندان خود را ملاقات کنند با توهین ها و تفتیش عقاید از افراد و گماردن چند نفر برای فرد ملاقات کننده تا شاید از این طریق عاطفه و رابطه بین خانواده برقرار نشود ولی چه سود رجوی کور خوانده بود با اولین ملاقات این سیل ریزش نیرو بود که از اشرف فرار می کردند و خودشان را به نیروهای آمریکایی معرفی می کردند تا از دست این فرقه رهایی یابند.
هر چقدر که جلوتر می رفتیم این مسئله نمود بیشتری پیدا می کرد و هر روز رجوی فریبکار در این گرداب فرو می رفت و فکر می کرد که می تواند اعضای گرفتار فرقه را بر علیه خانواده بشوراند ولی این جواب نداشت خواست خانواده ها فقط دیدار با افراد اسیر در فرقه بود ولی از آنجایی که رجوی فریبکار روی حرفهای خود دگم بوده و فکر می کند که فقط او درست فکر می کند باز هم بر طبل توخالی فحش دادن و سنگ زدن به خانواده ها اصرار داشت ولی روزبه روز شاهد بودیم که ریزش نیرو بیشتر شده و با استقامت خانواده ها این اشرف بود که فرو ریخت و جام زهر فروپاشی اشرف را به حلقوم رجوی جلاد ریختند.
بعد از این داستان اکنون باز هم رجوی فریبکار می داندکه اگر ذره ای از این خط کوتاه بیاید دیگر باید از عراق هم فرار کند و اکنون دور جدیدی از لجن پراکنی علیه خانواده ها را آغاز نموده است.
البته رجوی خیانت کار به این نکته رسیده است که ملاقات افراد با خانواده نقطه مرگ تشکیلات او می باشد و تمام داستانهایی که در مورد سرنگونی بافته از بین خواهد رفت و به همین خاطر سعی دارد با انواع دروغ و فریبکاری و گرفتن تهعد، افراد را بر علیه خانواده بشوراند.
اما در طیف دیگر این کارزار خانواده ها می باشند که استوار و ثابت قدم در این راه گام بر می دارند و در برخورد با تک تک خانواده ها این مسئله را بیان می کنند که دیگر زمانی به پایان این تشکیلات جهنمی در عراق باقی نمانده است.
آنان هم چنان بر این مسئله پافشاری می کنند که برای آزادی فرزندان شان گامی به عقب نخواهند گذاشت.
اکنون که با آمدن چند خانواده برای ملاقات در لیبرتی اینگونه تشکیلات فرقه به لرزش افتاده است پس می توان نتیجه گرفت که این سر آغاز فروپاشی برای تشکیلات رجوی جلادخواهد بود.
البته باید به این نکته هم اشاره کرد که تازه این شروع فروپاشی لیبرتی می باشد چرا که این محل نیز با همت و استواری خانواده ها بر چیده و راهی جز فرار برای مسئولین فرقه نخواهد گذاشت تا در اروپا مریم برایشان شعار سرنگونی خیالی خود را سر دهد.
هادی شبانی   
 

خروج از نسخه موبایل