برای ادای فریضه ی فرقوی که ظاهرا انجام این فریضه، جدی تر از سایر فرایض بر اعضای سازمان مجاهدین رجوی است، هرکس با بضاعتی داشت که وارد میدان شد تا مانند کاتبان و شعرای دربار پادشاهان، در تنظیم وتهیه ی " فتح نامه " ویلپنت سهمی داشته باشند!
غلیرضا تبریزی هم یکی از این " فتح نامه " نویسان است که طی نوشتن مطلبی باعنوان " مانور سیاسی ویلپنت "، ادای فریضه کرده است!
او مینویسد:
"… بدون شک آنها که بخیل و حسود هستند، نخواهند توانست با چشمان کم سو و عینک بدبینی ناظر دریای مواج انسانهایی باشند که از هر قشر و گروه و ملیتی گرد آمده بودند تا « دردهای مشترک را فریاد کنند ». نیک میدانیم ویروس و اپیدمی بنیادگرایی، فقط گریبان مردم ایران را نگرفته است، بیماری خطرناکی که به جد " صدها بار بدتر از بمب اتم " دارد در سراسر دنیا قربانی میگیرد ".
بیشتر هموطنان به چگونگی تشکیل این دریای مواج اشاره نموده وگفته اند که تمامی شعارهای داده شده دراین مراسم، بیان حرف دل رژیم صهیونیستی بود که از رفع تنش در منطقه واهمه داشت وبقا وتوسعه ی خود را درجنگ های بی پایان میبیند وسناتور وکنگرس من ها و…، که جناح جنگ طلب امپریالیزم را نمایندگی میکنند ولابی صهیونیزم هم تشریف دارند!
این است درد مشترکی که این هموطن واحتمالا همشهری ما بدان اشاره داشت!
اما درد سیاهی لشکر های حاضر دراین میتینگ شو مانند که تلاش شده بود از قابلیت های نور وتکنولوژی ودکور درنمایش پرتعداد حضور آنها استفاده شود، اعم ازاینکه ایرانی ویا از72 ملت باشند، غم دیگری بنام تامین معیشت چند روزه داشتند که با درد روسای صهیونیزم و مسعود رجوی قابل جمع نبود وچه بسا که وحدت ظاهری اضداد بود که بنمایش گذاشته شد!
اما در اشاره به اپیدمی افراط گری، درابتدا حق تاحدی با این هموطن است ولی به تشریح آن که میپردازد، به دروغ گویی خاص باند رجوی روی آورده وبا طرح مسائل انحرافی، سعی در پنهان کردن ماهیت تولید کنندگان این بنیادگرایی یا افراطی گری میکند!
آقای تبریزی به نوشته اش چنین ادامه میدهد:
" طبیعتا می بایست از سراسر جهان برای نابودی اش همه با هم متحد شویم. خوشتبختانه این مهم به همت مجاهدین و مقاومت سازمان یافته بطور جدی شکل گرفته است. برپایی مانور سیاسی ویلپنت نشان از توان وقدرت تشکیلاتی مجاهدین و شورای ملی مقاومت دارد. تجمع ایرانیان و ملیت های دیگر در ویلپنت بدون اغراق بزرگترین رژه سیاسی در مقابل « مماشات » بود… این افتخاری است بس ارزنده در تاریخ سیاسی میهنمان که بی گمان فردا پس از فرو نشستن گردوخاک های تبلیغات منفی، و سانسور های خبری در ایران، هر ایرانی از شنیدنش با جان و دل به آن مباهات خواهد نمود. حاسدان و فاسدان ـ دشمنان رنگارنگ مجاهدین و شورای ملی مقاومت بدانند با جیغ های بنفش، « زرد » وسبزشان با پوش انتقاد و طنزهای « زرد و مسخره » در میان صدای رعد و تندر حقیقت و صداقت محو خواهند شد. و یقین داشته باشند ابر سیاه خیانتشان کوچکترین تأثیری بر روی نور خورشید مبارزه و مقاومت نخواهد داشت ".
البته که اتحاد برای رفع خطر این افراط گری هایی که عمدتا درقالب وهابیت چهره نشان میدهد، وظیفه ی تمامی وجدان های آگاه وبشریت صلح دوست است که رژیم صهیونیستی، امپریالیزم ومتحدان رنگارنگ آنها مانند گروه مافیایی رجوی را که برخوردار شونده از این افراط گری هستند، دراین مجموعه راهی نیست و اکثرا میدانیم که این آفت بزرگ بشری، دست ساز وهمکار آنها هستند به درجات وطرق مختلف!
دیگر اینکه سازماندهی کسانی که دوستان، اربابان وهمکاران این جنایتکاران هستند، احتیاج به فداکاری وسازمانگری مجاهدین رجوی نبود. این جریانات هم پول کافی دارند وهم تجربه ی کافی ودارای این امکانات که درخاک یک کشور میتینگ های خیابانی دهها هزارنفری برپا کرده وخود جلودار آن باشند (جان مک کین خونخوار ورئیس سیا و…)، کاری که مثلا دراکراین و… انجام دادند که ازنظر وسعت وپیچیدگی، میتینگ ویلپنت دربرابر آن حکم شرکت دریک مراسم عروسی را دارد! ضمن اینکه این سیاهی لشکر مولود بیکاری را با قول چند ورق کوپن غذایی و…، ا همه ودرهرکجای جهان میتواند براحتی ترتیب دهند واحتیاج به قدرت تشکیلاتی وتخصص خاصی نیست!
به ارباب " مماشات " که همان محافظه کاران امپریالسیتی باشند هم که میرسیم، ذکر این نکته را کافی میدانیم که قبل ازشما، نومخافظه کاران با کمک کنگره وسنای اسیر چنبره ی آنها، پیام های تندتری به آنها مخابره کرده اند وراضی به زحمت شما نبودند واین میتینگ شما حاصل زیاده خواهی دولت صهیونیستی مستقر است که دوباره کاری مشمئزکننده ای بود واحتیاجی هم به آن نبود!
اما بدون اینکه افکار عمومی منتظر نشستن گرد وخاک های برپا شده توسط باند رجوی وصاحبان صهیونیست باشند، این مسئله را – اگر ذره توجه کوتاه مدتی هم بدان داشتند که نداشتند- به فراموشی سپرده ا ند و شایسته است که منتظر آثار مترتبه برآن نباشید!
حمید تبریزی