نکاتی درباره ی سخنرانی مریم رجوی درویلپنت پاریس
همانطور که پیش بینی میشد، این خیمه شب بازی پرهزینه میبایست با هیاهوی بیشتر از سال های قبل برگزار شود. چرا که ایران سرگرم نبرد دیپلماتیک مهمی در قانع کردن قدرت های بزرگ وافکار عمومی این کشورها ست تا ثابت کند ایران چیزی جز فعالیت های هسته ای صلح آمیز را انجام نمیدهد وشایسته نیست که مردم ایران مورد این تحریم های ظالمانه قرار گیرد.
البته کمی ساده اندیشی است که باور کنیم که درد نظام سلطه گر جهانی فقط این است که ما فعالیت هسته ای داریم ویانداریم.
صحبت از تسلیم کامل ما دربرابر نظام جهانی است که ما بنای آنرا نداریم که اگر داشتیم که انقلاب به آن عظمت را انجام نمیدادیم!
اما طرح هرچه بیشتر حرف های ایران تنها با شرکت دراین نوع مذاکرات ونشان دادن حسن نیت خود به افکار عمومی جهان میسراست که هنوز جلب این افکار عمومی دارای اهمیت فراوان بوده وکماکان مانع قابل محاسبه ای دردست اندازی های قلدرانه ی سرکرده ی نظام نوین جهانی به کشور ماست.
غلظت و وزن مخصوص نیروهای مرتجع تر شرکت کننده دراین مراسم، بارها بیشتر از سال های قبل است ودلیل عمده ی این وضعیت، آشکار شدن عنقریب نتایج مذاکرات هسته ای وین است که این موضوع، هم اربابان مجاهدین خلق (نئو کان ها، اسرائیل، سران سعودی وشیوخ عرب) را دچار دلواپسی میکند وهم تاثیرگذاری منفی برنتایج مذاکرات دراولویت خاص آنها قراردارد تابلکه بتوانند مانع تحقق یافتن توافقی گردند که ضمن رفع تحریم ها، آثار درخشانی بر صلح جهانی ومنطقه ای برجای میگذارد وایران را قادر میسازد که درآرامش خاطر بدست آمده، برصنعتی شدن، اشتغال زایی، توسعه کشور ورفاه عمومی دست یابد که ازنظر بانیان اصلی و فرعی (اجرائی) این میتینگ، بمنزله ی بصدا درآوردن ناقوس مرگ آنهاست.
علیرغم تمامی هیاهوهای فرقه ی رجوی، توجه به ترکیب شرکت کنندگان دراین مراسم نشان میدهد که فرقه ی رجوی تنها مسئولیت اجرای ظاهری مراسم مربوطه را بعهده داشته و نقشی بالاتر از " سخن چین بدبخت وهیزم کش" ندارد!
جان بولتون (john Bolton) نماینده آمریکا در سازمان ملل در دوران جورج بوش و از حامیان شناخته شده دولت نتانیاهو، جیمز ولسی (James woolsey) رئیس پیشین سازمان سیا، طرفدار دولت دست راستی اسرائیل، لوئی فری (Louis freeh) رئیس پیشینFBI، بیل ریچارد سون (Bill richardson) نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل و فرماندار ایالت نیومکزیک طرفدار نابودی تاسیسات هسته ای ایران از راه نظامی، رودی گیولیانی (Rudy giuliani) شهردار پیشین نیویورک و نامزد ریاست جمهوری آمریکا از حزب جمهوریخواه از مخالفان سرسخت توافق هسته ای، هوارد دین (Howard dean) فرماندار پیشین ورمونت، ادرنال (Ed rendell) فرماندار پیشین پنسیلوانیا و…
همه چهره های فوق از طرفداران پروپا قرص دولت دست راستی نتانیاهو و از حامیان حمله نظامی به ایران هستند. که ازجمله ی شرکت کنندگان این کنفرانس بوده وسخنان جنگ طلبانه ی آتشینی برزبان میآورند که واقعا مو را برتن هرانسان صلح دوستی سیخ کرده واین انسان شریف وصلح جو درمیی ابد که با چه درندگان فوکل کراواتی طرف حساب است ومناسبات اجتماعی غیر نرمال، چه جانورهای انسان نمایی تربیت میکند.!
فرقه ی رجوی ازحضور وسیع ایرانیها دراین مراسم سخن میگوید وبه نقش تورهای مسافرتی و پول را دراین گونه میتینگ ها اشاره ای نمیکند.مهمتر اینکه ابدا توضیح نمیدهد که سازمانهای طرفدار دولت اسرائیل و تشکیلات جوانان یهود درفرانسه و…، نقش مهمی درتدارک وسازماندهی این متینگ دارند.
بنابراین حرافی های خانم رجوی دائر براینکه:
" ما به این جا آمدهایم تا صدا و سخن صاحبان حقیقی ایران، یعنی مردم ایران را به گوش جهان برسانیم. در یک هیاهوی بیوقفه بر سر برنامه شوم اتمی و سه جنگ ضدانسانی در منطقه، کسانی به نام ایران سخن میگویند که دشمن ایران و ایرانیاند" ویا " غنیسازی اورانیوم باید متوقف شود. بازرسیها از تمام سایتهای نظامی و غیرنظامی باید انجام شود و این رژیم باید درباره ابعاد نظامی پروژههای اتمی و متخصصان هستهیی پاسخ بدهد ". و " متأسفانه دولتهای غرب بهویژه دولت آمریکا، با نقض قطعنامههای شورای امنیت و دادن امتیازهای بزرگ، این رژیم را به بمب نزدیکتر کردند. بنابراین به دولتهای غرب خاطرنشان میکنم هر توافقی که بساط بمبسازی این رژیم را جمع نکند، از نظر مردم و مقاومت ایران قابلقبول نیست ". و " شما سخت در اشتباهید که گمان میکنید راهحلی وجود ندارد برنامه اتمی آخوندها راهحل دارد و آن تغییر رژیم به دست مردم و مقاومت ایران است. البته، چنان که مسعود گفته است: « مقاومت در برابر این رژیم وظیفه و حق مسلم ماست. با او در نبرد بوده و هستیم. با غنیسازی، بیغنیسازی. با اتمی و بدون اتمی. نبرد و مقاومت برای آزادی، حق مسلم مردم ایران در هر وضعیتی است».
مفت است!
این حرف ها چیزی جز سخنانی نیست که مدام از زبان نتانیاهوها، جان بولتن (سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد که معتقد بود که طبقات دفتر سازمان ملل متحد اضافی است وباید که جزئا ویا کلا بمباران شود!!)، جان مک کین خلبان وقاتل مردم ویتنام ودیگران بارها بیرون آمده وشما بدستور مسعود رجوی که دراین میان عمله ی شیطان است و شیطان بانداشتن چنین عمله هایی قادر به انجام تخریبات خود نیست، به بازگویی آن پرداخته اید؟!
آیا این خواسته ها مویی با خواسته های دولت اشغالگر صهیونیستی میزند؟؟
ویا میگوید:
" امروز سیاستمداران غرب و جهان عرب، تصریح میکنند که داعش و بشار دو روی یک سکه هستند و البته که خلیفه اصلی در تهران، پدرخوانده هر دوی آنهاست. واقعیت این است که داعش محصول جنایات بشار اسد و مالکی به دستور خامنهای است. بنابراین به دولتهای غرب میگوییم با این رژیم همجبهه نشوید! در عراق، با پاسداران و شبهنظامیان بهاصطلاح شیعه این رژیم که صد بار از داعش خطرناکترند همکاری نکنید ".
من صلاح میدانستم که شما افشاگری های آن افسر برجسته ی اطلاعاتی آمریکا (اسنودن) رادرمورد علل و مقدمات ظهورداعش میخواندید ویا به افشاگری های مجله ی دست راستی " اشپیگل آنلاین" توجه کرده وسپس لب به سخن میگشادید.
گو اینکه میدانیم انسان خود بخواب زده را نمیتوان بیدار کرد و رهبر معنوی وشوهر شما صلاح خود را در بخود خواب زدگی علاج ناپذیر میداند!
برابر افشاگری های اسنودن ودیگران، سوریه ودیگرانی که شما ازآنها متنفرید، هیچ نقشی در ایجاد وعملکرد داعش نداشته وبلکه برضد این نوع پدیده ها بوده وقربانی آنند و درعوض داعش مولود آمریکا واسرائیل بوده ودرسازماندهی آن افسران اطلاعاتی بعثی (دوستان وهمکاران مسعود رجوی) دست داشته اند و کمک های عربستان، ترکیه و قطر نیز مزید برعلت بوده است!
اینکه باچه رویی درمقابل چشمان مردم دروغ میگویید، مسئله ایست که باید ازساخت فرقوی، ماکیاولیستی ودیکتاتوری باند رجوی استخراج کرد!
درقسمتی ازاین حرف های مسعود رجوی که با زبان مریم خانم بیان شده، میخوانیم:
"…آخوندها پیوسته حضور مجاهدین در عراق را تهدید حاکمیت خود دیدهاند. زیرا آنها نیروی پیشتاز نبرد با فاشیسم دینی هستند ".
اصلا چرا باید فرقه ی رجوی درعراق ودرهمسایگی ایران حضور داشته باشد که آخوند ها هم ازآن بترسند. عراق تنها ملک طلق عراقی هاست وشما ازنظر حقوقی وانسانی حق ادعای ارضی براین کشور ندارید!
یکی از دردهای لاعلاج مسعود رجوی که اینک اززبان مریم بیرون میآید، بشرح زیر بازتاب یافته است:
"… خواست واقعی آخوندها در مورد مجاهدان اشرفی یا نابودی آنهاست، یا تسلیم شدن به حاکمیت آخوندها. به همین خاطر حتی در مسیر انتقال آنها به خارج عراق، کارشکنی میکنند. از طرف دیگر، آمریکا و مللمتحد با نقض مکرر معاهدات بینالمللی و تعهدات مکتوبشان در مورد مجاهدان اشرفی، عملاً در طرف فاشیسم دینی حاکم بر ایران قرار گرفتهاند… اگر آمریکا، حفاظت مجاهدین را در قبال نیروی تروریستی قدس تضمین نمیکند، باید لااقل بخشی از سلاحهای انفرادی مجاهدین را برای حفاظت و دفاع از خود، به آنها بازگرداند ".
ما علم غیب نداریم که بدانیم قصد حکومت ایران درمورد ساکنین لیبرتی چیست ولی اینرا بطور منطقی میتوانیم ببینیم که حکومت ایران بطور طبیعی وقانونی حضور دسته ای فاقد اراده وروبوت وار را که ممکن است درشرایط مساعد با فرمان مسعود خان خود شیفته، دست به کارهایی بزنند، هرگز برنخواهد تافت واین ادعا که دولت ایران مانع خروج آنها ازعراق است، ابدا نمی پذیریم. چرا که دراین حضورنفعی برای دولت ایران متصور نیست!
به آمریکای اشغالگر که می رسیم، باید گفت که این دولت درحمله به عراق شکست مالی خورد ونتوانست بماند ودرنتیجه اداره ی امور عراق را به دولت منخب آن کشور (اعم ازاینکه این دولت بد باشد یا خوب) سپرده است ودولت عراق ملزم به رعایت دستورات آمریکا نیست!
گواینکه آمریکا بازهم مقداری دلار ونیروی انسانی جمع کرده ودرمعیت داعش میخواهد از پنجره برگردد، اما فعلا برنگشته است و یک دولت اشغالگر شکست خورده ملتزم به اجرای تعهدات مربوط به هنگام اشغال نیست!
دروغ های رجوی با زبان همسرش اینگونه ادامه مییابد:
" ما نظام استبدادی حاکم را باطل اعلام کردهایم، ما دین اجباری و زنستیز را باطل اعلام کردهایم، ما قانون اساسی ولایتفقیه را باطل اعلام کردهایم. قانون اساسی ما، آزادی، دموکراسی و برابری است. قانون اساسی ما نه در مصوبات خبرگان جنایت، بلکه امروز در قلب یکایک ایرانیان حک شده و فردا توسط مؤسسان منتخب مردم نوشته خواهد شد. مبنای این قانون، یک جمهوری آزاد، بردبار و پیشرفته است، مبنای آن کثرتگرایی و جدایی دین و دولت، برابری زن و مرد و مشارکت فعال و برابر زنان در رهبری سیاسی است. اصول ما برابری حقوق ملیتها و اقلیتهای مذهبی و جامعهیی بدون شکنجه و اعدام است ".
شما بدون ابطال نظام استبدادی حاکم برتشکیلات نحیف شده ی تان، نمیتوانید این ادعاها را داشته باشید " رطب خورده منع رطب کی کند "!
آیا بلایی که بر سرزنان حاضر درتشکیلات مسعود رجوی آمده، بر سر زنان درجمهوری اسلامی هم به آن شدت وحدت آمده است!
ما ابدا وارد سیاست های مربوط به حقوق زن درجمهوری اسلامی نمیشویم اما اقلا این حق را بخود میدهیم که اظهار نظر کنیم که این سیاست ها درمقام مقایسه صدها بار انسانی تر از سیاست های ضدبشری مسعود رجوی درمورد زنان ودخترانی که فکر میکردند برای خلق مجاهده میکنند، میباشد.
درکشور 70 میلیونی طلاق های اجباری آنچنان اتفاق نیافتاد که در امپراطوری 5هزار نفری!! رجوی اتفاق افتاد.
دراینجا وقتی صحبت از تضییع حقوق زن میشود، زنان خانه دار را بدترین گزینه انتخاب میکنند و با این وجود ما سراغ نداریم که رهبری مانند رجوی پیدا شده وهمه ی آنها را طلاق اجباری داده و خود صاحب اکثریت آنها شده است!
حتی درتاریخ شاهان ایران وجهان هم به این نکته که شاهی 600- کمتر یابیشتر- زن داشته باشد برنمیخوریم که درمورد رجوی چنین است.
بنابراین مناسبات موجود درتشکیلات رجوی عبارتست از تبدیل یک زن حداقل خانه دار به یک برده ی جنسی و کنیز رجوی که این ذلت ومایه ی ننگ است و صحبتی ازحقوق زن وبرابری و… نمیتواند دربین باشد و بنابراین سایر آزادی ها و برابری ها بخورد برسرتان!
نوید